‌‌مجموعه داستان «تنها همین کلمات» مجموعه‌ای است از ۱۴ داستان کوتاه از نویسندگان جوان فعال در عرصه ادبیات داستانی ایران که به گفته تمامی آنها این داستان‌ها عرض ارادتی است به آستان پرمهر حضرت سید الشهدا (ع) و خاندان وی.

‌‌مجموعه داستان تنها همین کلمات

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، داستان‌های کوتاه این مجموعه به قلم فائزه حق‌شناس، مریم ولی، رضوان کفایتی، مریم رستمی، فاطمه آراسته، الهه شهبازی، مهین پایمزد، سیدحمزه موسوی، زهراسادات موسوی، شکیبا خسروی، فاطمه عزیزی و مونا امیری نوشته شده است.

«تنها همین کلمات» در پرداختن به موضوع خود گاه به دل تاریخ سفر کرده و یک اتفاق و یا نقل تاریخی در باره حادثه عاشورا را دستمایه خلق داستان و درام می‌کند و سعی می‌کند به پرداختی ویژه درباره این روایت دست پیدا کند و مخاطب خود را تحت‌تاثیر قرار دهد و گاهی نیز در مختصات و جغرافیای معاصر به سراغ سوژه‌های داستانی خود می‌رود و از نوع رفتار و واکنش آنها در مواجه‌شدن با پدیده عاشورا و ماه محرم به سوی داستان‌نویسی رجعت می‌کند.

نکته قابل توجه در این مجموعه تلاش نویسندگان آن برای مضمون‌سازی و خلق موقعیت داستانی برای بازخوانی و رساندن مفهوم و مضمون به مخاطب است. این مضمون‌سازی گاهی به نقل‌های تاریخی از موضوع نزدیک می‌شود و گاه بازسازی مفهومی یک موضوع را در عصر حاضر در بر می‌گیرد. تلاش نویسندگان این مجموعه در ساده و روان‌نویسی و همچنین کشف لحظات و نکات ظریف و در عین حال تکان‌دهنده و سوزناک از ماجرای عاشورا از این کتاب یک مجموعه بکر و متنوع به وجود آورده که می‌توان آن را مدیحه و مرثیه داستانی نیز نامید.

در میان سطور داستان‌های این مجموعه می‌توان پیوند عمیق میان چندین نسل از جامعه ایرانی با موضوع عاشورا و محرم و نیز تقریرها و برداشت‌های متنوع جامعه ایرانی از یک موضوع خاص را ردیابی و با خوانش داستان‌هایی در این زمینه نگاهی نو و تازه در پرداخت آنها را کشف و بازخوانی کرد.

این کتاب از منظر حضور نویسندگان جوان در آن و کشف لحظه‌های داستانی تازه در پرداخت داستانی و نیز تلاش برای ایجاد سیاقی ساده و روان و تاثیرگذار در انتقال مفاهیم خاص مذهبی به مخاطب -که گاه تمی اجتماعی نیز پیدا می‌کنند- اثری تحسین‌شده و در خور تامل است.

این مجموعه داستان در 152 صفحه از سوی انتشارات کتاب نیستان به بازار نشر عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...