کتاب «ساز شکسته» [Âme brisée] نوشته آکیرا میزوبایاشی [Akira Mizubayashi] و با ترجمه‌ای از محمدمهدی شجاعی از سوی نشر برج به بازار کتاب رسید.

ساز شکسته» [Âme brisée] نوشته آکیرا میزوبایاشی [Akira Mizubayashi]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، میزوبایاشی در «ساز شکسته» از انسان‌هایی می‌نویسد که موسیقی راه گریزشان از جغرافیایی است که به اجبار در آن ساکن‌اند و این نت‌ها هستند که پیوند دهنده انسان‌ها در مرزهای مختلف جهان است.

در توضیحی بر کتاب آمده که توکیو، سال ۱۹۳۸. رئی، پسر یازده ساله، در کمد پنهان شده و از در نیمه‌باز آن برای آخرین‌بار پدرش را می‌بیند. آتش جنگ آسیا را به کام خود کشیده است؛ از نگاه سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌ی امپراتور، همه دشمن‌اند و پدرِ رئی -که ویولنیست است- از این قاعده مستثنا نیست؛ پدر به‌همراه چهار عضو دیگر گروه موسیقی‌ به جرم خیانت بازداشت می‌شود. ویولنی شکسته و زخمی ماندگار تنها یادگار‌های پدر است برای فرزندش.

آکیرا میزوبایاشی، نویسنده ژاپنی، 5 اوت 1951 به دنیا آمد. او که به دو زبان فرانسوی و ژاپنی می‌نویسد، فارغ‌التحصیل رشته زبان و تمدن‌های خارجی توکیو است. میزوبایاشی که از سال 1989 در دانشگاه صوفیای توکیو تدریس می‌کند، زبان فرانسه را در مونپلیه آموخته است.

کتاب «ساز شکسته» نوشته آکیرا میزوبایاشی، در 200 صفحه، به قیمت 62 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز و با ترجمه محمدمهدی شجاعی از سوی نشر برج به کتاب‌فروشی‌ها راه یافت.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...