سی‌ودو سال اندیشه کودتا | ایبنا


اصطلاح کودتا در تاریخ معاصر ایران فاقد هر نوع قدمت ویژه و جدی است. برخی‌ها به توپ بستن اولین مجلس شورای ملی توسط حامیان روسی سلطنت قاجار و استبداد صغیر 11ماهه محمدعلی شاه‌ را اولین کودتا و آخرین آن را نیز به کودتای 28 مرداد 1332 و سقوط دولت دکتر مصدق نسبت می دهند. جالب‌تر آنکه هیچ‌کدام از موارد انتصاب کودتا چه از لحاظ لغوی و چه از لحاظ کاربردی از جامعیتی برخوردار نیست. در خصوص کودتای 3 اسفند 1299 و 28 مرداد 1332 نیز از این قاعده گفتمانی مستثنی نیست. نکته قابل تأمل آنکه عزل دکتر مصدق سه روز پیش از 28 مرداد اتفاق افتاده و عموم جریان‌های سیاسی از انحلال کابینه مصدق بی‌اطلاع نبوده‌اند. از آن زمان تاکنون کتاب‌ها، مقاله‌ها، میزگردها و ... در داخل و خارج به نقد و توصیف این کودتاها پرداخته‌اند.

ایران بین دو کودتا (تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران از انقراض قاجاریه تا کودتای 28 مرداد) داریوش رحمانیان

یکی از آخرین‌های این مجموعه‌ها کتاب «ایران بین دو کودتا (تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران از انقراض قاجاریه تا کودتای 28 مرداد)»، اثر دکتر داریوش رحمانیان است. ایشان در مقدمه دوصفحه‌ای خود این اثر پانصدصفحه‌ای) -که انتشارات سمت در سال 1391 منتشر کرده- را محصول تدریس ده‌ساله تاریخ تحولات سیاسی و ... ایران از انقراض قاجار تا کودتای 28 مرداد 1332 در دانشگاه‌های تبریز و تهران و ... ارائه کرده است. هدف از طرح مباحث این کتاب بررسی جایگاه توسعه همه‌جانبه در این مقطع سی‌ودوساله و نگاهی به بازگشت ایران عصر مشروطه به پیش از آن از 1332 تا 1357 است.

متن کتاب
وی در بخش نخست 87صفحه‌ای این اثر به ردپای جدی روس و انگلیس و آمریکا بر به توپ بستن مجلس شورای ملی اول و دوم تیر 1287 و سوم اسفند 1299 شمسی و برآمدن رضاخان و دیکتاتور خواندن او و پس از آن دیکتاتور خواندن محمدرضا از 28 مرداد 1332 را از مصادیق کودتا برشمرده است. این بحث تا پنج صفحه ادامه دارد و نگارنده در توجیه رقابت‌های جدی دو قدرت روس و انگلیس برای مهار قدرت رو به تزاید آلمان جدید قرارداد 1907 آن دو قدرت را نقطه عطفی برای تحولات آسیا به‌ویژه فلات قاره ایران دانسته؛ البته محتوای این قرارداد یعنی تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ بی‌طرف، سال‌ها پیش نیز نانوشته آغاز و تا 1979 یعنی 72 سال بعد از انعقاد ظاهری آن نیز تداوم داشت؛ پس نمی‌توان ظاهر چنین قراردادی را نقطه عطف جدی تلقی نمود. در ادامه انحلال مجلس دوم را نیز مبتنی بر همان منشور 1907 قدرت‌های بزرگ دانسته؛ در‌حالی‌که اختلاف‌های جناحی و سهم‌خواهی‌های داخلی و عدم اعتقاد عموم جامعه ایرانی به مجلس شورا را مدنظر قرار نگرفته.

