انتشارات پنگوئن از چاپ جدید مجموعه داستان‌های پیتر خرگوشه به مناسبت 120‌سالگی خلق این داستان محبوب کودکان رونمایی کرد.

بانی خرگوشه یا پیترخرگوشه [The Tale of Peter Rabbit] بئاترکس پاتر [Beatrix Potter]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، بانی خرگوشه یا پیترخرگوشه [The Tale of Peter Rabbit] کتابی از بئاترکس پاتر [Beatrix Potter] است که توسط انتشارات فردریک وارن و شرکا منتشر شده‌است. قصه کتاب در مورد یک خانواده خرگوش است که مادر خانواده قصد رفتن به خرید را دارد. مادر به فرزندانش می‌گوید که می‌توانند تا سر کوچه بروند و تمشک بچینند؛ اما با باغ آقای مک گرگور نزدیک نشوند، چون پدر آنها در آنجا بوده که میان کیک خورده شده‌ است.

هلن بئاترکس پاتر، در خانواده‌ای ثروتمند بزرگ شد و در کودکی بسیار تنها و منزوی زندگی کرد و به دلیل پرورش‌یافتن در اسکاتلند و کنار دریاچه «دیستریکت»، علاقه ویژه‌ای به این محیط سبز و وحشی داشت و همین فضا را در غالب تصویرسازی‌هایش نیز جاودان کرده‌است. او در سال 1902 داستان پیتر خرگوشه را با الهام از محیط زیست اطراف خود نوشت که به شهرت جهانی رسید. یک سال بعد هم کتاب بعدی‌اش با عنوان «ماجرای نوتکین» را نوشت.

انتشارات پنگوئن می‌گوید قالب جدید داستان‌های پیترخرگوشه سال آینده در 120‌سالگی این داستان محبوب در نسخه‌های چاپی و صوتی ارائه خواهد شد که تصویرهای آن توسط کریس میچل انجام شده است. در چاپ جدید امضای بیترکس پاتر نیز اضافه شده است.

«ایزی ریچاردسون» مدیر بخش ادبیات کودک انتشارات پنگوئن گفت: مجموعه جدید پیتر خرگوشه متعهد به تصاویر اصلی و قدیمی چاپ شده در این داستان کشیده و طراحی شده است؛ ولی در آن از فاکتورهای مدرن طراحی و نقاشی تصاویر کودک بهره‌گیری شده است. وی افزود: این اثر متعلق به چند نسل است و باید در طراحی تصاویر همه فاکتورهای زمانی لحاظ شده باشد.

«آنا بیلسون» مدیر بخش هنری انتشارات پنگوئن نیز یکی از کسانی است که در طراحی و اجرای مجموعه جدید این سری از داستان‌های پیترخرگوشه نقش اصلی داشته است. او اعتقاد دارد تصاویر موجود در نسخه اولیه این داستان بدون زمان بوده و در طرح‌های معاصر نیز سعی شده از تصاویر اصلی الهام گرفته شود.

[این کتاب بارها و توسط ناشران مختلف _ و البته بدون رعایت کپی رایت _ در ایران ترجمه و منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...