کتاب «سیمای فکری مرگ در بین ساکنین شهر تهران» پژوهش رضا تسلیمی طهرانی درباره دیدگاه‌ها ساکنین شهر تهران در مورد مرگ و مردن توسط نشر نیو منتشر شد.

سیمای فکری مرگ در بین ساکنین شهر تهران رضا تسلیمی طهرانی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این مطالعه اذعان دارد که در جامعه‌ ایران، برخلاف بسیاری از جوامع غربی، مرگ و مردن از حضور اجتماعی گسترده‌ای برخوردار است. شاخص‌ها، نمادها، آیین‌ها و مراسم مختلف مرتبط با مرگ که در فضای عمومی شهر تهران مشاهده می‌شود، می‌تواند بیانگر حضور پررنگ مرگ و حیات عینی آن در شهر تهران باشد. از همین‌رو، تلاش می‌کند به دیدگاه‌ها و نگرش‌های ساکنین شهر تهران در مورد مرگ و مردن، دست یابد.

به طور دقیق‌تر این پژوهش دستیابی به اهدافی چون شناسایی تجربه مواجهه افراد با مرگ و مردن، شناسایی احساسات افراد معمولی نسبت به مرگ و مردن، تشخیص نحوه تفکر افراد درباره مرگ و مردن و شناسایی ابعاد این تفکر، تشخیص نحوه کنار آمدن افراد با اندیشه‌ها و احساسات خویش درباره مرگ و مردن، تشخیص پیامد تفکر به مرگ و مردن بر زندگی افراد، تشخیص عوامل اجتماعی موثر بر دیدگاه افراد نسبت به مرگ و مردن را در دستور کار خود قرار داده است.

این کتاب، حاصل پژوهشی در قالب رساله دکتری جامعه‌شناسی نظری فرهنگی، در یک بازه زمانی سه ساله بین سال‌های ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ است که به تازگی توسط نشر نیو منتشر شده است.

پژوهشگر در این بررسی، پس از پاسخ به سوالات پژوهش و تشخیص ۹ نمایشنامه فرهنگی که نشان‌دهنده تفکر افراد در مورد مرگ هستند، نتیجه می‌گیرد که حضور عینی مرگ در شهر تهران لزوماً با حضور ذهنی آن در اندیشه ساکنین این شهر، تناظر ندارد. هم‌چنین با بیان اینکه مظاهر، آثار و پیامدهای مدرنیسم، تمامی شئون زندگی را تسخیر کرده، اذعان می‌دارد که تعداد کثیری از مصاحبه‌شوندگان در مورد مرگ و مردن، به نحو مدرن می‌اندیشند و با استفاده از ابزارهای فرهنگ مدرن، مرگ و مردن را فهم می‌کنند. به عبارت دیگر، به جای استفاده از منابع فرهنگ دینی و ابزارهای مفهومی چون روح، جهان پس از مرگ و ...، مرگ و مردن را در چارچوب فرهنگ علمی و عقلایی مدرن فهم می‌کنند.

طبق یافته‌های این تحقیق، بخش قابل توجه دیگری از مصاحبه‌شوندگان نیز با استفاده از تفکر عقلایی خویش، اندیشه‌های مختلف دینی و غیردینی را مورد بازاندیشی قرار می‌دهند و با تلفیق منابع فرهنگی مختلف یا با فردی کردن آن‌ها، مرگ و مردن را درک می‌کنند.

به باور محقق، در بین بسیاری از مصاحبه‌شوندگان، مرگ دیگر سد نفوذناپذیر مدرنیته و معمای دنیای جدید نیست (باتوجه به پیوند سنتی مرگ با فرهنگ دینی) و اعتقاد به مرگ نیز به مانند دیگر موضوعات، به تصرف افکار مدرن درآمده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...