شماره بیست‌و‌هفتم ماهنامه «سه‌نقطه» با پرونده‌ای ویژه تحت عنوان «چاق‌های جهان تا دیر نشده متحد شوید» منتشر شد. این شماره به «چاق‌های سرافراز» و «سرافرازان چاق» تقدیم شده است؛ مردان و زنانی که بخاطر شباهت‌شان به کدو یا گلابی شرمنده هیچ بنی‌بشری نیستند.

چاق‌های جهان تا دیر نشده متحد شوید سه نقطه 27

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا،‌ سه‌نقطه 27 با «افاضات و مکافات» و با یادداشتی از علی آینه‌ور با نام «دکترین انگولک» آغاز می‌شود که نویسنده در آن آیین خیرخواهی را با طرح صیانت اینترنت پیوند داده است.

میلاد ملاعبدالوهاب با مطلبی تحت عنوان «سنجش فلسفی عشق در نگاه اول» کرسی آزادنویسی این شماره را کلید می‌زند و در آن خوانش زیبایی‌شناسانه‌ عشق از منظر آلن دو باتن را به بوته نقد می‌گذارد.

سپس مریم نظام‌دوست در قسمت دوم از سلسله‌یادداشت‌های اقتصاد به زبان آدمیزاد، در یادداشت «ندای طبیعت کجای طبیعت است؟» مبانی پیچیده اقتصادی را به زبان فارسی غیرسخت برمی‌گرداند. پس از آن سید اکبر میرجعفری در «هندوانه را بکارید، کرفس را صادر کنید» به سراغ مبحث شیرین هندوانه می‌رود و نکات مهمی را درباره آن گوشزد می‌کند. افشار مقدم در مطلب خود با نام «خودکشی علی شاپوری» داستان دیدار پرحاشیه علی شاپوری با حمید در سونای سعادت‌آباد را برایمان تعریف می‌کند. و در نهایت کرسی آزادنویسی با یادداشتی از زهرا درمان به‌نام «حاوی فیبر» به پایان می‌رسد که درباره یکی از امراض گوارشیِ [به قول نویسنده] بی‌کلاس بشریت نوشته شده است.

پرونده ویژه شماره 27 با یادداشتی از هادی مقدم‌دوست تحت عنوان «نه خیس می‌کند نه می‌ترساند» شروع می‌شود که در آن نسبت چاقی با مفاهیمی همچون وظیفه اجتماعی، دموکراسی و خوشبختی تبیین شده است. مریم حسن‌نژاد در مطلبی مفصل با عنوان «چاق‌های جهان تا دیر نشده متحد شوید» به تصویر ذهنی از بدن و همچنین افسانه‌ها و کلیشه‌هایی که درباره چاق‌ها وجود دارد می‌پردازد. مرتضی درخشان در «خرس چاق پشمالو یا پسر باربی برنزه؟» از دیدگاه فلسفی به سراغ مسئله چاقی می‌رود و در ادامه از ربط‌‌وضبط استیو جابز و شرکت اپل با چاق‌‌ها، و نیز نتیجه تحقیقات دکتر ریچارد شوپنهاور پرده برمی‌دارد. در یادداشت «به زندگی من لیمومی می‌آید» پای درددل‌‎های رامبد خانلری راجع‌به مصائب بی‌پایان رژیم‌درمانی می‌نشینیم. فاطمه خسروانی در یادداشتی تحت عنوان «بنز ساختن از نیسان آبی» با عصبانیت معیارهای چاقی از مناظر مختلف را واکاوی می‌کند و نقش رسانه در تصویر ذهنی مثبت و منفی از بدن را توضیح می‌دهد. کوثر محبی در مطلب «عصر سلیطه‌گری فشن» از رنج‌های بی‌شمار زندگی خود، سعدی، و دیگر لاغرهای جهان می‌نویسد. میترا بخشی‌زاده در «فرود تخته سه‌لا در بغل پسر عصر جدید» بر روی مسئله چاقی و لاغری از منظر داف بودن درنگ می‌کند. در پایان بخش پرونده، شیرین حسن‌نژاد در مطلب «کی آب دویده زیر پوستش» انگ‌هایی که در اجتماع به افراد چاق زده می‌شود را برمی‌شمرد.

«چاقی و لاغری را ول کنید» نام بخش اول از سه‌گانه یادداشت‌های نیم‌خط 27 است که نفیسه رحمانی در آن به چهره‌های چاق عرصه‌های سیاست و سینما و موسیقی می‌پردازد. در بخش دوم نیم‌خط در مطلب «بکوش تناسب در نگاهت باشد، نه اندامت» کوشش شده است که زیبایی‌شناسی هیکل در طول تاریخ شرح داده شود. و در بخش سوم و پایانی نیمخط تحت عنوان «آنهایی که نان در لاغری من و شما می‌زنند» نویسنده صنایع عجیب و غریبی که با داغ شدن بازار لاغر شدن و رژیم‌درمانی مد شده است را بررسی می‌کند.

ابراهیم افشار در تهرانشهر این شماره با یادداشت «اگه شوهرم بفهمه خون تو رو می‌ریزه» در تهران قدیم پرسه می‌زند و همنشین شاپوسی‌خانوم، بدرالملوک بامداد، مونس گیس‌بلند، مرشد ماده و زینت قداره‌کش می‌شود. پس از آن سعید طلایی در یادداشت «از برج‌های کاج تا سمنوپزان سرآسیاب» تهرانِ کودکی و نوجوانی و بزرگسالی‌اش را از خلال برج‌ها و خانه عموکاظم و خاله‌اقدسش برایمان روایت می‌کند. و در پایان ساجده جبارپور در مطلب «دیگر از آسانسور و جوب و نمکی نمی‌ترسم» قصه کوچیدنش از شمال به تهران و ترس‌ها و ناملایمات زندگی در پایتخت را برایمان شرح می‌دهد.

ماهنامه سه‌نقطه با همکاری هنرمندان فاطمه فهیمی، شیما جوهرچی، فاطمه چاوشی، نفیسه رحمانی، حامد رضوی، سید محمد صاحبی، محمد صمدی، محمد باقری، نیلوفر بختیاری، و سایر دوستان و آشنایان، و به مدیرمسئولی امید مهدی‌نژاد تولید و منتشر می‌گردد. بیست‌وهفتمین شماره سه‌نقطه، در 210 صفحه و با قیمت 50هزار تومان در کتابفروشی‌ها و فروشگاه‌های آنلاین عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...