روایت تازه یک متن کهن | اعتماد


در سیر تاریخ تمدن بشری آثار مکتوبی از خاستگاه‌های پیدا و پنهان در مسیر ِ گذار ِ زمان و دگرگونی سرزمین‌ها و مردمان و اقوام، به‌گونه‌ای معجزه‌آسا، همچون رودباری ابدی و پیچاپیچ، همچنان به سفر خود از دلِ قرون ادامه داده و به‌رغم تعلق به سرچشمه‌های نخستین، بر دیگر مردمان و دیگر سرزمین‌ها چنان تاثیر گذاشته و از آنان تاثیرپذیرفته که گویی از آن خود آنان بوده و شده و بر بسترِ گونه‌گون فرهنگ‌های مردمانی گنج‌ها نهاده و گوهرها برگرفته و در این سیروسلوک، دیگر به گنجینه‌ای یگانه و مشترک، متعلق به تاریخ نوع بشر، فراتر از مرزهای جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی، تبدیل شده است. آثار مکتوبی چون پنچا تنتره (کلیله و دمنه) و هزارو یکشب از این دست، گنجینه‌های ناب و نایاب در تاریخند.

پنچا تنتره پنچاتنتره

کتاب پنچا تنتره مجموعه‌ای از پند و اندرز و حکمت و دانش است که خردمندان اعصار و قرون گذشته به زبان‌های خود درآوردند تا چراغ راه فرزندان و نسل‌های پس از خود باشد و آنان آداب و آیین زندگی و زبان از آن فراگیرند. خاستگاه این کتاب هندی و در پنج باب به نام پنچه تنتره بوده که باب‌های اصلی عبارت بوده‌اند از: باب شیر و گاو، باب دوستی کبوتر و زاغ و موش و باخه و آهو، باب بوف و زاغ، باب بوزینه و باخه و باب زاهد و راسو. این کتاب در عصر خسرو انوشیروان به قلم برزویه طبیب به پارسی برگردان می‌شود و برزویه بر آن باب‌ها و حکایاتی از دیگر منابع هندی می‌افزاید. این اثر برزویه در سرآغاز عصر فرهنگ اسلامی توسط دانشمند ایرانی روزبه پسر دادویه موسوم به عبدالله بن مُقفع به زبان عربی ترجمه شد و بر آن نام کلیله و دمنه نهاد. در عصر سامانیان ابوعبدالله رودکی همین متنِ تازی ابن مقفع را به زبان پارسی امروزی درآورد که شوربختانه جز ابیاتی پراکنده از آن به دست نیامده است.

به جز اینها گویا برگردان‌های دیگری نیز انجام شده بوده که مفقودند. اما در میان ترجمه‌ها و نگارش‌های آزاد از این کتاب، عالی‌ترین اثر که به نثر فارسی بی‌مانند در سبک و صنایع بدیع ادبی صورت گرفته روایت ابوالمعالی نصرالله منشی است که به تقریب در میانه قرن ششم هجری قمری و در دوران بهرام شاه غزنوی صورت پذیرفته است. این کتاب تا امروز شاخص‌ترین برگردان آزاد از کلیله و دمنه است که در اوایل دهه چهل خورشیدی استاد مجتبا مینوی بسیار سنجش‌گرانه تصحیح و معنی کرده و با توضیحات و مقدمه‌نگاری منتشر کرده‌اند. شایان ذکر است که کامل‌ترین ترجمه برابر با اصل اثر که مستقیما از سنسکریت ترجمه شده، مربوط به اواخر سده دهم هجری است، اکبر شاه گورکانی که راغب بود برگردان کلیله و دمنه را نه از زبان عربی، بلکه از زبان مبدا و به دور از ترجمه‌های آزاد بخواند، به مصطفی هاشمی عباسی فرمان داد تا این مهم را به انجام رساند و او از روی متن سنسکریت پنچاکیانه، واژه به واژه، هم‌آوا با زبان فارسی آن روزگار دربار گورکانیان، نسخه‌ای کامل و برابر با اصل اثر و به دور از تکلف و ترصیع عربی و استعارات پیچیده ترجمه کرد و در اواخر قرن دهم به اتمام رساند.

