«جامعه شناسی تاریخی نخبگان ایران، ترکیه و ژاپن عصر مدرن»، نوشته محمد یزدانی نسب سعی دارد با در نظر گرفتن همزمان منابع قدرت چندگانه‌ نخبگان و ساختارهایی که از آن برآمده‌اند، انواع گروه‌های نخبگی ایران بین دو انقلاب را شناسایی و ماهیت رابطه‌ آنان را تبیین و با مقایسه با ترکیه و ژاپن، اهمیت تضاد ایدئولوژیک در بین نخبگان ایران معاصر را روشن کند و تا حدودی مسیرهای مختلفی که این کشورها طی کرده‌اند را توضیح دهد.

جامعه شناسی تاریخی نخبگان ایران، ترکیه و ژاپن عصر مدرن»، نوشته محمد یزدانی نسب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا،  این اثر روایتی است از تاریخ ایران، ترکیه و ژاپن عصر مدرن بر مبنای تعامل نخبگان عاملیت و ساختار. معمولا صاحب‌نظران و محققان برای تبیین و فهم امر اجتماعی عاملیت و ساختار را متمایز و بر یک سویه از آن تأکید می‌کنند. رویکرد عاملیت محور شخصیت‌ها، افراد و نقش آنان و رویکرد ساختارمحور ساختارهای کلان را ارزیابی می‌کنند.

طرفداران هر یک از این دو رویکرد هم دلایل خود را دارند. یکی دیگری را جبرگرا می‌خواند و آن یکی دیگری را به نادیده انگاشتن ساختارها متهم می‌کند؛ اما آنچه امروزه بر آن تأکید می‌شود فراتر رفتن از این دوگانه، نگاه همزمان و فهم روابط متقابل آنها است. ادعای گزافی نیست اگر بگوییم برای نخستین بار است که ساختار و نخبه هم زمان در تاریخ ایران به صورت نظام‌مند بررسی می‌شود.

زنجیره‌ تغییرات با نخبگان شروع می‌شود نه با طبقه یا افراد. تضاد نخبگان است که تحولات را ممکن می‌سازد. در اغلب مطالعات تاریخ معاصر ایران، نخبگان معمولاً به صورت منفرد دیده شده‌اند نه به مثابه یک گروه نخبگی برآمده از بسترهای موجود.

همچنین، مناسبات و صورت‌بندی نخبگان بیشتر به تضاد منافع تقلیل یافته است در حالی که از مهمترین سویه‌های تضاد نخبگان در ایران معاصر، تضاد ایدئولوژیک است که در بزنگاه‌های تاریخی برجسته شده و مسیر آینده را تعیین کرده است.

کتاب حاضر سعی دارد با در نظر گرفتن همزمان منابع قدرت چندگانه‌ نخبگان و ساختارهایی که از آن برآمده‌اند، انواع گروه‌های نخبگی ایران بین دو انقلاب را شناسایی و ماهیت رابطه‌ آنان را تبیین و با مقایسه با ترکیه و ژاپن، اهمیت تضاد ایدئولوژیک در بین نخبگان ایران معاصر را روشن کند و تا حدودی مسیرهای مختلفی که این کشورها طی کرده‌اند را توضیح دهد.

در مقدمه این کتاب آمده است: «در آثاری که به تاریخ ایران پرداخته‌اند، نخبگان معمولا منفرد دیده شده‌اند؛ اقدامات تک‌تک آنها مورد ارزیابی قرار گرفته و کمتر به مثابه گروه نخبگی مورد نظر بوده است؛ به روابط و مناسبات درون و بین نخبگان و چرایی این روابط و مناسبات توجهی نشده است. همچنین چرایی رفتار نخبگان کمتر مورد توجه بوده است؛ هم به دلیل در نظر نگرفتن ساختارهایی که نخبگان از آن برآمده‌اند و هم به دلیل عدم تبیین نظام‌مند رفتار آنان.

