کتاب «سه استاد؛ ابراهیم گلستان، قاسم هاشمی‌نژاد و شمیم بهار» نوشته جعفر مدرس صادقی منتشر شد.

سه استاد؛ ابراهیم گلستان، قاسم هاشمی‌نژاد و شمیم بهار جعفر مدرس صادقی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب در ۲۴۸ صفحه و با قیمت ۷۶ هزار تومان در نشر مرکز به چاپ رسیده است.

در معرفی این کتاب آمده است: برای نسلی که از اوایل دهه‌ پنجاه خورشیدی به عرصه رسید و سر از لاک خودش بیرون آورد، این سه تن سه‌تا از شاخص‌ترین قلّه‌ها بودند. تن ندادند به آن جریانی که داشت همه چی را به یک طرف می‌برد، تن ندادند به سلیقه‌های مسلّط و معمول و سوار هیچ موجی نشدند. هر کدام راه خودش را رفت و کار خودش را کرد.
این ادای دین شاگردی‌ست به استادانی که هرگز به دنبال لشکرکشی نبودند و هیچ تلاشی هم در این راستا به خرج ندادند. هر کدام برای خودش سرداری بود ــ هرچند بی‌سپاه و تنها.

جعفر مدرس صادقی (متولد ۱۳۳۳ در اصفهان)، نویسنده، مترجم و ویراستار است.

رمان‌های «نمایش»، «گاوخونی»، «بالون مهتا»، «سفر کسرا»، «ناکجاآباد»، «کله اسب»، «شریک جرم»، «عرض حال»، «شاه‌کلید»، «من تا صبح بیدارم»، «دیدار در حلب»، «آب و خاک»، «بیژن و منیژه»، «توپ شبانه»، «خاطرات اردی‌بهشت»، «روزنامه‌نویس»، «کافه‌ای کنار آب»، «بهشت و دوزخ» و «سرزمین عجایب» و مجموعه داستان‌های کوتاه «بچه‌ها بازی نمی‌کنند»، «قسمت دیگران و داستان‌های دیگر»، «دوازده داستان»، «کنار دریا، مرخصی و آزادی»، «آن‌طرف خیابان» و «وقایع اتفاقیه» از جمله آثار او هستند.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...