این ترجمه پایه رفع ابهامات و احتمالات گنگ و تاریک و بی‌اساس از سر راه پژوهشگران و خاورشناسان در باب شناخت کلیله و دمنه شد. همین اثر با تصحیح و تحقیقات اساتید فتح‌الله مجتبایی و غلامعلی آریا با عنوان پنچاکیانه (پنج داستان بر کلیله و دمنه) منتشر شده است. این نکته گفتنی است که کلیله و دمنه بر آثار ارجمندی چون منطق‌الطیر عطار نیشابوری، سندبادنامه عمید ابوالفوارس فناروزی، مرزبان‌نامه مرزبان‌ بن رستم بن شروین طبری، مثنوی مولوی، گلستان و بوستان سعدی و طوطی‌نامه ضیاءالدین نخشبی، تاثیرات بسیار چه در استفاده از محتوا و چه در فرم و ساختار، طی قرن‌ها داشته است.

این روزها ما در کنار آن شاهکارهای درخشان ادبیات کلاسیک فارسی، روایت تازه‌ای از کلیله و دمنه پیش رو داریم: پنچا تنتره، ترجمه از متن انگلیسی براساس متن اصلی کتاب به زبان سنسکریت. مترجم از سنسکریت به انگلیسی امروزین بانوی دانشمند جی. لی. چاندیرامانی و مترجم از انگلیسی به فارسی عبدالعلی براتی است. متن کتاب کامل است و مطابق با اصل اثر، منتها به زبان امروزی و کاملا آشنای فارسی. مترجم فارسی خوشبختانه به زبان فارسی، انگلیسی تسلط کامل دارد و به دلیل سال‌ها زندگی در هندوستان با فرهنگ، ادبیات و تاریخ آن سرزمین آشنایی دارد. پیش از این از عبدالعلی براتی ترجمه‌های بسیار خوانده‌ایم، اما دو اثر جزو شاخص‌ترین کارهای مهم و موفق اوست.

مجموعه داستان دو زبانه «یاقوت ثمین» از ناثانیل هاثورن که در ایران کمتر کسی سراغش رفته. نویسنده‌ای مهم و تاثیرگذار که هرمان ملویل رمان موبی دیک‌اش را به او اهدا کرده است و اثر دیگر کتاب سترگ «سیری در ادیان جهان» به سرویراستاری کریستوفر پارتریج که مرجع مهم و ارزشمندی است در سیر تطور ادیان در طول تاریخ. آنچه جذابیت‌های پنچا تنتره براتی را افزون می‌کند، نثر بسیار خوش‌خوان و روان امروزین است که از قضا علی‌رغم ساده‌نگاری، اما منسجم، محکم و گرم و گیراست و در عین حال که زبان و شیوه روایت با کاربرد واژگانی کهن همراه است، اما مفهوم و دلنشین است، به‌طوری که ساختار داستان در داستان پنچا تنتره را طراوت و جذابیتی ویژه بخشیده که خواننده، اعم از نوجوانان و بزرگسالان با هیجان و رغبت قصه‌های کتاب را پی در پی دنبال می‌کنند، چنان‌که گویی مخاطب گفتارها همان راویان شیرین سخن و نقالان قصه‌های کهن‌اند. در ترجمه فارسی، مطابق با متن انگلیسی، جابه‌جا جمله‌ها یا پاره‌هایی از کلام با حروف درشت‌تر نگاشته شده که سرشار از پند و اندرز و حکمت نهفته در دل قصه‌هاست.

اگر این پاره‌ها را استخراج و به صورت کتابی جداگانه تنظیم کنیم، از این راه کتابی فشرده و مفید از امثال و حکم به دست می‌آید که به واقع این خود کتابی است در دل کتابی دیگر به همان شیوه استقرایی داستان در داستان کل اثر. نثر فارسی کتاب با نرمش و آرامش، مناظره‌ها و مباحثات گاه پیچیده و پارادوکسیکال قصه‌ها را، به‌طور نمونه در کتاب سوم، کلاغ‌ها و جغدها، بسیار شیرین و آسان‌یاب می‌سازد و خوانش با روالی پیوسته و ملایم ادامه می‌یابد. جدا از مقدمه‌های آغازین کتاب از مترجمین انگلیسی و فارسی، در آخر کتاب پی افزودی به قلم پاتریک اولیوله از انتشارات آکسفورد، تحلیلی بسیار جامع و مفید از ریشه‌ها و خاستگاه و فلسفه وجودی پنچا تنتره (کلیله و دمنه) به دست می‌دهد. واژه‌نامه‌ای نیز پایان بخش کتاب است که مطالعه و مطابقت آن با متن، سرشت مفهومی پنچا تنتره را برای خواننده روشن‌تر و جذاب‌تر می‌سازد. با انتشار این کتاب، روایت تازه و ارجمندی از پنچا تنتره (کلیله و دمنه) در گستره ادبیات داستانی امروز ما تحقق یافته که به روزگار هجوم و سیطره فضای مجازی و نوشتارهای مینی‌مالیستی، سخت مغتنم و ستایش‌انگیز است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...