در ردیف یکی از برجسته‌ترین داستان‌های جنایی ایرانی ست... به دلیل مرگ برادرش با گروهی تبهکار درگیر می‌شود... در این ماشین مواد مخدر جاسازی شده و متعلق به باندی است که او را قربانی کرده... اگرچه داعیه‌ی مبارزه با سطحی‌نگری دارد، اما با رویکرد جزم‌اندیشانه‌ی خود به سطحی‌تر شدن وضعیت دامن می‌زند... محدودیت آگاهی نخبگان، به‌تدریج به دیگر اعضای جامعه نیز تسری می‌یابد


سراسر حادثه | الف


با این‌که نزدیک به پنج دهه از نگارش رمان «فیل در تاریکی» می‌گذرد، اما هنوز هم این کتاب از جنبه‌های مختلفی می‌تواند خواندنی و تأمل‌برانگیز باشد. رمانی که نه‌تنها در زمان چاپ نخست‌اش، که طی چند دهه پس از آن نیز از مرکز توجه مخاطبین دور ماند و در هیاهوی تحولات رنگارنگ فرهنگی و اجتماعی گم شد. ژانرمحور بودن‌اش، نگاه تمثیلی‌اش، اعتقاد راسخ‌اش به عینیت و همین‌طور رویکرد انتقادی‌اش به زمانه‌ای که در آن شکل گرفته بود، اهمیت این اثر را دوچندان می‌کند. کتابی که با گذشت این سال‌ها، همچنان تازگی خود را حفظ کرده و هنوز از منظر طرح داستانی و جنبه‌های تکنیکی قابل توجه است.

قاسم هاشمی‌نژاد نقد فیل در تاریکی

«فیل در تاریکی» محوری جنایی دارد. شخصیت اصلی آن، جلال امین، به دلیل مرگ برادرش حسین، با گروهی تبهکار درگیر می‌شود. حسین کمی پیش از این‌که به قتل برسد، از آلمان بازگشته بوده و با خود ماشین بنزی برای جلال آورده است. جلال درمی‌یابد که در این ماشین مواد مخدر جاسازی شده و متعلق به باندی است که حسین را قربانی خود قرار داده است. جلال برای یافتن قاتلان برادرش و همین‌طور انتقام از آن‌ها، در پیچ‌وخم ماجراهایی پرتب‌وتاب فرو می‌افتد و معمای داستان را طی یک هفته می‌گشاید. در این رهگذر، وقایع و تحولات سیاسی و اجتماعی هم در کنار کشف این معما، زیر ذره‌بین قرار می‌گیرند و مؤلف موضعی ریزبینانه و نقادانه درباره‌ی آن‌ها دارد. همچنین همگام با روایت قصه، وجهی تمثیلی نیز در تحلیل رخدادهای زمانه در کتاب ترسیم می‌شود و همین نکته بر ارزش ادبی آن می‌افزاید و آن را از سایر معاصران‌اش متمایز می‌کند.

زمان نگارش کتاب مصادف است با دوره‌ای که نویسندگان برای انعکاس مواضع انتقادی خود ناگزیر از سمبل‌گرایی بوده‌اند. از این رو نویسنده‌ی کتاب کوشیده است تا نگاه خود را به مسائل مختلف اجتماعی و فرهنگی، در قالبی نمادگرایانه به مخاطب عرضه کند. بخشی از این رمان در دل خود اشاراتی به نقصان تحلیل روشنفکران در باب وقایع روز دارد؛ همچون حکایت «فیل در تاریکی» در مثنوی مولانا که در آن فقدان روشنایی استدلال افراد را به جهتی دور از واقعیت موجود سوق داده است. از منظر نویسنده، محدودیت آگاهی نخبگان، به‌تدریج به دیگر اعضای جامعه نیز تسری می‌یابد و همواره در مسیری پر فراز و نشیب، از تعقل فاصله می‌گیرد. در واقع زنجیره‌ی اتفاقات داستان، به وضعیت فکری ایرانِ اواسط دهه‌ی پنجاه شمسی گره خورده است و بدون در نظر گرفتن این بستر تاریخی، نمی‌توان به تحلیل جامعی از کتاب رسید. جدای از نگاه جامعه‌شناسانه‌ای که در فضای داستان کتاب شکل می‌گیرد، از ادبیات آن دوره نیز در شکل و شمایلی تمثیلی انتقاد شده است. فضایی که اگرچه داعیه‌ی مبارزه با سطحی‌نگری دارد، اما با رویکرد جزم‌اندیشانه‌ی خود به سطحی‌تر شدن وضعیت ادبیات دامن می‌زند. بر همین مبنا این رمان را می‌توان به عنوان معیاری برای ارزیابی ادبیات آن برهه‌ی تاریخی نیز در نظر گرفت.

