شفقت‌درمانی با تکیه بر آیین‌هایی چون بودایی، تائو، ذن و با تمرکز بر هیجان مراجعان شکل گرفت. درمانگران در درمان مبتنی بر شفقت همانند دیگر درمان‌های موج سوم، به دنبال تغییر شناخت، تغییر رفتار، تغییر هیجان و ... نیستند؛ بلکه به دنبال تغییر نگاه فرد نسبت به تجارب ذهنی‌اند.

شفقت‌درمانی برای شفقت‌درمانگر» [Experiencing Compassion-Focused Therapy from the Inside Out: A Self-Practice/Self-Reflection Workbook for Therapists] نوشته راسل ال. کولتس، کریس آیرونس، توبین بل، جیمز بنت - لوی [Chris Irons, Tobyn Bell, Russell L. Kolts, James Bennett Levy]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «شفقت‌درمانی برای شفقت‌درمانگر» [Experiencing Compassion-Focused Therapy from the Inside Out: A Self-Practice/Self-Reflection Workbook for Therapists] نوشته راسل ال. کولتس، کریس آیرونس، توبین بل، جیمز بنت - لوی [Chris Irons, Tobyn Bell, Russell L. Kolts, James Bennett Levy] به ترجمه جواد خلعتبری، الهام شفیهی و مریم عبداللهی از سوی انتشارات دانژه منتشر شده است.

شفقت‌درمانی در حقیقت یک درمان نزدیک به روان‌درمانی مثبت گراست. در روان‌درمانی مثبت‌گرا تاکید بر پیداکردن استعدادها و نقاط قوت افراد است؛ تا با رشد این نقاط قوت و توانمندی‌ها، فرد را در مسیر کمال و خودشکوفایی سوق دهد.

شفقت‌درمانی با تکیه برآیین‌هایی چون بودایی، تائو، ذن و با تمرکز بر هیجان مراجعان شکل گرفت. درمانگران در درمان مبتنی بر شفقت همانند دیگر درمان‌های موج سوم، به دنبال تغییر شناخت، تغییر رفتار، تغییر هیجان و ... نیستند؛ بلکه به دنبال تغییر نگاه فرد نسبت به تجارب ذهنی‌اند. هدف اساسی این درمان کمک به فرد برای مواجهه با تجارب دردناک هیجانی است تا به وسیله آن قدرت تحمل درد، رنج و اندوه را پیدا کند و کم‌کم بتواند با تکیه بر توانمندی‌های خود و مهارت‌هایی که در این راستا کسب می‌کند، به احساس امنیت و آرامش بیشتری در دست یابد. این کتاب برای روان‌درمانگران، مشاوران، روان‌شناسان و کسانی که به‌نوعی در این حوزه فعالیت دارند، توصیه می‌‌شود.

آماده‌كردن صحنه برای خود تمرینی در شفقت‌درماني؛ ايجاد فهم مشفقانه؛ پرورش راه‌های مشفق‌بودن؛ رشد جريان‌های شفقت؛ تأمل روی سفر شما در خود تمريني/ خودتأملي و در درمان متمركز بر شفقت

کتاب «شفقت‌درمانی برای شفقت‌درمانگر» نوشته راسل ال. کولتس، کریس آیرونس، توبین بل، جیمز بنت - لوی به ترجمه جواد خلعتبری، الهام شفیهی و مریم عبداللهی به بهای 140‌هزار تومان از سوی انتشارات دانژه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...