رمان «پرندگان نیز رفتند»  [The birds have also gone] نوشته یاشار کمال [Yaşar Kemal] منتشر شد.

پرندگان نیز رفتند»  [The birds have also gone] یاشار کمال [Yaşar Kemal]

به گزارش کتاب نیوز، «پرندگان نیز رفتند» اثر یاشار کمال را نشر ثالث به تازگی با ترجمه مصطفی ایلخانی زاده منتشر کرده است.

کمال صادق گوکچَلی (به ترکی استانبولی: Kemal Sadık Gökçeli) با نام ادبی یاشار کمال، متولد سال ۱۹۲۳ و درگذشته در ۲۸ فوریه ۲۰۱۵، از نویسندگان کرد اهل ترکیه بود. او در طول بیش از شصت سال ۳۶ رمان نوشت که نخستین رمانش «اینجه ممد» شهرتی جهانی داشت.

ناشر در معرفی این اثر او آورده است:

از آن زمان که زمینِ هموار فلوریا وجود دارد، از دورۀ بیزانتی‌ها و سلاطین عثمانی تاکنون این پرندگان از هر کجا که بیایند و به هر سو که بروند، از ماه تشرین تا پایان کانون دوم در این محیط منزل می‌کنند و از آن روزگاران تا به امروز ساکنان استانبول به وسیلۀ دام‌ها و تورهای گوناگون به شکار این پرندگان می‌پردازند. اگر شکارچی مسیحی باشد، شکارش را به کلیسا می‌برد، یهودی به کنیسه و مسلمان به مسجد. مردم هم پرنده‌ها را از ایشان می‌خرند و آزادشان می‌کنند. بدین‌گونه با این پرندگانِ ارزان‌قیمت بهشت را می‌خرند.

«پرندگان نیز رفتند» نوشته یاشار کمال در 112 صفحه و قیمت 32 هزارتومان منتشر شده و در دسترس علاقمندان به داستان های ترکیه‌ای است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...