تمرکز رمان بر ژانر جنایی، آن هم در عصر و زمانه‌ای که این گونه‌ی نوشتاری، نازل و مغایر با ادبیات فاخر تلقی می‌شده، از نوگرا و پیشرو بودن آن حکایت دارد. داستان ژانر در آن دوره بسیار نوپا بوده و این گونه‌ی ادبی با مقاومت نویسندگان کلاسیک روبرو بوده است؛ نویسندگانی که آن را مانعی بر سر راه نخبه‌گرایی در ادبیات داستانی می‌دانستند. سه دهه زمان نیاز بود که جامعه‌‌ی ادبی در این باره به درکی مبتنی بر حقیقت برسد و این ژانر را به رسمیت بشناسد. و به این ترتیب کتابی که در روزگار انتشار خود کم‌تر مورد توجه واقع شده بود، ساختار معمایی‌اش مورد ارزیابی منتقدین قرار گرفت و اقبال بسیاری به آن نشان داده شد. چندان که در ردیف یکی از برجسته‌ترین داستان‌های جنایی ایرانی قرار گرفت. همچنین بهره‌گیری از وقایع روز در ساختن ماجراهای جنایی آن نیز بر اهمیت‌اش به عنوان رمان ژانری که وضعیت جرم و جنایت زمانه‌ی خود را منعکس می‌کند، افزوده است.

نویسنده در توصیف اتفاقات و حتی ذهنیات شخصیت‌های داستان رویکردی عینیت‌گرا دارد. مقید بودن به زمان و مکانی خاص در قصه که در زمان چاپ کتاب چندان در داستان‌نویسی ایرانی رایج نبوده، بر درجه‌ی پیشرو بودن آن افزوده است. شخصیت‌های کتاب نمودی کاملاً حقیقی و عینی در جامعه دارند و وقایعی که از سر می‌گذرانند هم الگویی مبتنی بر واقعیات دنیای بیرون را دارد.

قاسم هاشمی‌نژاد کوشیده در عین این‌که نگاهی شاعرانه و نثری واجد ارزش‌های ادبی معاصر خود را در داستان به‌کار بگیرد، به گونه‌ای از توصیفات عینی بهره ببرد که طیف گسترده‌ای از خوانندگان را نیز با خود همراه سازد. به همین دلیل است که ماجراها در عین معمایی و پیچیده بودن‌شان، ساده و روان روایت می‌شوند و انتظار مخاطب را از قشرهای مختلف اجتماع بر می‌آورند. این‌گونه است که رمان «فیل در تاریکی»، پس از گذشت نزدیک به چهل و پنج سال از نگارش‌اش همچنان ارزش‌های ادبی و جذابیت‌های داستانی خود را نزد طیف وسیع مخاطبین خود، اعم از منتقد و نخبه و مخاطب عام حفظ کرده و هنوز هم در میان رمان‌های ایرانی، چه در ژانر جنایی و چه در رئالیسم اجتماعی جایگاهی ویژه دارد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...