از سوی دیگر به شرح نقض بی‌طرفی ایران در جنگ جهانی اول اشاره رفته؛ درحالی‌که ایران از نیمه دوم سلطنت ناصرالدین شاه یعنی 30 سال پیش از این نیز اقتدار حکومت مرکزی اش را از دست داده و همان ناقضین، اداره‌کنندگان امنیت و اقتصاد شمال و جنوب ایران بودند. در ادامه از ضعف جدی مجلس سوم و تشابه آن با دو دوره قبل آن هم در حال سرگردانی و مهاجرت سخن به میان آمده و از دستاوردهای ملی آن مقاطع حساس توسط همین مجلس به اصطلاح نگارنده به‌عنوان مجلس نیم‌بند و سرگردان و سیار مطلبی آوره نشده است؛ همچنین از قرارداد محرمانه 1915 قسطنطنیه روس و انگلیس و ضمیمه منطقه بی‌طرف به انگلستان طرح شده که باید جزئیات این قرارداد شرح و در متن همراه با توجیه تشکیل پلیس جنوب توسط تفنگداران انگلیس تحلیل می‌شد. چند بندی به گزارش قرارداد نفتی ایران با دارسی آمده که اگر به‌صورت مشروط پیش از قرارداد 1907 گنجانده شده بود، تحلیل مواضع بعدی به‌خصوص انتقاد شیخ محمدعلی بهجت دزفولی نماینده خوزستان و از مؤسسان حزب ترقی خواه، شفاف‌تر می‌شد. همچنین مانند دیگر منابع از غارت آثار و اشیای مناطق حفاری سخن به میان آمده؛ اما به این پرسش که سرنوشت احتمالی این اشیا در آن روزگار چه می‌شد، پاسخ داده نشده.

از ص 16 چند صفحه‌ای به شرحی نارسا از قرارداد 1919 وثوق‌الدوله و ادعای تحت‌الحمایگی ایران اختصاص دارد که باید در این تحلیل به گفتمان چند صفحه قبل در خصوص انعقاد محرمانه ضمیمه قرارداد 1907 در 1915 قسطنطنیه نیز توجه می‌شد و عدم اجرای آن را زمینه اصلی به اصطلاح کودتای یک سال بعد از امضای ناقص همین جریان قرارداد تحلیل گردیده؛ درحالی‌که این حرکت زمینه‌های جدی‌تر داخلی و همچنین موافقت روس‌ها را نیز در خود داشت. بنابراین دو جریان خارجی و عموم جریان‌های داخلی زمینه‌سازان چنین واقعه‌ای شدند. در توجیه دیدگاه‌های منفی نسبت به قرارداد 1919 به دفاعیه دکتر مصدق پس از سقوط دولتش و 35 سال از این جریان، وی علت سقوط سلطنت قاجار را عدم امضای قرارداد دانسته، تنها یک نظر شخصی است؛ چراکه پایه‌های سلطنت قاجار با روی کار آمدن مظفر‌الدین شاه رو به تخریب نهاده و منطبق با نیازهای روز نبود و نمی‌توان به زمینه‌های فروپاشی آن توجه نداشت.

نکته قابل تأمل عدم موافقت عموم جریان‌های فکری نسبت به خروج نیروهای انگلیس از ایران و بروز هرج و مرج از بی‌کفایتی گردانندگان امور در حفظ امنیت نواحی، جدی‌ترین عامل انجام چنین کودتایی خوانده شده که به طور طبیعی ثمره‌ای جز روی‌کارآمدن حاکمیتی نظامی و سخت‌گیر را به دنبال داشت. در ادامه تحلیل جامعی از منابع بحث‌کننده کودتا بسیار دقیق و با جزئیات موشکافانه خاصی تنظیم شده. همچنین به سوابق تمایلات سیدضیاء‌الدین طباطبایی، رئیس‌الوزرای کودتا را به انگلیسی‌ها و سوابق رضاخان قزاق وزیر جنگ را با روس‌ها پردازش دقیقی شده.

سپس گزارشی از دستگیری بی‌سابقه 500 تن از شخصیت‌های برجسته تأثیرگذار در امور سیاسی ارائه شده و القای قرارداد 1919 میلادی و کاپیتولاسیون توسط سیدضیاء و کودتا خواندن این حرکت و امضای قرارداد مودت با شوروی در 8 اسفند که زمینه فروپاشی جنبش جنگل و خروج ترویجی نیروهای انگلیسی از خاک ایران دارد. سپس از رشد رضاخان، سردار سپه جای ماژور مسعودخان کیهان مطالب دسته‌بندی‌شده مرتبی آمده؛ اما به علت عدم همراهی کیهان با حکومت مطلب دقیقی آورده نشده. پایان غائله خراسان و گیلان، آغاز به کار قشون متحدالشکل و ادغام ژاندارمری و نیروی قزاق، سقوط دو کابینه قوام و مشیرالدوله، نقش لورن وزیر مختار انگلیس در تثبیت قدرت سردار سپه و تأکید سردار سپه بر انجام ادامه راه کودتا، اجرای نمایشی برخورد با دو مستشار سفارت انگلیس برای جلب نظر مردم پایتخت و شوروی‌ها، تهدید برخورد با روزنامه‌نگاران و تحصن آنها در سفارت شوروی، درخواست عزل وی از مجلس توسط گروهی از آزادی‌خواهان، طرح لایحه محدود‌کردن قدرت فزاینده وزیر جنگ توسط مشیرالدوله به اعتصاب و تحصن گروهی از نیروهای نظمیه به بهانه تعمیق‌افتادن حقوق خود در مجلس، استعفای مشیرالدوله در نیمه خرداد 1301 و روی کار آمدن مجدد قوام و ارائه لایحه محاکمه وزرا به مجلس در آبان 1301، استخدام مستشار مالی از آمریکا برای اصلاح مالیه با ریاست آرتور مینسکو داده شده بود.

