شمیم شهلا گفت: مجموعه داستان‌ «چمدان بی‌کسی» روایت‌کننده زندگی آدم‌هایی است که اگر خود ما یکی از آنان نباشیم حتما در اطراف‌مان با آن‌ها روبه‌رو شده‌ایم و خاطره‌ای در ذهن‌مان حک شده است.

شمیم شهلا چمدان بیکسی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  هنرآنلاین، مجموعه داستان‌ «چمدان بی‌کسی» حاوی ۱۲ داستان بلند و کوتاه در ۱۷۴ صفحه به‌تازگی توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شده. طرح جلد کاری از بهزاد خورشیدی است.

شمیم شهلا نویسنده این مجموعه داستان، به هنرآنلاین گفت: سال گذشته به‌دلیل شرایط خاصی که کرونا ایجاد کرد فرصت بیشتر برای گذراندن وقت و زمان داشتم، بعد از نوشتن قصه «انتظار نام دیگر فراموشی‌ست» که در رابطه به کرونا بود، این فکر به سراغم آمد که داستان‌های کوتاه و بلندی را که نوشتم یک بار دیگر بخوانم و ویرایش کنم تا تبدیل به یک مجموعه داستان شود. می‌خواستم پس از نوشتن کتاب «مفهوم تعزیه از نگاه بهرام بیضایی» که سال گذشته منتشر شد، به سراغ قصه و داستان بروم و زندگی مردم آشنا را روایت کنم. این دوازده داستان در قالب چهار سه‌گانه‌، با عناوین (سه‌گانه فراموشی) «انتظار نام دیگر فراموشی‌ست»، «زنی که آواز تنهایی سر داد» و «دوئل»، (سه‌گانه ترس) «میم مالکیت»، «این زندگی سال‌هاست که متروک است» و «من می‌نویسم زندگی، تو بخوان عادت»، (سه‌گانه حوادث) «گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی‌ست»، «کتاب‌هایی که»، «زندگی یک روستا را نجات دادند» و «ما نبودیم» و (سه‌گانه مرگ) «آلوده به مرگ»، «لبخندی که هیچ‌وقت فراموش نشد» و «لی‌لی کنان» نوشته شده است.

او با این توضیح که داستان‌ها روایت کننده قصه زندگی آدم‌های است که مفاهیم فراموشی، ترس، حوادث و مرگ در زندگی و تصمیم‌های آنان جا خوش کرده، افزود: این قصه‌ها در طول سه سال و در فواصل زمانی مختلف نوشته شدند و برخی از آن‌ها پیش از این در مجله ادبی «نبشت» نشر یافتند. بنابراین اتفاقات و رخدادهای واقعی که در این چند سال اخیر با آن‌ها مواجه شده‌ایم به‌گونه‌ای در این قصه‌ها از عناصر اصلی هستند. از بحران جهانی کرونا، تا زلزله کرمانشاه، آتش‌سوزی پلاسکو و واژگونی اتوبوس در دانشگاه که هر کدام در مسیر روایت یک قصه نقش دارند.

شهلا با بیان این که البته علاوه‌بر موضوعات و اتفاقات واقعی و همگانی که با آن‌ها روبرو شده‌ایم در قصه‌ها به مسایل دیگری هم پرداخته‌ام، ادامه‌داد: شاید در نگاه اول این مسایل خیلی بحرانی به‌نظر نیایند اما وقتی با آن‌ها روبه‌رو می‌شویم توانایی شکست ما را دارند همچون تنهایی و دور شدن از آدم‌ها که این دو سال اخیر بیشتر خودش را به رخ کشید، عشق به مهاجرت، ترس از مسئولیت، دور شدن از کتاب و کتابخوانی و نگاه کردن به آن مانند یک کالای نه چندان ضروری، عزیز شدن ناگهانی یک نفر بعد از مرگ نزد اطرافیانش و ترس از قضاوت شدن؛ هر کدام از این موضوعات نیز به‌تنهایی توانایی تبدیل شدن به یک قصه بلند را دارند.

او درباره فرم نوشتاری مجموعه داستان‌ «چمدان بی‌کسی»، اظهارداشت: فرم نوشتاری را در مسیر روایت این دوازده قصه در نظر گرفته‌ام. می‌توان گفت قصه‌ها حالتی شبیه به نمایشنامه و فیلمنامه دارند. هم مونولوگ از زبان شخصیت‌ها در داستان‌ها جا دارد هم دیالوگ‌های پینگ پنگی که مابین شخصیت‌ها ردوبدل می‌شود. به‌دلیل اشاره به داستان‌های آشنایی که شاید برای خودمان رخ داده باشد یا نزد اطرافیان‌ دیده باشیم، حین خواندن قصه‌ها یک حس آشنا و همذات‌پنداری به سراغ مخاطب می‌آید و چه بسا به خودمان بگوییم این قصه زندگی من است. شخصیت‌ها و داستان‌هایی که روایت می‌شوند دور، غیرواقعی و ناملموس نیستند. این کتاب روایت کننده زندگی آدم‌هایی است که اگر خود ما یکی از آنان نباشیم حتما در اطراف با آن‌ها روبه‌رو شده‌ایم و خاطره‌ای در ذهن‌مان حک شده است.

شهلا با اظهار امیدواری از این که میل و رغبت به کتابخوانی در مردم بیشتر شود، اضافه‌کرد: هر بار خوانده شدن این کتاب افتخاری است برایم که خواننده‌ای زمان و فرصتی در اختیارم گذاشته تا قصه‌ای برایش روایت کنم.

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...