کتاب «راویان قرن اضطراب؛ گفت‌و‌گو با پنج شاعر سیمین بهبهانی، اسماعیل خویی، جواد مجابی، محمدعلی سپانلو و سیدعلی صالحی» با گردآوری ناستین(آسیه) جوادی، از سوی نشر کوله‌پشتی منتشر شد.

راویان قرن اضطراب ناستین(آسیه) جوادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در توضیحی بر این اثر آمده که کتاب «راویان قرن اضطراب» حاصل گفت‌و‌شنود با پنج روشنفکر هنرمند معاصر است که انگیزه‌ی سرودن اشعار و تحولات اندیشگی و عاطفی آنها را نشان می‌دهد. این هنرمندان مردم‌گرای پیشرو همسو با فرهنگ ایرانشهر کوشیده‌اند صدای خاموشان جامعه باشند.

در بخشی از این کتاب سیمین بهبهانی در پاسخ به این پرسش که «مهم‌ترین تحولاتی که در شعرهای اخیر شما رخ داده و آن را دگرگونی‌ای در شعرهای تازه‌تان می‌دانید چیست؟»، گفت: در محیطی فرهنگی و ادبی پروده شدم. پدرم عباس خلیلی(1272-1350) بود. نویسنده و مترجم و بنیان‌گذار روزنامه اقدام(دوره اول: 1299-1310) که در پی محاقی چندساله، نشر آن در 1328 به توقیف همیشگی انجامید.

«اقدام» در دوره- پیش از پادشاهی پهلوی اول و پس از شهریور 1320- منتشر شد و سرمقاله‌های آن به قلم پدرم هنوز در خاطر پیران این دیار مانده است.

آثاری ارزشمند از پدرم به یادگار مانده است- از جمله رمان‌هایی به شیوه نوآئین غربی روزگار سیاه(1303)؛ انتقام(1304)؛ انسان(1304)؛ اسرار شب(1305) و تالیفاتی از قبیل تاریخ کوروش، ترجمه چهارده جلد از الکامل- اثر ابن اثیر- و ترجمه بخشی از شاهنامه فردوسی به زبان عربی و ترجمه ضحی‌الاسلام و بخشی از فجرالاسلام به نام پرتو اسلام و آثاری دیگر...»

آسیه جوادی؛ نویسنده، داستان‌نویس و پژوهشگر هنری و ادبی، متولد 18 تیرماه 1325 در شهر قزوین است.

«شناخت‌نامه جواد مجابی»، «الفبای آثار ساعدی»، «رک و پوست‌کنده»، «رک و راست بگم؟»، «کارد زدن به گوجه‌فرنگی»، «تمشک‌های نارس»، «معماری ایران: 84 مقاله به قلم 33 پژوهشگر ایرانی» و «تکه قبل از تکه» از جمله آثار جوادی به شمار می‌آید.

کتاب «راویان قرن اضطراب؛ گفت‌و‌گو با پنج شاعر سیمین بهبهانی، اسماعیل خویی، جواد مجابی، محمدعلی سپانلو و سیدعلی صالحی» با گردآوری ناستین(آسیه) جوادی، در 256 صفحه، به قیمت 60 هزار تومان، در قطع رقعی، کاغذ بالک و با ویراستاری فاطمه قضاوی، از سوی نشر کوله‌پشتی به کتاب‌فروشی‌ها راه یافت.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...