اینکه این دو مورد اخیر برای کنترل سردار سپه باشد، قابل تأمل است؛ چراکه جزء برنامه‌های زمین‌مانده 25 سال مشروطه بوده است. زمینه سقوط قوام در بهمن 1301 را به عدم موافقت انگلیسی‌ها در اعطای امتیاز نفت شمال به آمریکایی‌ها و سرکوب شیخ خزعل دانسته؛ درحالی‌که رقبای داخلی قوام به‌خصوص برخی درباریان و حتی وزرای کابینه و جمعی از نمایندگان مجلس، کارشکنی‌های زیادی بر سر اصلاحات او از خود نشان دادند. در سطور بعدی استناد بی‌توجهی سردار سپه به سلسله‌مراتب حکومتی را با شرح اعزام سرتیپ جهانبانی به ولایت آذربایجان برای دفع فتنه سمیت قو و صدور حکم کفالت ایالت آذربایجان به جای دکتر مصدق و بی‌توجهی به اعتراض قوام توجیه گردیده؛ درحالی‌که قوام، آن رفتار و آن اعتراض را تنها برای بلندنظری خود طرح کرده و در واقع همه گردانندگان امور موافق چنین حرکتی از سوی سردار سپه بودند.

در ادامه به شرح و تحلیل سخنرانی‌های انتقادی در 12 مهر 1301 شمسی مؤتمن‌التجار نماینده آذربایجان و سیدحسن مدرس پرداخته شده؛ ولی به تحلیل عدم پیشنهاد یا جایگزینی برای او به عمل نیامده است؛ به همین دلیل استعفای روز بعد وی (سردار سپه) به محبوبیتش انجامید؛ اما مجلس نتوانست به تعامل سازنده‌ای پس از بازگشت وی به قدرت و اعلام وفاداری‌اش به مجلس و قانون اساسی دست یاید. در ادامه از تجزیه غلط مجلس در عدم همکاری با مستوفی رئیس الوزرا، چهارمین نخست وزیر دو سال اخیر کشور و استعفای وی پس از پنج ماه که منجر به روی کار‌ آمدن آخرین دولت مشیرالدوله و انتخابات مجلس پنجم شد و آغاز به کار مجلس پنجم در 22 بهمن 1302 با ریاست وزرای سردار سپه گره خورد.

در ادامه به ضعف احمد شاه در مقابل نفوذ و قدرت رضاخان و عدم موافقت با اعزام ولیعهدش به آذربایحان، توسط وی به جهت همسویی وی و عشایر و جمعیت‌های شاه دوست نائب‌السلطنه‌نشین سابق آمده؛ درحالی‌که از جریان فتح تهران و پیش و پس از آن، ضدیت با خاندان قاجار در میان عموم مردم آن سامان وجود داشته. احمد شاه نیز هیچ‌گاه نتوانست اختناق، اختلاف و دخل و خرج قاجار را خاتمه دهد و اتهام برنامه‌ریزی ترور سردار سپه توسط قوام و همفکرانش و تبعید وی به خارج نیز، بیشتر به همان منازعات داخلی قاجارها وابسته بود و شاید امضای رئیس‌الوزرایی سردار سپه توسط احمد شاه را کودتای اصلی و مقدمه خلع قطعی قاجارها از سلطنت و تغییر جدی نظام دیوان و مالی ایران و تصفیه صاحب‌منصبان به‌جا‌مانده از عصر ناصری تا این زمان دانست. جان به سلامت بردن احمد ‌شاه به‌واسطه خروجش از کشور را به تحلیل این متن باید مصداق اصلی کودتای واقعی دانست و تا پایان این اثر 500 صفحه ای به اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری ایران از 1304 تا 1332 پرداخته شده است.

