تجاری‌سازی و مصرف‌گرایی مسیرهای طی شده‌ نئولیبرالیسم ایرانی را به خوبی ترسیم کرده و در کنار مسیرهای نئولیبرالیسم جهانی می‌نشاند، کتاب حاضر در پی فهم جنبه‌های کالبدی، اجتماعی و فرهنگی این تحول و توضیح رابطه‌ی اقتصاد شهرداری، توسعه‌ی مال‌ها و فرهنگ مصرف در تهران است.

تجاری‌سازی و مصرف‌گرایی: تحول فضا و فرهنگ شهری در تهران میثم سفرچی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «تجاری‌سازی و مصرف‌گرایی: تحول فضا و فرهنگ شهری در تهران» یکی از مهم‌ترین، ژرف‌ترین و دقیق‌ترین پژوهش‌های علوم اجتماعی انجام شده در چند دهه‌ اخیر است. پژوهشی میدانی، جامع و کامل که با صدای بلند درحال فریاد زدن جمله‌ای‌ست که زمانی از سهراب شهید ثالث، فیلم‌ساز نامدار تاریخ سینما شنیده بودیم: «آی مردم، دارید بد زندگی می‌کنید...»! آن هم با زبان فصیح و درست یک پژوهش سترگ جامعه‌شناسانه.

این کتاب پژوهشی پیرامون مال‌سازی، بازارهای بزرگ و پاساژسازی در تهران دهه‌های هشتاد و نود است، با انبوهی جدول، نمودار، گفت‌وگو و ... . پروژه‌های مال‌سازی در قامت یکی از ویرانگرترین پروژه‌های صنعت فرهنگ در سرتاسر جهان، در ایران و به‌ویژه در تهران، بدل به سرطانی عظیم شده که تمام حیات اجتماعی و فرهنگی شهرها را به نابودی تمام و کمال کشانده است.

میثم سفرچی که مدت کمی پس از پایان نوشتن این کتاب در 38 سالگی درگذشت، به بهترین نحو ممکن نشان داده که تنها راه فهم وضعیت امروز رجوع به جامعه‌شناسی و دست به دامان علوم اجتماعی شدن است. تجاری‌سازی و مصرف‌گرایی مسیرهای طی شده‌ نئولیبرالیسم ایرانی را به خوبی ترسیم کرده و در کنار مسیرهای نئولیبرالیسم جهانی می‌نشاند و درنهایت روند مصرف‌گرایی و کالایی شدن تمام وجوه زیستی شهروندان را از دل یافته‌های محققانه‌ی کم‌نظیرش اثبات می‌کند.

توسعه‌ مال‌ها در تهران از اواخر دهه‌ی ۸۰ تاکنون روندی صعودی داشته است. کتاب حاضر در پی فهم جنبه‌های کالبدی، اجتماعی و فرهنگی این تحول و توضیح رابطه‌ اقتصاد شهرداری، توسعه‌ مال‌ها و فرهنگ مصرف در تهران است. نویسنده رابطه‌ توسعه‌ فضاهای تجاری و تأمین منابع مالی شهرداری، بودجه‌ها، طرح جامع و برنامه‌های پنج‌ساله‌ شهرداری تهران را در فاصله‌ سال‌های ۱۳۹۶-۱۳۸۴ با روش کیفی تحلیل کرده است.

مصاحبه با مشتریان مال‌ها مبنای شناسایی ارزش‌ها، داوری‌ها و نظام شناختی آن‌ها در مواجهه با مال‌ها بوده است. از نظر مشتریان مال‌ها این فضا نماد پیشرفت، آزادی، بازشناسی حق انتخاب و امنیت هستند. تحول مفهوم نیاز و تبدیل‌شدن نفس خرید به نیاز، تحول فرهنگ مصرفی در تهران را توضیح می‌دهند. برند، مد و تمایز مهم‌ترین عوامل مؤثر بر خرید لباس در مال‌ها هستند و تحلیل معنای خرید و مصرف لباس نشان می‌دهد که احساساتی مثل توانایی، برتری، خاص‌بودن، اعتمادبه‌نفس، پذیرفته‌شدن از طرف دیگران، آرامش و استقلال با خرید از مال پیوند دارد. دامنه‌ تحولات فرهنگ همراه با رشد مصرف‌گرایی تا معنای ذهنی خوشبختی پیش می‌رود؛ تصور جدیدی از خوشبختی که عاری از هر نوع حساسیت نسبت به امور اجتماعی و سیاسی است.

در «پیشگفتار» این کتاب مولف آورده است: «پژوهشی که در سال ۱۳۸۹ درباره میدان آزادی و بازسازی ناموفق آن انجام دادم شاید اولین گام کتابی باشد که پیش روی شماست. در آن پژوهش تلاش کردم میدان آزادی را با چارچوب مفهومی فضای عمومی شهری تحلیل کنم؛ پژوهش انجام شد و نتیجه این بود که تهران شهری با حداقل فضاهای عمومی است. میدان آزادی به عنوان بزرگترین میدان تهران - که از همه سو تحسین و تقدیر شده است - میدانی تشریفاتی است که برای دسترسی و استفاده عموم طراحی نشده است. بقیه فضاهای شهری هم وضعیت بهتری نداشتند. بیشتر فضاهای سوم به کارکردهای ضروری محدود می‌شدند و آرایش فضایی شهر به نحوی بود که افراد را به ایستادن، مکث کردن و رابطه برقرار کردن با غریبه‌ها یا مشارکت در فعالیت‌ها دعوت نمی‌کرد. اگر بخواهیم از ادبیات یان گل (۱۳۹۴) استفاده کنیم، تهران نه تنها شهری انسانی نبود بلکه بیشتر و بیشتر غیرانسانی می‌شد.

