رمان «سقوط» آلبرکامو که به قضاوت و برخوردهای اجتماعی انسان ها می پردازد با صدای مهرداد ضیایی در ایران صدا منتشر شد.

کتاب صوتی سقوط» آلبرکامو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این اثر، رمانی‌ است که از زبان «ژان باتیست کلمنس» که وکیل دعاوی است، روایت می‌شود. او داستان زندگی‌اش را برای غریبه‌ای اعتراف می‌کند.

«ژان باتیست کلمنس» در نیمه شبی هنگام پیاده‌روی، به پلی می‌رسد و می بیند که زنی روی پل ایستاده ولی او بی تفاوت عبور می کند و بعد از مدت کوتاهی صدای افتادن زن را در آب می‌شنود. بی هیچ اقدامی می‌گذرد و عمل خود را توجیه می‌کند. از این لحظه، سقوط کلمنس آغاز می‌شود. نویسنده در این کتاب موضوعاتی مثل قضاوت دیگران و تاثیر نگاه‌ها و برخوردهای اجتماعی بر زندگی انسان را شرح می‌دهد. او انسان را همیشه در معرض قضاوت‌شدن می‌بیند و آن را مسأله ای می داند که باعث سقوط افراد می‌شود. این کتاب توسط سیدمهرداد ضیایی از هنرمندان سینما و تلویزیون، صوتی شده است.

اثر صوتی «سقوط» توسط زهرا بلدی تهیه شده محمد لله گانی دزکانی و مهشید دشتی نیز اقتباس شنیداری آن را برعهده داشته اند. این اثر توسط پایگاه کتاب گویای ایران صدا منتشر شده و به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار داده شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...