از سوی دیگر در شرح جزئیات مخالفت نمایندگان مجلس با طرح جمهوریت، هیچ اشاره‌ای به مخالفت علمای شیعه به علت اعلام جمهوریت از سوی بازماندگان خلافت عثمانی و تأسیس ترکیه جدید نیامده. دل نگرانی‌ها از تقسیم باقیمانده فلات قاره ایران به چند تکه دیگر، یکی از نگرانی‌های بارز مخالفان با جمهوریت بود. از سوی دیگر به خداحافظی سردار سپه با علمای مهاجر عراق در قم و تقاضایش از آیت‌الله نائینی در کنترل مدرس سخن به میان آمده؛ اما به خاستگاه‌های ضمنی آن، نسبت به مشروطه و جمهوریت اشاره نشده. این عبارت «شیری که از دام جسته باشد» ملک‌الشعرای بهار، تعبیری که برای سردار سپهی که بعد معرفی کابینه جدیدش نیاز به شرح و توضیح داشت. اگرچه سرکوبی شیخ خزعل و برخورد با عشایر، همان‌گونه که در متن آمده با پشتیبانی بریتانیا و حمایت از قشون ایران صورت گرفت؛ اما این مسائل، یکی از خاستگاه‌های ملی دست‌نیافتنی حاکمیت تا این مقطع بود و باز در خصوص صحت نظر انگلیسی‌ها در مخالفتشان در بازگشت احمد شاه و آشفتگی اوضاع نباید از نظر منفی احمد شاه نسبت به سلطنتی که با ترور جدش ناصرالدین شاه رو به زوال و سستی گذاشت، امضای اجباری پای سند مشروطه و مظفرالدین شاه و خلع پدرش از سلطنت و عدم امنیت جانی خودش زمینه بازگشت را به خیالی در ذهن مخالفان سردار سپه تبدیل نمود. چند صفحه‌ای به شرح شیوه خلع قاجار از سلطنت توسط مجلس در نهم آبان مؤتمن‌الملک و مستوفی از ریاست مجلس و مخالفت مدرس، مصدق، حسین علا و تقی‌زاده با سلطنت رضا شاه از سرنوشت مدرس سخن به میان آمده؛ اما از آن سه، مطلبی آورده نشده.

