درجستجوی راهی برای بهتر زیستن | الف


بعضی تصور می‌کنند باید بین خواندن کتابهای شیرین و جذاب رمان یا خواندن کتاب‌های سخت و خسته‌کننده اما پرمحتوای علمی دست به انتخاب زد و راهی جز برگزیدن یکی از این دو مسیر نیست. برای ابطال این ادعا تنها کافی است نگاهی به یکی از فصل‌های کتاب دن آریلی [Dan Ariely] بزنیم. آریلی از جمله اقتصاددانانی است که به روانشناسی تصمیم‌گیری علاقه‌مند است و به سرعت توانسته خود را به یکی از مشهورترین چهره‌های حوزه اقتصاد رفتاری تبدیل کند. یکی از رموز موفقیت وی نیز همین روایت شیرین تحقیقاتی است که انجام می‌دهد. وی تلاش می‌کند تا به سوالات اساسی و مرتبط با زندگی بپردازد و وقتی پاسخی یافت این پاسخ را صرفاً در نشریات علمی و تخصصی منتشر نمی‌کند؛ بلکه با جمع آوری یافته‌های مختلف آن را در یک کتاب منتشر می‌کند.

دن آریلی [Dan Ariely] نابخردیهای پیش‌بینی‌پذیر: نیروهای پنهانی که به تصمیمات ما شکل می‌دهند» [Predictably irrational : the hidden forces that shape our decisions]

کتاب «نابخردیهای پیش‌بینی‌پذیر: نیروهای پنهانی که به تصمیمات ما شکل می‌دهند» [Predictably irrational : the hidden forces that shape our decisions] تلاش می‌کند به سوالات زیر پاسخ دهد:

۱. آیا هرچقدر دستمزد بالاتری پرداخت کنیم، کارکنان ما انگیزه بیشتری برای کارکردن خواهند داشت و بهره‌وری آنها متناسب با میزان دستمزد افزایش خواهد یافت؟

۲. به نظر شما انسان‌ها چقدر به موثر بودن کارشان بهاء می‌دهند؟ به نظر شما انسان‌ها بین شغل سختی که حقوق متوسط می‌دهد اما نتیجه آن شغل اقدامی موثر است و شغل آسانی که حقوق زیادی می‌دهد اما در آن شغل اثربخشی اقدامات چندان زیاد نیست کدام را انتخاب می‌کنند؟

۳. چرا مردم غذاهای نیمه آماده را بیشتر از غذاهای آماده دوست دارند؟ چرا انسان‌ها شغلهایی را که دستیابی به آنها زحمت بیشتری طلب می‌کند، بیشتر از شغلهایی که به آسانی بدست می‌آورند ترجیح می‌دهند با اینکه حقوق آنها یکی است؟

۴. آیا انسان‌ها طرح‌ها و ایده‌های جدید دیگران را همانگونه که طرح‌ها و ایده های خود را ارزیابی می‌کنند ارزیابی می‌کنند؟

۵. چقدر حاضر هستیم هزینه کنیم تا از کسی که به ما بد کرده انتقام بگیریم؟

۶. ما چقدر سریع به بدبختی‌ها و خوشبختی‌ها، شانس‌ها و بدشانسی‌ها عادت می‌کنیم؟ چه عواملی در این امر تاثیر دارند؟ چطور می‌توان عادت کردن به خوشی‌ها را به تاخیر انداخت و عادت کردن به ناگواری‌ها را تسریع بخشید؟

۷. همیشه افرادی بهتر از همسران وجود دارد ولی انسان‌ها چگونه به زیستن با همسر خود سازگار می‌شوند؟ آیا خود را طوری فریب می‌دهند که فضایلی که همسرشان در آنها نقص دارد برایش بی‌اهمیت جلوه کند یا فضایلی که همسرشان دارد را برای خود برجسته می‌کنند؟ یا اینکه زندگی را با مقایسه با افراد بهتر با ناسازگاری ادامه می‌دهند؟

۸. سایتهای همسریابی اینترنتی تا چه اندازه موفق بوده‌اند؟

۹. چرا ما انسان‌ها از جمله غربی‌ها نسبت به مرگ و بدبختی میلیون‌ها نفر در سراسر جهان بی‌تفاوتیم اما از گرفتاری کسی که می‌شناسیم رنج زیادی می‌کشیم و برای کمک به او تلاش می‌کنیم؟

۱۰. اگر یک بار از روی عصبانیت کاری کردیم چقدر احتمال دارد که آن اقدام را در دفعات دیگر تکرار کنیم؟

همه اینها سوالاتی است که هیچ جواب حاضر و آماده‌ای برای آنها وجود ندارد. خوشبختانه روانشناسان شیوه آزمایش کردن را ابداع کردند و امروزه اقتصاددانان و محققین عرصه تصمیم گیری از این روش به کرات استفاده میکنند. در این روش تلاش می‌شود یک زمینه ای فراهم شود تا بتوان اقدامات افراد را بر حسب انگیزه های مختلفی که ایجاد می‌شود سنجید. برای آشنایی خوانندگان یکی از آزمایشهایی که دن آریلی استفاده کرده را به اختصار بیان می‌کنیم.

آریلی می‌خواهد بداند که انسان‌ها چقدر انتقام می‌گیرند. برای این مقصود یک آزمایش به راه انداخت به این شکل در آن فردی از شرکت کنندگان در آزمایش می‌خواهد تا یک کار ساده انجام دهند و به آنها می‌گوید که اگر این کار را درست انجام دهند ۵ دلار جایزه می‌گیرند. در حین توضیح بازی ناگهان با گوشی شروع به صحبت می‌کند و به شرکت کنندگان بی‌محلی می‌کند. سپس وقتی شرکت‌کنندگان بازی را تمام کردند مبلغی به آنها می‌دهد که بیش از ۵ دلار است. در اینجا می‌خواهند ببینند که چند درصد از شرکت کنندگان پول اضافی را بر می‌گردانند. در حالت دیگر توضیح دهنده در حین توضیح با تلفن صحبت نمی‌کند و این بار باز بررسی می‌شود که چقدر از پول اضافی پرداخت شده برگشت داده می‌شود. در حالت سوم فرد با بی‌توجهی به شرکت کنندگان با تلفن صحبت می‌کند و وقتی شرکت‌کنندگان می‌خواهند کار خود را شروع کنند، از آنها بابت تلفن صحبت کردن عذرخواهی می‌کند. نکته جالب توجه این است که نرخ عدم بازگرداندن پول اضافه در حالت اول بیش از دو حالت بعد است اما جالبتر اینکه نرخ بازگرداندن پول در حالت دوم و سوم تقریبا مشابه هم است!

دن آریلی به همراه دیگر همکارانش به آزمایشهای بدیع و جذابی دست می‌زند تا پاسخ این سوالات را بدست آورد. کتاب آنقدر جذاب است که بعید است کسی از خواندن آن به اندازه خواندن یک کتاب داستان یا رمان لذت نبرد. تنها عیب کتاب آن است که ترجمه کمی اشکال دارد و در برخی موارد معادلهای غیررایج استفاده شده است. به عنوان مثال برای تعبیر loss aversion از تعبیر انزجار زیان استفاده شده در حالیکه زیان گریزی تعبیر متداول‌تری است. همچنین برای کلمه bias از تعبیر تعصب استفاده شده در حالیکه تعبیر سوگیری بسیار رایجتر است. متاسفانه متن ویراستاری نشده و غلط های تایپی چندی در آن به چشم می‌خورد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...