«شاید بخواهید با من ازدواج کنید!» [My wife said you may want to marry me: a memoir] اثر جیسن روزنتال [Jason Rosenthal] منتشر شد.

شاید بخواهید با من ازدواج کنید!» [My wife said you may want to marry me: a memoir] اثر جیسن روزنتال [Jason Rosenthal]

به گزارش کتاب نیوز، کتاب خاطرات «شاید بخواهید با من ازدواج کنید!» اثر جیسن روزنتال همسر ایمی کراوس رزنتال [Amy Krouse Rosenthal] است که با ترجمه مهسا صمدی توسط نشر میلکان راهی بازار کتاب شده است.

جیسون بی روزنتال نویسنده، سخنران عمومی و وکیل است. همسر او ایمی کراوس رزنتال، نویسنده کودک و مجری رادیویی بود که در سال 2017 بر اثر سرطان فوت کرد.

ناشر در معرفی این اثر آورد است:

تمام داستان‌های عاشقانه آن‌طور که ما می‌خواهیم به ‌پایان نمی‌رسند، اما اغلب همین باعث می‌شود ارزش شنیده‌شدن داشته باشند.
هدف اصلی این کتاب بررسی این موضوع است که دوست‌داشتن، ازدست‌دادن، و در نهایت به‌نحوی غافلگیر‌کننده و غیرمنتظره مقاومت‎نشان‌دادن دربرابر نتایجِ حاصل از فقدان یعنی چه. این کتاب داستان عشق و ازدست‌دادن است، اما در‎عین‌‎حال لذت، زیبایی و شورِ زندگی را ارج می‌نهد؛ داستانِ این‎که چطور به پایان بخشی از زندگی‌تان می‌رسید و برای رفتن به بخش بعدی راهی می‌یابید.

مهسا صمدی مترجم این اثر «عادت های خرد» و «تربیت دخترانی رها از نگرانی» را در کارنامه ترجمه خود دارد.

کتاب «شاید بخواهید با من ازدواج کنید!» اثر جیسن روزنتال در 213 صفحه و قیمت 58 هزارتومان منتشر شده و در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...