همچنین از تصویب آن در مجلس مؤسسان سخن به میان آمده؛ در‌حالی‌که از سابقه آن مجلس و کیفیت آن تا این تاریخ مطلبی آورده نشده. بخش دوم 263صفحه‌ای این اثر با گزارشی از روی‌کار‌آمدن هفت دولت با یازده کابینه در شانزده سال سلطنت پهلوی اول است و ایجاد وزارت قدرتمند و تأثیرگذار دربار و در شرح وضعیت مجلس این وضعیت تاریخی که دربرگیرنده سه ماه پایان مجلس پنجم تا مجلس دوازدهم است و فعالیت حزب ایران نو توسط تیمورتاش و همفکرانش و شاخه پارلمان آن به نام حزب ترقی و حزب تجدد سیدمحمد تدین و انزواگزینی میرزاحسن پیرنیا (مشیرالدوله) و تبعید و مرگ مدرس دو روز پس از گشایش مجلس هفتم و دخالت آشکار تیمورتاش در انتخابات مجلس هشتم در بحث نوسازی ارتش ابتدای آن را از دوره شاه اسماعیل صفوی آغاز و با اصلاحات امیرکبیر و میرزاحسین سپهسالار ممزوج و ایجاد شورای نظامی و تدوین سه قانون و تأسیس مدرسه جدید آتاماژوری و روزنامه نظامی و روزنامه مریخ و تشکیل قشون نمونه و استخدام هیئتی از صاحب‌منصبان اتریش و پایه‌گذاری نیروی چهارصد نفری قزاق از سواره نظام ایران زیر نظر افسران روسی سپهسالار ممزوج و با تأسیس ژاندارمری و استخدام افسران سوئدی و پلیس جنوب ایران‌ (spr) وزارت جنگ با سازمان نوین زیر نظر ماژور مسعود‌خان کیهان و ادغام ژاندارمری در قزاق‌خانه و تصویب قانون سرباز‌گیری مربوط به سرباز بنیچه و تصویب قانون نظام اجباری و تشکیل اداره نظام وظیفه در ده نقطه کشور و لایحه اعزام شصت محصل به فرانسه و تشکیل مدارس نظام به سه مدرسه جداگانه مدرسه ابتدایی، متوسطه و مدرسه عالی نظام تقسیم شد و خرید دو کشتی آلمان به نام پرسپولیس و شوش و کشتی مظفری و اعطای ناوچه حسین موقر و مصادره سه کشتی دریاپیما و رودخانه‌ای شیخ خزعل و خرید یک ناوچه مین جمع‌کن آلمانی و تأسیس نیروی دریای با بازگشت افسران دریایی و خرید چند ناو و چند کشتی از ایتالیا و خرید اولین هواپیما از شرکت یونکرس المان و فرمان تشکیل هواپیمایی نظامی و اعزام دو گروه افسر ایران برای آموزش فنون هوانوردی به روسیه و تعدادی هم به آموزشگاه هوایی ایستر فرستاده شدند و خرید ده هواپیمای جدید از روسیه، آلمان، فرانسه و فرود سرهنگ احمد نخجوان با هواپیمای خریداری شده از فرانسه به فرودگاه قلعه مرغی و با تأسیس آموزشگاه خلبانی و دیدبانی و افزارمندی شماری از افسران نیروی هوایی برای طی دوره‌های آموزش عالی‌تر به اروپا و آمریکا فرستاده شدند و تشکیل اداره هواپیمایی در قلعه مرغی و آغاز آموزش خلبانی در آموزشگاه مهرآباد و تأسیس دانشکده دیده‌بانی که بعد به رسته هوایی تبدیل شد و تشکیل دانشکده فنی هوایی و باشگاه خلبانی و باشگاه ملی هواپیمایی و استخدام چند افسر سوئدی و تشکیل اولین سازمان منظم هواپیمایی و با فرستادن چند هواپیما به مشهد، هنگ هوایی آنجا تاسیس شد و بعد هنگ هوایی اهواز و تبریز و هنگ بمباران در دوشان تپه تهران برپا شد.

امضای تفاهم پست هوایی با شرکت یونکراس آلمان و با تصویب مجلس این خدمات به کرمانشاه، بوشهر و مشهد و صدور مجوز فرود هواپیماهای ارفرانس و باندونگ هلند در برابر این امتیاز پست خارجه ایران را حمل کنند. عضویت ایران در کنگره بین‌المللی هوایی پاریس، برقراری خط پرواز انگلیس، وضع قوانین عبور و مرور هواپیماهای خارجی از آسمان ایران و برقراری خط هوایی توسط شرکت نفت ایران و انگلیس که مرکز آن آبادان و سه فروند هواپیمای خط آبادان، بصره، بغداد، کرمانشاه، نفت شاه اهواز، قشم، گناوه، بوشهر، تهران و تاسیس اداره هواپیمایی کشور و ساخت فرودگاه مهرآباد و بعد ساخت چند فرودگاه کشوری در کرمانشاه، اصفهان، یزد، آبادان، شیراز و برپایی وزارت راه ایران، آموزشگاه عالی اختصاصی هواپیمایی کشور و اعزام 18 تن از متخصصان مدرسه قورخانه برای تامین کادر فنی به اروپا و کارخانه لوله‌ سازی و فشنگ سازی، کارخانه‌های شیمیایی پارچین و نصب ماشین‌های ساخت نیتروگلسیرین و دینامیت و قرارداد خرید وسایل و ماشین‌های یک کارخانه تفنگ سازی میان ایران و آلمان در برلین و خرید کارخانه مسلسل سازی و افزایش تولید کارخانه تفنگ سازی در سلطنت آباد و خرید یک کارخانه مسلسل سازی و نصب تجهیزات در دوشان تپه با ظرفیت 1200 مسلسل سبک و 300 مسلسل سنگین و ساخت گلوله‌های توپ در سلطنت آباد آغاز به کار کارخانه تولید تجهیزات هواپیمایی با کمک آلمان و انگلیس در دوشان تپه به نام کارخانه هواپیماسازی ایران-شهباز و تشکیل آموزشگاه فنی هوایی و ساخت 10 فروند هواپیمایی جنگی و 30 فروند هواپیمای آموزشی و آغاز به کار نشریه قشون انتشارات وزرات جنگ تشکیل اداره امنیه بعد از انحلال ژاندارمری و ادغام آن در قزاقخانه زیر نظر و فرمان وزارت جنگ و به وجود آمدن امنیه کل مملکتی و شرحی در خصوص تحلیل محققان پیرامون سیاست رضا شاه در قبال ایلات و عشایر اقدامات او در دو مرحله یکی بیشتر ماهیتی نظامی و سیاسی و مرحله دوم اجتماعی و اقتصادی.

