«دوردست» نوشته میثم نبی درباره زندگی روزنامه‌نگار و نویسنده‌ای است که تمام زندگی‌اش تحت‌تاثیر رمانی که می‌نویسد، قرار می‌گیرد.

دوردست میثم نبی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، رمان دوردست نوشته میثم نبی توسط نشر افراز منتشر شد.

در بخشی از رمان می‌خوانیم:
«حتی اگر تمامی پیاده‌روهای شهر را هم در هوای برفی قدم می‌زد، باز کافی‌اش نبود. زمان می خواست؛ زمانی بسیار طولانی. طولانی‌تر از هفته‌هایی که از این اتفاق گذشته بود. زمان بیشتر می‌خواست و خیابان‌های بیشتری برای قدم‌زدن و فکرکردن به او که بعد این همه سال دوباره برگشته بود تا خط و ربط این قصه ناتمام را تمام کند.»

آنچه که رمان «دوردست» به تصویر می‌کشد، تصویری از تنهایی انسان است. روایت کسانی که به دلیل عدم انطباق و تن دادن به کلیشه‌های مرسوم جامعه همواره از سوی اجتماع به حاشیه رانده می‌شوند و در اقلیت‌اند. «دوردست» با دستمایه قراردادن چنین مضمونی در بستر یک زندگی شهری تبعات این نوع انتخاب خودخواسته را روایت می‌کند. در چنین موقعیتی مواجهه شخصیت اصلی داستان با مفهوم «عشق» او را به واکاوی دوباره زندگی‌اش فرامی‌خواند: آیا به مدد عشق می‌توان زندگی پرملال را تاب آورد؟

میثم نبی کارشناس ادبیات نمایشی و کارشناس ارشد تهیه‌کنندگی است. از وی پیش از این نمایشنامه «روایت عقل سرخ»، مجموعه داستان «دنیا در آغوش من است» و رمان «آلما» به انتشار رسیده است.

رمان «دوردست» در سال 98 و پیش از انتشار به‌عنوان رمان شایسته تقدیر سومین جایزه ادبی بوشهر شناخته شد. این اثر در 223 صفحه و شمارگان 300 نسخه مهرماه امسال توسط نشر افراز روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...