کتاب «ناتمام» [Unfinished]  نوشته پیریانکا چوپرا جوناس [Priyanka Chopra Jonas] با ترجمه زهرا ارنواز و به همت نشر کوله‌پشتی به کتاب‌فروشی‌ها رسید.

ناتمام» [Unfinished]  پیریانکا چوپرا جوناس [Priyanka Chopra Jonas]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، پیریانکا چوپرا در کتاب «ناتمام» از زندگی‌اش در دو فرهنگ متفاوت آسیایی و آمریکایی و چگونگی رشد و شکوفایی آموخته‌ها و استعدادهایش می‌گوید.

در توضیح ناشر آمده، زندگینامه‌ای بی‌نظیر که ریشه در دو دنیای مختلف دارد. کتاب ناتمام به کودکی پیریانکا چوپرا جوناس در هند؛ سال‌های نوجوانی‌اش در ایالات متحده آمریکا و بازگشتش به هند می‌پردازد، جایی که برخلاف انتظار، تازه‌واردی در دنیای هنر و سرگرمی توانست برنده مسابقه ملی و بین‌المللی زیباترین دوشیزه جهان شود تا سرآغازی باشد برای حرفه بازیگری‌اش در سطح جهان. پیریانکا با صداقت و صمیمیت تمام، چالش‌های مسیر رسیدن به هدفش و خانه‌به‌دوشی دوران کودکی‌اش را با خواننده به اشتراک می‌گذارد؛ درنتیجه خواننده با کتابی فلسفی، الهام‌بخش، جسور و سرکش مواجه است. دقیقاً مانند خود نویسنده.

داستان پیریانکا چوپرا جوناس، از توصیف بیست سال بازیگری‌ در دو قاره تا تهیه‌کنندگی آثار خودش به‌عنوان سفیر حسن‌نیت سازمان یونیسف، فاجعۀ از دست دادن پدر عزیزش بر اثر سرطان و شرح ازدواجش با نیک جوناس، الهام‌بخش یک نسل در سراسر جهان است تا عزم خود را جزم کنند، آرزوهایشان را بشناسند و با اراده و سخت‌کوشی به رؤیاهایشان جامه عمل بپوشانند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «قرار نبود با ترکیب این دو فرهنگ تربیت شوم؛ سنتی و مدرن، شرقی و غربی، اما حالا من شخصی هستم که هم بمبئی و هم لس‌آنجلس را خانۀ خودم می‌دانم، و به‌راحتی در هند و آمریکا و دیگر کشورها کار می‌کنم و سبک زندگی‌ام تحت‌تأثیرِ اندیشۀ جهانی است. روح من از ترکیب فرهنگ‌های مختلف شکل گرفته است. باور شخصی من این است که ما انسان‌ها از فرهنگ‌های مختلف، باید از یکدیگر درس زندگی یاد بگیریم.
اشاره‌ای داشته باشم به همسرم، نیک. زمانی‌که باهم فصل جدیدی از زندگی را آغاز کردیم، برای اولین‏بار این نیاز در من ایجاد شد که به گذشته بازگردم و ببینم چطور به اینجا رسیده‌ام. بدونِ‌شک رشد شخصیتی‌ام در سایۀ این خویشتن‌نگری اتفاق افتاد و باید اعتراف کنم که بخشی از آن را هم مدیون نیک هستم. بیست سال پیش زندگی‌ام دچار دگرگونی شد و مرا به چهره‌ای معروف تبدیل کرد.»

کتاب «ناتمام» نوشته پیریانکا چوپرا جوناس، در 248 صفحه، به قیمت 65هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، مصور و رنگی، با ترجمه زهرا ارنواز و از سوی نشر کوله‌پشتی به کتاب‌فروشی‌ها راه یافت.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...