احمد بیگدلی از به پایان رسیدن مراحل پایانی رمانی با نام «گنجشک‌ها در حیاط» خبر داد و گفت: این رمان براساس داستانی افسانه‌ای است که وجوه بسیاری از فرهنگ فولکلور را در خود جای داده و در حقیقت به نقد این افسانه پرداخته است.

به گزارش ایبنا، بیگدلی درباره «گنجشک‌ها در حیاط»، تازه‌ترین رمان خود که براساس افسانه‌های قدیمی و فولکلور نوشته شده، توضیح داد: زمینه داستان این کتاب، ‌افسانه‌ای است که از زبان مادربرزگم شنیدم که گوشه‌های پررنگی از فرهنگ فولکلور را در خود دارد.

نویسنده «آوای نهنگ» افزود: در این داستان رفت و برگشت‌های زمانی رخ می‌دهد که از افسانه به واقعیت و برعکس است و ساختارش مانند نوعی سفر در افسانه است؛ در حالی که قصه زمان ندارد.

وی همچنین با بیان رویکردش نسبت به نگارش این رمان توضیح داد: یکی از مهم‌ترین وجوه داستان من نقد این افسانه است که در ضمن این نقد، داستان شکل می‌گیرد. در واقع راوی منتقد و دانای کل است.

این برگزیده کتاب فصل اضافه کرد: کار جالب دیگر در این کتاب آن است که همراه با تصاویر و عکس منتشر می‌شود. من عکس‌هایی از کتاب را با سفر به نقاطی از ایران که مد نظرم بود، گرفتم که در لابه‌لای صفحه‌ها به چاپ می‌رسند.

به گفته نویسنده این کتاب احتمالا به انتشارات «علمی» سپرده خواهد شد.

احمد بیگدلی متولد سال 1324 در اهواز است. رمان «اندکی سایه» وی، سال 1385 برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. این کتاب جایزه ششمین دوره کتاب سال شهید غنی‌پور را نیز از آن خود کرد.

وی نامزد دریافت دومین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد برای رمان «آوای نهنگ» است.

آوای نهنگ» نوشته «احمد بیگدلی» و برگزیده جایزه داستان کتاب فصل(پاییز)، سال گذشته(87) از سوی نشر «چشمه» منتشر شد.

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...