رمان «نخستین تبار» [Premier sang] نوشته املی نوتومبب [Amélie Nothomb] نویسنده فرانسوی‌زبان بلژیکی برنده جایزه رنودو 2021 [Le prix Renaudot] شد.

نخستین تبار» [Premier sang]  املی نوتوم [Amélie Nothomb]  امیلی نوتومب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، هیئت داروان جایزه رنودو رمان «نخستین تبار» نوشته املی نوتومب را که از سوی انتشارات آلبن میشل منتشر شده بود به عنوان برنده جایزه رنودو در بخش رمان فرانسوی معرفی کردند.

خانم نوتومب با ابراز خوشحالی از اعلام برگزیده شده خود در جایزه رنودو گفت «از خوشحالی به وجد آمده‌ام. این خوشبختی را باور نمی‌کنم. خیلی آرزویش را داشتم»

خانم نوتومب - که با نام مستعار بانوی باکلاه شناخته می‌شود- در این رمان ادای احترامی به پدرش داشته که در سال گذشته از دنیا رفت. او در ادامه افزوده: «اولین چیزی که با شنیدن اسمم به عنوان برنده جایزه به ذهنم رسید، این بود: «آه پدر! ما اینجاییم. خیلی حس زیبایی است.»

املی نوتومب به گفته خودش هر سال 4 رمان می‌نویسد که فقط یکی را به دست ناشر برای چاپ می‌سپارد. رمان «تشنه» او سال 2019 در فهرست نامزدهای نهایی گنکور حضور داشت که در نهایت موفق به دریافت این جایزه نشد؛ نام او اما در سال گذشته در فهرست هیچ‌یک از جوایز ادبی فرانسه حضور نداشت. نوتومب در سال 1999 برای رمان «ترس و لرز»‌ش برنده جایزه بزرگ رمان بزرگ آکادمی فرانسه شد و در سال 2007 نیز جایزه فلور فرانسه را برای رمان «نه آدم و نه حوا» دریافت کرد.

طبق آمارهای ارائه‌شده فروش رمان «نخستین تبار» -که در ماه اوت منتشر شده- از 100هزار نسخه فراتر رفت و این رمان از زمان انتشار بالاترین فروش را در میان رمان‌های منتشرشده در فصل بازگشت ادبی فرانسه به خود اختصاص داده است.

جایزه رنودو در بخش آثار غیرداستانی نیز به آنتونی پالو برای کتاب «در خیابان من سه مغازه وجود داشت» تعلق گرفت. نویسنده و روزنامه‌نگار اسپانیایی‌تبار در این کتاب شرحی شهادت‌گونه بر ناپدیدشدن مشاغل کوچک محلی ارائه می‌دهد.

در حال حاضر هیئت داوران جایزه رنودو را افرادی چون فردریک بگبدر، دومینیک بونو، پاتریک بسون، کریستین ژودسلی، ژرژ- الویه شاتوریناد، فرانس- الویه ژیسبرت، لوئی گاردل، ژان ماری گوستاو لوکلزیو(برنده نوبل ادبیات) و ژان نوئل پانکراتسی تشکیل می‌دهند.

سال گذشته رمان «داستان پسر» و «شهرهای کاغذی» به عنوان برندگان نهایی جایزه رنودو در بخش اثر داستانی و غیرداستانی معرفی شدند.

جایزه رنودو از سال ۱۹۲۶ به موازات جایزه گنکور و با این اصل ایجاد شد که هرگز به برنده گنکور جایزه ندهد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...