کتاب مجموعه مقالات «رودکی‌وار؛ مقالاتی در شعر و اندیشه رودکی»، زیر نظر محمدجواد یاحقی در انتشارات بنیاد رودکی به چاپ رسید.

رودکی‌وار؛ مقالاتی در شعر و اندیشه رودکی محمدجواد یاحقی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین، انتشار این مجموعه در راستای برنامه‌های بنیاد رودکی در پاسداشت و ترویج زبان و ادب فارسی و بزرگداشت رودکی است. مقالات این کتاب به کوشش مرضیه دلیری اصل زیر نظر محمدجواد یاحقی گردآوردی شده است.

یاحقی در پیامی به بهانه انتشار این کتاب گفت: کتاب رودکی وار حاوی بیست و چند مقاله و نام این کتاب از این بیت عنصری گرفته شده است که می‌گوید:

غزل رودکی وار نیکو بود
غزل‌های من رودکی وار نیست

این کتاب حاوی مقالاتی است که برخی از آنها سال‌های پیش شاید در حدود دو دهه قبل در مجله « پاژ» موسسه خردسرای فردوسی چاپ شده بودند، به انضمام مقالات جدیدی که به آن اضافه شده است.

وی افزود: این کتاب کوششی است مشترک میان مؤسسه خردسرای فردوسی و بنیاد فرهنگی هنری رودکی ایران که همنام است با بنیاد رودکی در تاجیکستان و اهتمام ما نیز برآن بوده است تا با تکیه بر رودکی، پدر شعر فارسی، روابط خود را با مردم عزیز تاجیکستان حفظ و مستحکم‌تر کنیم. در تاجیکستان مردم بسیار به رودکی احترام می‌گذارند و این دلیل خوبی است برای توسعه روابط با مردم تاجیکستان و مردم ماوراء النهر.

یاحقی توضیح داد: در این مقالات به جنبه های مختلف شعر و زندگی رودکی پرداخته شده است و سعی کرده‌ایم تا جنبه‌های ناشناخته‌ای از شعر رودکی را نشان دهیم، اگرچه همانطور که می‌دانیم اشعار رودکی اندک است و میزان زیادی از آن از بین رفته است اما همین هزار بیت باقیمانده اهمیت او در سیر شعر فارسی و مقام او به عنوان بنیانگذار کاخ بلند شعر فارسی را نشان می‌دهد و ما نیز همین را نشانه گرفتیم، برای ارتباط با جهان وسیع زبان فارسی که از فرارودان سرچشمه گرفت و پس از آن در خراسان بزرگ و سایر شهرهای ایران و کشورهای همجوار ایران گسترده شد و پس از آن به شبه قاره هند رفت. به واقع پرچم زبان فارسی را رودکی نصب کرد و به همین دلیل است که احترام گذاشتن به رودکی یعنی احترام گذاشتن به شعر و زبان فارسی.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...