کتاب «ختمی ارغوانی» [Purple hibiscus] نوشته چیماماندا آنگزی آدیچی [Chimamanda Ngozi Adichie] و با ترجمه‌ای از الهه علیزاده، به همت انتشارات افراز روانه بازار کتاب شد.

ختمی ارغوانی» [Purple hibiscus] چیماماندا آنگزی آدیچی [Chimamanda Ngozi Adichie]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این کتاب با شماره 175 از بخش داستان جهان این نشر به چاپ رسیده است.

در بخشی از رمان «ختمی ارغوان» می‌خوانیم: «از نگاه کردن به قهوه‌ای گرم چشمانش می‌هراسیدم. می‌ترسیدم که سست شوم، که دستانم را دور گردنش حلقه کنم و نگذارم برود. برگشتم.
آلمانداها را از لای انگشتانش در آورد و با دقت به گلبرگ‌های زردش نگاه کرد، پرسید: «این همون گلیه که تو می‌مکی؟ که شیره‌ی شیرینی داره؟»
لبخند زدم: «نه اون اکسوراست.» گل را انداخت و شکلکی در آورد.
خندیدم. خندیدم چون گل‌های آلاماندا خیلی زرد بودند. خندیدم چون تصور کردم پدر آمادی شیره‌ی تلخ آنها را می‌مکد. خندیدم چون چشمان پدر آمادی خیلی قهوه‌ای بودند و من می‌توانستم خودم را در آنها ببینم.»
در متنی از واشنگتن‌پست بر این رمان آمده که «نفس‌گیر... آدیچی، وارث حقیقی قرن بیست‌ویکمیِ چینوا اچبه، دیگر نویسنده‌ی بزرگ قوم ایگبوست.»

چیماماندا گزی ادیشی معروف به چیماماندا آنگزی آدیچی؛ رمان‌نویس، نویسنده ادبیات غیرداستانی و داستان کوتاه اهل نیجریه، در 15 سپتامبر 1977 به دنیا آمد. وی فارغ‌التحصیل رشته داروسازی از دانشگاه نیجریه در مقطع کارشناسی و فارغ‌التحصیل رشته‌های نویسندگی خلاق از دانشگاه جان هاپکینز و مطالعات آفریقا از دانشگاه ییل در مقطع کارشناسی ارشد است. [کتاب «نیمی از خورشید زرد» او در فهرست 100کتاب تاثیرگذار قرن است.]

کتاب «ختمی ارغوانی» نوشته چیماماندا آنگزی آدیچی، در 271 صفحه، به قیمت 110 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز و با ترجمه الهه علیزاده، از سوی انتشارات افراز روانه بازار کتاب شد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...