در بحث کشاورزی باید تحلیلی پیرامون نظر برخی محققان در خصوص افزایش رشد کشاورزی به واسطه درآمدهای نفتی پس از جنگ جهانی اول و یا بی‌توجهی دولت به صادرات اقلام کشاورزی ارائه می شد؛ چراکه رشد قیمت نفت ارتباط مستقیم با کشاورزی نداشته و عموم محصولات کشاورزی آفت‌زده و غیراستاندارد برای صادرات بود. سپس به سیر تصویب قانون ثبت اسناد و املاک و اداره آن در وزارت عدلیه تشکیل شعبه دفع آفات حیوانی در اداره کل فلاحت بعد به اداره کل دامپزشکی تغییر نام داد و تاسیس وزارت کشاورزی و سازمان دامپزشکی و دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، بنگاه دامپروری و سازمان دامپزشکی در گزارشی از وجود 20 کارخانه بزرگ و کوچک در تهران و برخی شهرستانها با هزار کارگر در اوایل پهلوی اول و 346 کارخانه با 50 هزار کارگر و 50برابری بودجه اواخر این دوره آمده و سپس وزارت صناعت و معادن به وزارت بازرگانی و پیشرو هنر تغییر نام داد. به وجود آمدن بانک فلاحتی و صنعتی و به شیوه اولین برنامه توسعه هفت ساله و ایجاد سازمان برنامه و بودجه و بانک برنامه و پیوستن به سازمان بین‌المللی کار و تصویب قانون کار ایران، شرح شیوع اعتراض‌های کارگری و حمایت‌های احتمالی حزب توده و شوروی از آن جزئیات فعالیت‌های 170 هزار کارگر در بخش‌های دولتی و خصوصی و تاسیس صندوق احتیاط توسط وزارت طرق و شوارع و با تصویب آیین نامه قانون بیمه نیروی کار عموم کارگران و کارمندان زیر پوشش بیمه ایران قرار گرفتند.

درحالی‌که در ادامه عدم اجرای برخی مصوبات اتحادیه جهانی کار را منبعث از دیکتاتوری رضاشاهی دانسته ولی از ناتوانی و ناآگاهی و عدم رشد اتحادیه‌های کارگری مستقل و آزاد نقدی صورت نگرفته. در ادامه به شرح دیدگاه انتقادی شبه مدرنیسم محمدعلی کاتوزیان و ارزیابی منفی از کارنامه اقتصادی رضا شاه و نظریه جان فوران پیرامون دهه 1310 ش / 1930 م دوره کلیدی گذار از توسعه وابسته پیشاسرمایه‌داری عهد قاجار به توسعه وابسته سرمایه‌داری پس از جنگ جهانی دوم است و نتیجه‌گیری آن را گسترش روند وابستگی تلقی کرده و در توجیه این نظر به دیدگاه‌های سلطان زاده نویسنده که کتاب انکشاف اقتصادی ایران و امپریالسم انگلستان از صفحه 158 تا 175 به فراز و فرودها و انتقادهای منبعث از اختلاف سلیقه‌ها در خصوص راه‌آهن سراسری دارد؛ ولی به چرایی پوشش سرتاسری خط آهن در کلیه نقاط ایران پس از گذشت ده‌ها سال از آغاز اولیه آن بی‌پاسخ مانده؛ سپس 11 صفحه‌ای به سابقه بانکداری و قرضه خارجی و تشکیل بانک سپه و ملی و ناکامی‌های بانکداری نوین و مسائل مالی و بازرگانی مبتنی بر نظرات جامعه شناسان اقتصادی به‌طور بریده و اشاره گونه عبور شده. در ادامه 14 صفحه‌ای را به تنظیم مقررات قضایی بر اساس فقه اسلامی و قوانین بین‌المللی و انتقاد برنامه‌ریزان اولیه آن به خصوص داور و متین دفتری و تحلیل محققانی همچون احمد مهدوی دامغانی و ... دارد.

