دستگاه نظری مید را باید نخستین فضای نظری دانست که با ارائه مفاهیمی چون نقش‌گیری و تاکید بر مفهوم بازتاب دیگری در خود، کنش اجتماعی را تحلیل می‌کند. به عبارتی چگونگی تحلیل اصطلاح خود به‌مثابه جامعه از نقاط قابل توجه در اندیشه مید است.

دستگاه نظری جرج هربرت مید حسین ابوالحسن تنهایی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «دستگاه نظری جرج هربرت مید» عنوان سومین جلد از مجموعه کتاب‌های دستگاه‌های نظری است که به قلم حسین ابوالحسن تنهایی و به همت انتشارات اندیشه احسان روانه بازار نشر شده است. همانطور که نویسنده در شرحی بر این مجموعه نوشته توضیح می‌دهد: «مجموعه کتاب‌های دستگاه نظری شرح دستگاه‌های نظری نظریه‌پردازان بزرگی است که نشر آنها را در ایران وظیفه خود می‌دانستم و از مدتی پیش کار تهیه و نشر آنها را فراهم کرده بودم. مدیریت نشر احسان از این کار من استقبال نمود و من هم با گرمی این همکاری را پذیرفتم بنابر این‌که نوشتارهای من علیرغم نام‌های مختلف زنجیره‌وار به هم مرتبط هستند، احساس کردم برای برقراری رابطه بهتر با متن هر کتاب، لازم است گزارش کوتاهی از مقدماتی که دریافت ارتباط مفهومی مطالب را ممکن می‌کند ارائه کنم.»

نویسنده در ابتدای هرکدام از کتاب‌های این مجموعه شرحی را نگاشته است که در آن مفاهیمی که برای خواندن و همراهی کتاب لازم است را توصیح می‌دهد. در شرح این اثر نیز تنهایی ابتدا به توضیح مفاهیمی چون دستگاه نظری، گونه‌های تفسیرگرایی، معرفت‌شناسی مدرنیته، سبک نگارش، تجدید نظر و به‌روزرسانی پرداخته است.

همانطور که در زیر عنوان کتاب آمده است، جرج هربرت مید [Mead, George Herbert] را باید بنیان‌گذار مکتب تفسیرگرایی آمرکایی دانست. این فیلسوف و جامعه‌شناس آمریکایی در بیست و هفتم فوریه 1863 در ایالت ماساچوست آمریکا به دنیا آمد و پس از مدتی کرسی استادی فلسغه دانشگاه شیکاگو را به دست آورد. اما او علاوه بر تدریس در دانشگاه به جنبش‌های مطالبه‌گری و اصلاح‌گری اجتماعی هم بی توجه نبود. یکی دیگر از ویژگی‌های مید این است که او گفتار و بیان شفاهی را بهترین وسیله انتقال معانی می‌دانست و به همین دلیل کم‌تر چیزی می‌نوشت و مقالات به‌دست‌آمده از او نیز بیشتر توسط دانشجویانش گردآوری و منتشر شده‌اند.

دستگاه نظری مید نقطه عطفی در تاریخ تکوین پارادیم تفسیری است و برآیندی از دستگاه‌های نظری مارکس، سیمل، وبر، کولی، داروین و دویی است. اما مهم‌ترین نکته کانونی در این پارادایم که وجه تفاوت آن از سایر پارادایم‌های تفسیری است کدام است؟ نویسنده در پیشگفتار کتاب این طور می‌نویسد: «مهم‌‌ترین نکته کانونی در پارادیم تفسیری آمریکایی که آن را با دیگر پارادیم‌های تفسیری متفاوت می‌کند، نقش برسازی کنش در اشکال کنش اجتماعی، کنش نمادی و کنش پیوسته است که آدمی را در برابر تمامی جبرهایی که او را احاطه کرده‌اند، آزاد در تفسیر کنش می‌بیند.»

در حقیقت دستگاه نظری مید را باید نخستین فضای نظری دانست که با ارائه مفاهیمی چون نقش‌گیری و تاکید بر مفهوم بازتاب دیگری در خود، کنش اجتماعی را تحلیل می‌کند. به عبارتی چگونگی تحلیل اصطلاح خود به‌مثابه جامعه از نقاط قابل توجه در اندیشه مید است. یکی دیگر از موارد قابل توجه در این اثر و اندیشه مید بستر تاریخی اندیشه اوست، تنهایی در توضیح این امر می‌نویسد: «مید اگرچه از بیان‌گزاران و در زمره نظریه‌‌پردازان بزرگ نخستین در تاریخ مدرن جامعه‌شناسی است، اما از نظر تاریخی در حد فاصل میان مدرنیته میانی و مدرنیته درگذار می‌زیست و افزون بر این، چشم‌انداز نظری وی بر اساس و بنا بر ضرورت تاریخی معرفت‌شناسی مدرنیته در گذار در تمدن و تاریخ جامعه آمریکایی پردازش شده است. توجه به این بستر تاریخی و عناصر معرفت‌شناختی آن قطعا در فهم درست دستگاه نظری مید مهم و لازم است.»

کتاب از چهار فصل اصلی با عنوان‌های «جستار هستی‌شناسی»، «جستار روش‌شناسی»، «جستار ایستایی‌شناسی» و «جستار پویایی‌شناسی» و یک پیوست تشکیل شده است. نویسنده با پی‌گرفتن مباحث این فصول کوشیده است شرح کوتاهی از بینان دستگاه نظری مید را در دو جستار روش‌شناسی و هستی‌شناسی ارائه کند و در ادامه با استناد با نقل‌های مستقیم مید و برخی از شارحانش شرح تحلیل سیستم در نظریه مید و تحلیل‌های اسنادی و مفهومی مرتبط با آن را در جستار ایستایی شناسی پی بگیرد. تنهایی در جستار پویایی‌شناسی به سراغ مدل تحلیلی-تاریخی مید رفته و لوازم نظری و مفهومی آن را در این قالب ارائه می‌دهد.

بخش پایانی کتاب پیوستی با عنوان «تاثیر جرج هربرت مید بر جامعه‌شناسی است» به تاثیر اندیشه‌های مید در جامعه‌شناسی با نیم نگاهی به زندگی خود او اختصاص یافته است.

کتاب «دستگاه نظری جرج هربرت مید» به قلم ح.ا. تنهایی در 172 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 45هزار تومان توسط انتشارات اندیشه احسان روانه بازار نشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...