ویراست جدید کتاب «روزشمار تاریخ قاجاریه» نوشته غلامحسین زرگری‌نژاد توسط انتشارات سروش منتشر و راهی بازار نشر شد.

روزشمار تاریخ قاجاریه غلامحسین زرگری‌نژاد

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، غلامحسین زرگری‌نژاد مولف این‌کتاب، (متولد ١٣٢٩) دانش‌آموخته تاریخ و استاد بازنشسته گروه تاریخ دانشگاه تهران، مصحح و مؤلف آثار متعدد تاریخی است. وی تحصیلات عالی خود را در دانشگاه تهران آغاز کرد و در سال ١٣٥٧ در رشته تاریخ در مقطع کارشناسی فارغ‌التحصیل شد. پس از انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه‌ها به وزارت آموزش و پرورش رفت و بلافاصله پس از بازگشایی مجدد دانشگاه‌ها، تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد تاریخ در دانشگاه تهران پی گرفت.

وی سپس به وزارت خارجه رفت و تا اواخر دهه شصت به عنوان استاد در دانشکده روابط بین‌الملل وزارت خارجه مشغول به تدریس شد. او در سال ١٣٧٣ از رساله دکتری خود با عنوان «تحول و تطور اندیشه سیاسی در عصر قاجار» دفاع کرد و هم‌زمان به تدریس در گروه تاریخ دانشگاه تهران مشغول شد. وی نهایتاً در سال ١٣٨٨ با درجه استاد تمامی و در سن ٥٩ سالگی بازنشسته شد. به‌رغم آن‌که بازنشستگی زودهنگام، دانشجویان زیادی را از دانش او محروم کرد اما برای وی فرصتی ایجاد شد تا کارهای پژوهشی نیمه‌تمام خود را سامان دهد.

زرگری‌نژاد ازجمله استادان تاریخ است که در دو زمینه تاریخی به تالیف مبادرت کرده و آثاری در حوزه تاریخ ایران و اسلام به چاپ رسانده است.

«روزشمار تاریخ قاجاریه» با هدف تدوین رخدادهای زمانمند این دوره و با بهره‌گیری از منابع معتبر و اصلی تاریخ معاصر شکل گرفته که با پژوهش بر پایه زمانمند وقایع تاریخی و گاه دستیابی نسبی به حوادث فاقد زمان تدوین شده است.

کتاب پیش‌رو، روایتی مستند و پژوهشی از تمام رویدادهایی است که با دودمان قاجار مرتبط هستند. محتوای مجموعه حاضر را تمام رخدادهای زمانمند و قابل دسترس تاریخ قاجاریه و تحولات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و روابط خارجی ایران در فاصله درگذشت کریم‏خان زند تا انقراض سلسله قاجاریه، همراه با نگاهی کلی به مهمترین حوادث ایران از سقوط اصفهان تا فروپاشی زندیه، که خود حکم زمینه تاریخی بحث به شمار می‏رود، تشکیل داده است.

جلد اول این کتاب با ۱۰۰۰ صفحه، از تولد فتحعلی‌خان بزرگ تا قتل آقا محمدخان را در بر می‌گیرد و تمام جزییات وقایع دوره قاجاریه در قالب روزشمار تاریخی ارایه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...