کتاب حاضر سعی دارد بر اساس منابع قدرت چندگانه‌ای که نخبگان از آن بهره می‌بردند و توجه به ساختارهایی که نخبگان از آن برآمده‌اند، انواع گروه‌های نخبگی ایران معاصر را شناسایی و ماهیت رابطه آنان را بر این مبنا تبیین کند. از دیگر مواردی که در آثار تاریخی ما مغفول مانده و این اثر سعی داشته است به آن بپردازد انواع تضاد بین نخبگان است. آثار پیشین با استفاده خام از نظریات صاحب نظران غربی، صرفا بر تضاد منافع نخبگان تأکید کرده و روابط آنها را مبتنی بر این مفهوم تبیین کرده‌اند. حال آنکه یکی از مهم‌ترین سویه‌های تضاد نخبگان در ایران معاصر، تضاد ایدئولوژیک است که به ویژه در بزنگاه‌های تاریخی جلوه بیشتری می‌یابد. مقایسه ایران با ترکیه و ژاپن اهمیت تضاد ایدئولوژیک در بین نخبگان ایران معاصر را نشان و توضیح خواهد داد. چرا ماهیت تضاد ایدئولوژیک در ایران و ترکیه با یکدیگر متفاوت بوده و چه پیامدهایی برای این دو کشور داشته است؛ همچنین، نشان خواهد داد که شکل رابطه نخبگان در ژاپن بیشتر ائتلاف بوده است.»

در بخش نخست این کتاب تحت عنوان «چارچوب نظری: اندر کنش نخبه و ساختار» می‌خوانیم: «نخبه، مانند دیگر مفاهیم در علوم اجتماعی، چندوجهی است و صاحب‌نظران مختلف رویکردها و صورت‌بندی‌های متفاوتی از آن عرضه کرده‌اند و این مفهوم تحولات نسبتا زیادی را پشت سر گذاشته است. در اواخر قرن ۱۹ مفهوم نخبه وارد ادبیات علوم اجتماعی شد و تاکنون تحولات بسیاری داشته است. بررسی مفهوم‌پردازی‌ها درباره نخبگان نشان می‌دهد که هر یک به سويه خاصی توجه کرده و نتوانسته است کلیت مفهوم را به روشنی ارائه دهد. مفهوم‌پردازی جدید از نخبه، که در اینجا ارائه خواهد شد، مفهومی پویا خواهد بود از این جهت که به نخبه نگاهی کاملا «فرایندی» خواهد داشت. همچنین از مهم‌ترین انتقاداتی که به مفهوم پردازی نخبگان وارد است، عدم توجه کافی به ساختارها است. الگویی که در اینجا ارائه می‌شود، سعی کرده است هر دو جنبه واقعیت اجتماعی، یعنی ساختار و نخبه (به مثابه عاملیت) را به صورت درهم تنیده درنظر بگیرد و از طریق آن به گذشته رجوع کند.

بنابراین، در اینجا ما قائل به جدایی ساختار و نخبه نیستیم، زیرا درنظرگرفتن همزمان ساختار و نخبه این امکان را فراهم می‌کند که بتوان بر آمدن نخبگان از ساختار را بهتر توضیح داد؛ موضوعی که در بسیاری از رویکردهای نخبگان به آن توجه نشده است. نخبه فرد یا گروهی است که دارای ظرفیت به کارگیری منابع نه صرفا تملک منابع قدرت باشد و کنش او پیامد اجتماعی منظم و مستمر در سطح کلان و در طول زمان داشته باشد. منظور از منابع قدرت، منابع چهارگانه قدرت است که مایکل مان آنها را تفکیک کرده است قدرت ایدئولوژیک، اجرایی، نظامی و اقتصادی.

درباره مفهوم ساختار نیز دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. در اینجا منظور از ساختار، کلیتی اجتماعی است شامل سه بعد نهادی، رابطه‌ای و توزیعی. منظور از بعد نهادی، قواعد و رویه‌های رسمی (قانونی و غیررسمی (هنجار) است. بعد رابطه ای شامل روابط اجتماعی بین کنشگران فردی و جمعی و بعد توزیعی مربوط به توزیع منابع ارزشمند و شامل سه زیرمجموعه قواعد توزیع، روابط توزیع و داشته‌ها است. رابطه کارگر و کارفرما، کارمند و مدیر، افراد جامعه با یکدیگر، روابط افراد در خانواده و محله و غیره از طریق قواعد و رویه‌های رسمی و غیر رسمی و موقعیت افراد در سلسله مراتب اجتماعی (ناشی از توزیع منابع) و داشته‌ها، تعیین می‌گردد و از طرفی همین روابط به اصلاح، تغییر یا بازتولید قواعد و رویه‌ها و روابط توزيع منجر می‌گردد. بنابراین در تحلیل اجتماعی، باید به هر سه بعد توجه شود.»

کتاب «جامعه شناسی تاریخی نخبگان ایران، ترکیه و ژاپن عصر مدرن»، نوشته محمد یزدانی نسب، در 464 صفحه و با قیمت 90000تومان از سوی انتشارات طرح نو منتشر شد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...