در ادامه 4 صفحه ای به شرح ناقص بحث‌های جنجال‌برانگیز حقوق کاپیتولاسیون خارجی بی‌توجه به فقدان امنیت و دستگاه قضای مستقل و امتیاز بیمه به برخی بنگاه‌های خارجی قلم رانده. از ص 207 تا 225 به شرح روزشمار فعالیت‌های آموزشی و پرورشی و انجمن آثار ملی و برپایی موزه‌ها بر اسناد و کتاب‌های منتشرشده سازمان‌های اسنادی آمده و در بحث موسسه وعظ و خطابه و سازمان پرورش افکار هدف تشکیل آن دو را برای ترویج و تبلیغ آرمان‌ها، ارزش‌ها و اندیشه‌های مورد قبول خویش و القای مرام ویژه خود که همانا ملی‌گرایی، باستان‌گرایی و تجددگرایی بود. این مطالب تمام مربوط به سازمان پرورش افکار بود؛ نه وعظ و خطابه و در ادامه به سیر تشکیل کتابخانه ملی و پیشاهنگی و ورزش و بهداشت و پزشکی امور خیریه اشاره‌ای رفته است.

در بحث مناسبت ایران با کشورهای همسایه؛ انتظار از بررسی مناسبت ایران با سه کشور متولدشده از سیاست‌های قدرت‌های بزرگ پس از جنگ جهانی اول می‌رفت که به محتوای آن و تعاملات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی مردمان مجاور با سرزمین اصلی ایران طرح نگردیده و از نقش تأثیرگذار احتمالی ایران در فضای امنیت جدید منطقه‌ای مطلبی ارائه نشده است.

در ص 342 هنگام شرح تعجب رضا شاه از اخبار ورود انگلیسی‌ها به خاک ایران در سوم شهریور، حیرت وی را به اینکه انگلیس به این آسانی خطر چیرگی کمونیسم بر ایران را نادیده گرفته نسبت داده که این تحلیل، نامفهوم و بی‌توضیح رها شده؛ همچنین در تحلیل سقوط رضا شاه، بحران مشروعیت و مهره انگلیسی‌ها را از جمله ضعف‌های او برشمرده؛ اما اقبال عموم خاندان‌های تأثیرگذار و حتی برخی احزاب مشروطه‌خواه در استفاده از ظرفیت‌های وی و تثبیت حکمرانی‌اش که در صفحه‌های قبل نیز به آن پرداخته شده، امتناع گردیده است.

ص 350 به اعتقاد برخی محققان و تحلیلگران با رفتن رضا شاه، انسداد سیاسی برطرف شد و جامعه ایرانی مجالی دوباره برای تجربه آزادی و دموکراسی به دست آورد؛ درحالی‌که چنین انسدادی هیچ‌گاه از جامعه ایرانی برداشته نشد و تنها تجربه دموکراسی به واسطه انتقال و تثبیت مجدد قدرت حاصل گردید.
در ادامه از ص 365 تا 495 به بحث اوضاع ایران در جنگ جهانی دوم، قضیه نفت شمال، بحران آذربایجان و کردستان، گفت‌وگوهای نفتی ایران و انگلیس و قراردادهای الحاقی، پیدایش جبهه ملی، دولت مصدق و رویدادهای دوره زمامداری او، کناره‌گیری مصدق و ماجرای قیام ملی سی‌ام تیر 1331، کودتای 28 مرداد: براندازی دولت ملی مصدق اشاره‌ای شده است.

نتیجه‌گیری:
در این اثر، به سیر توسعه، تکامل و تغییر نظام‌های اداری، اقتصادی، نظامی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران در سه دهه نخست سده چهاردهم به صورت موضوعی و روزشمار تاریخی پرداخته شده و در این صورت‌گری روند استیلای حاکمیت نظامی مآبانه بر پهنه‌های مختلف کشور تصویر نبسته و جزئیات تمرکر قوا و یا تفکیک آن به بحث گذاشته نشده؛ اگرچه به‌درستی زیربنای منافع ملی دهه‌های بعد را از لابلای حوادث به نسبت مثبت سه دهه قبل می توان دریافت؛ اما تحزب گرایی و فعالیت‌های نهادهای غیردولتی به طور شفاف از واکاوی محروم مانده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...