تأمل در باب شهر برای من از این نقطه شروع شد، اما در همین نقطه متوقف نشد. پرسش از کیفیت فضای عمومی شهری در تهران، به پرسش چرا تهران فضای عمومی ندارد؟ تغییر یافت و پاسخ دادن به این پرسش خواسته یا ناخواسته من را به بحث‌های برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری و اقتصاد شهری کشاند. پرسش‌هایی مثل اینکه: چرا کارکردهای فضای عمومی شهری به فضاهای شبه عمومی با دسترسی محدود، مثل مال‌ها و مراکز تجاری با کافه‌ها و قهوه خانه‌ها سپرده شده است؟ چرا دسترسی پیاده چهارراه ولیعصر مسدود شد، جمعیت به زیر زمین رانده شد و سعی شد تجمع در یکی از معدود فضاهای عمومی شهر تهران (فضای روبروی تئاتر شهر) محدود شود؟»

در این کتاب مسئله شهر با چنین نگرشی به بحث گذاشته شده است. تهرانی که ما در آن زندگی می‌کنیم از ما چه می‌سازد؟ برای فهمیدن پاسخ این پرسش سوال دیگری مطرح می‌شود تهرانی را که می‌بینیم و تجربه می‌کنیم محصول چیست و چه نیروهای آن را به این شکل در آورده‌اند؟ پیگیری نظریه انتقادی شهری صورت بندی‌های مناسبی را درباره نسبت سرمایه و شهرگرایی و تحول آن در نیم قرن اخیر در اختیار قرار می‌دهد. مفاهیمی مثل شهر کاسب کار سالار، شهر پست مدرن و شهر نولیبرال برای توضیح تغییرات مشابه در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در فصل اول و دوم این کتاب شكل گرفته‌اند. فصل سوم این کتاب با بررسی نسبت نولیبرالیسم و شهر در نیویورک، آسیای جنوب شرقی و خاورمیانه از مرز کلی‌گویی در باب نولیبرالیسم عبور کرده و تصویری ملموس‌تر از تغییرات ناشی از رویکرد نوليبرال در کانون این تحولات (نیویورک) و بعد کشورهای شرق و غرب آسیا ارائه می‌شود. فصل سوم دروازه ورود به مباحث مربوط به تهران است.

مولف بعد از بررسی مباحث نظری پیرامون نسبت سرمایه و شهر و بعد از مرور ادبیات داخلی مربوط به توسعه فضاهای خرید و تغییر سبک زندگی، وارد بحث اقتصاد و حکمرانی شهری شده و در فصل چهارم تلاش کرده است رابطه اقتصاد و برنامه‌ریزی شهری را در تهران توضیح دهد. بررسی بودجه شهر تهران در ۱۰ سال مدیریت محمدباقر قالیباف و فهم نسبت این بودجه با برنامه ریزی شهری کلیدی بود که می توانست تغيير الگوی حکمرانی در شهر تهران را توضیح دهد.

بعد از توضیح نسبت اقتصاد و برنامه‌ریزی شهری، نوبت به آن می‌رسد که رابطه این تغییرات با فضای اجتماعی و فرهنگی نشان داده شود. آیا مال‌ها و مراکز تجاری فضاهای خنثایی هستند که صرفأ کالاها و خدمات مورد نیاز شهروندان را فراهم می‌کنند؟ در این فضاها چه اتمسفر اجتماعی‌ای شکل می‌گیرد؟ این اتمسفر چطور ارزش‌ها و رفتارهای مراجعینشان را دست کاری می‌کنند؟ آیا همان‌طور که طرفداران این فضاها ادعا می‌کنند مال‌ها فضاهایی ناهمگن و فراطبقاتی و پذیرای همه اقشار هستند یا فضاهایی یکدست و همگن با مکانیسم‌های طرد؟ در کنار این ضروری بود که بخشی هم به شکل ویژه به مقوله مصرف و نسبتش با این فضاها اختصاص یابد. معنای مصرف برای مشتریان این فضاها چیست؟ خرید کردن از این فضاها چه معنایی برای مشتریانشان دارد؟ تصور این افراد از خوشبختی چیست و چطور با مصرف پیوند می خورد؟ اینها مباحثی است که مولف بر مبنای مصاحبه‌هایی که با مراجعین این فضاها انجام شده است در فصل‌های پنج و شش پی گرفته است. در این دو فصل بررسی رابطه اقتصاد، برنامه‌ریزی، سیاست، جامعه و فرهنگ تکمیل می‌شود.

در فصل آخر میثم سفرچی نویسنده کتاب سعی کرده است دوباره به پرسش تهران از ما چه می‌سازد و ما از تهران چه ساخته‌ایم برگردد. در بخش ابتدایی این فصل رابطه نولیبرالیسم و مدیریت شهر تهران در دهه‌های اخیر بررسی شده است. پرسش مناقشه برانگیز «آیا تهران به شکل نولیبرالی اداره می‌شود؟» در کنار پرسش‌های بزرگ‌تری مثل رابطه نولیبرالیسم - اقتصاد و نظام سیاسی به بحث گذاشته شده است. در ادامه این فصل سعی شده است ضمن مرور کلی نتایج به پرسش پیامدهای توسعه فضاهای مصرفی در تهران پاسخ داده شود و درنهایت محدودیت‌های این پژوهش و پیشنهادهایی برای پژوهش‌های بعدی طرح شده است.

کتاب «تجاری‌سازی و مصرف‌گرایی» نوشته مرحوم میثم سفرچی در 336 صفحه و با قیمت 86000 تومان از سوی نشرنی، روانه بازار نشر شده است.
 

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...