مجموعه داستان طنز «از کرامات شیخ ما» نوشته سیدمهدی شجاعی با رویکرد واقع‌گرایانه و نقد دقیق مسائل اجتماعی در قالب ادبیات داستانی و با استفاده از نثر کهن پارسی و ادبیات عرفانی از جنس متصوّفه به بازار کتاب آمد.

از کرامات شیخ ما سیدمهدی شجاعی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از فارس، آسیب‌شناسی واقع‌گرایانه و نقد دقیق و موشکافانه مسائل اجتماعی، در قالب ادبیات داستانی با استفاده از نثر کهن پارسی و به طور خاص ادبیات عرفانی از جنس متصوّفه، گامی نوین در عرصه ادبیات داستانی است. اما این تعریف هنوز کامل نیست و همه امتیازات این اثر در این مختصات، خلاصه نمی‌شود.

آنچه به این اثر، طراوت و جذابیت مضاعف می‌بخشد، جاری بودن روح طنز در سطر سطر داستان است.

جنس قلم در این مجموعه داستان، تقلید یا کپی‌برداری از یک اثر عرفانی از یک دوره مثل تذکرةالاولیا نیست. بلکه ترکیبی تازه است از امتزاج نثر های مختلف عرفانی در دوره‌های مختلف تاریخی.

و اما آنچه این گونه تازه از ادبیات داستانی بر گرده خود حمل می‌کند و تحویل مخاطب می‌دهد، نه مسائل فلسفی و مطالب عرفانی که اسکنی دقیق از پیکر جامعه است و قرار دادن آن به سان آینه پیش چشم مردم. یافتن و نشان دادن مفاسد اجتماعی و سیاسی و اخلاقی است بی آنکه فرد یا جناح خاصی را سیبل قرار دهد و تدافع و مقاومتی برانگیزد یا به ورطه ژورنالیزم متعارف بیفتد.

داستان‌های «از کرامات شیخ ما»، عامل اصلی همه مفاسد و مظالم را جهل و عوامی مردم، قلمداد می‌کند و این واقعیت را به مخاطب نشان می‌دهد که بازار عوام‌فریبان تا زمانی سکه است که عوامی وجود داشته باشند و از جهالت خود راضی باشند.

مجموعه داستان طنز «از کرامات شیخ ما» نوشته سیدمهدی شجاعی در 84 صفحه رقعی توسط انتشارات کتاب نیستان وارد بازار نشر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...