در پیچ‌وخم اندیشه‌های فیلسوف عاشق | اعتماد


«خود شدن با نیچه» عنوان ترجمه‌ای است از کتابی از جان کاگ [John Kaag]، نویسنده امریکایی که به تازگی منتشر شده است. این کتاب که عنوان اصلی آن Hiking with Nietzsche: On Becoming Who You Are است، در ترجمه‌های پیشین به کوهنوردی با نیچه، همگام با نیچه، پیاده‌روی با نیچه و راهنوردی با نیچه برگردانده شده بود. آثاری که مترجمان آنها به ترتیب: مریم پیمان، سمیرا فرهادی، امیر فخرایی و مریم خراسانی هستند. با این حال، ترجمه جدید، فارسی پاکیزه‌تر و جلایافته‌تری دارد و خواندنش کیف وافرتر.

خود شدن با نیچه جان کاگ [John Kaag]،  Hiking with Nietzsche: On Becoming Who You Are

ایمان مختار، مترجم تازه کتاب جان کاگ که دستی هم در شاعری دارد، جمله‌ها و توصیف‌ها درباره زندگی نیچه شاعرمسلک را ‌مفهوم‌تر از آب درآورده است. این‌چنین است که ربط و بسط افکار نیچه با دیگران و نظر دیگران درباره مرد آلمانی، در ترجمه تازه روشن‌ترند. در واقع متن فارسی ترجمه جدید همچون ریسمانی به هم پیوسته خواننده را به فهم زندگی، شخصیت، اندیشه و فلسفه «فردریش ویلهلم نیچه» می‌رساند؛ بی‌آنکه دستش را در پیمودن گام‌به‌گام پیچ‌و‌خم‌های صعب کوه‌های سوییس رها کند.

ایمان مختار معتقد است که جمله‌های کمتر مفهوم و بی‌ربط، آن‌هم در کتابی درباره اندیشه‌های یک فیلسوف، چشم اسفندیار ترجمه خواهد بود. خواه این جمله‌ها مرتبط با حواشی زندگی او باشد، خواه بیان مستقیم اندیشه‌هایش.

زمان دو ساله‌ای که مترجم برای ترجمه این کتاب صرف کرده، گویای تلاش او برای رسیدن به این مهم است. مختار سعی کرده تا نقل‌قول‌های نیچه در کتابِ کاگ را از ترجمه‌های مترجمانِ نامی آثار نیچه در فارسی استخراج کند تا این‌گونه کتاب هر چه بیشتر به برگردانِ بزرگانِ ترجمه نزدیک باشد و استنادکردنی. افزون بر آن، او همچون یک نمونه‌خوان، متن فارسی را واو به واو با متن انگلیسی مقابله و به تعبیرِ خود، کتاب را دو بار ترجمه کرده است. اما چرا کتابِ «کوهنوردی با نیچه» با وجود حجم کوه‌وارِ کتاب‌ها درباره این فیلسوفِ کاریزماتیک آلمان، همچنان مهم است؟ سوا از اینکه جان کاگ برای نوشتن آن کاندیدای جایزه کتاب سال امریکا بوده است، «خود شدن با نیچه» از روشن‌ترین متون برای فهمِ افکار و افق‌های اندیشه‌ای فیلسوفِ شهیرِ ژرمن‌ها به ‌حساب می‌آید. چه به لحاظ تاریخی و سیر افکار، چه به لحاظ شخصیت، روحیه، مزاج و روابطش با دیگران و اثرگذاری آنها بر پدیدآیی اندیشه و فلسفه نیچه. از چرایی تاثیر اساطیر یونانی مانند دینوزوس گرفته، تا نقش پررنگ ریچارد واگنر، موسیقیدان پر‌آوازه آلمان بر روح و روانِ نیچه. متعاقب آن، تاثیر فلسفه نیچه بر تمدنِ مدرن و مظاهر آن نیز بر ایمان عیان می‌شود. تاثیری که گاهی یافتنِ آبشخورها را برای درک دنیای نو و چرایی‌ به وجود ‌آمدنش، برای‌مان دشوار و گنگ می‌کند.

تاثیر نیچه بر هرمان هسه، تاثیر او بر افکار تئودور آدورنو و بسیاری دیگر، رهنمودی است که احتمالا تنها در کتاب «خود شدن با نیچه» به آن اشاره شده است. این امر به لطف نثر شرح‌ حال‌گونه و ملموس کتاب نیز هست که به آن ساختاری متفاوت در قیاس با دیگر کتاب‌های فلسفی داده است. هر چه هست، پاسخگوی یکی از دغدغه‌های دوستدارانِ نیچه به یافتن سرچشمه‌های اندیشه او بوده است. جان کاگ که خود مدرس فلسفه است، توانسته بدون پیچیدگی این سرنخ‌ها را به دست خواننده علاقه‌مند به نیچه‌ بدهد. خاصه زمانی که اجازه می‌دهد خواننده همچون یک دوست، با زندگی شخصی‌اش و گمان‌هایش درباره زیستن در دنیای جدید و... همراه ‌شود. از طرف دیگر ایمان مختار نیز با تکیه بر نثری روان و به دور از کژتابی‌های معمول در ترجمه‌ها، توان خود را مصروف انتقال درست آن کرده است. نیچه که بود و چگونه می‌اندیشید و چرا این‌گونه می‌اندیشید؟ احتمالا «خود شدن با نیچه به هنگام گذر از کوهساران» موشکافانه‌ترین پاسخ‌ها را به این پرسش‌ها می‌دهد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...