مردان و زنان | آرمان ملی


مجموعه‌داستان «لغت فروش» داستان‌های کوتاه و بلندی را از ده نویسنده زن جهان از کشورهای مختلف دربردارد. هریک از داستان‌های این مجموعه با دقت خاصی انتخاب شده‌اند. داستان‌های این مجموعه در ظاهر هیچ‌گونه وجه‌اشتراکی با یکدیگر ندارند. اما بعد از خواندن همه داستان‌ها و بستن کتاب، حس سرخوشی به مخاطب انتقال داده ‌می‌شود. نکته‌ای که در همه داستان‌ها جلب توجه می‌کند این است که هیچ یک از زنان نویسنده‌ داستان‌ها، قصه‌ای از پریشانی‌های زنانه نگفته‌اند.

لغت فروش مجموعه داستان

داستان‌ها در بیشتر موارد با تخیلی شیرین و باورپذیر نوشته شده‌اند؛ بدون گلایه‌های متداول زنانه‌ یا اشاره‌ای به موضوعات مرتبط با زنان، درواقع نویسندگان این مجموعه پا را از روزمرگی‌های جهان داستانی زنانه فراتر گذاشته‌اند.سوژه‌‌ها در داستان‌ها فراتر از دغدغه‌های یک جنسیت خاص انتخاب شده‌اند و این وجه اشتراک داستان‌های این مجموعه است. داستان‌هایی که هریک از دل قومیت و ملیتی خاص بیرون‌ آمده. شهربازی‌ای در لبنان، لغت‌فروشی از شیلی، اتاق شماره نوزده در انگلیس، آینه قدیمی در کوبا، تازه‌دامادی از توکیو، توبه‌کاری از شیلی، دختری یهودی از آلمان، خواب عمیقی در انگلستان، برگ چغندری در اسکاتلند و هزارونهصدوپنجاه‌وپنج‌تا از آمریکا.

اولین داستان با عنوان «شهربازی» نویسنده‌ای لبنانی دارد. حنان الشیخ، داستانی روایت‌محور نوشته است. قصه داستان، با خرده‌روایت‌هایی متصل به یکدیگر، مخاطبان را مشتاق به خواندن می‌کند؛ آن‌چنان که جذابیت روایت را صد چندان می‌کند. عنوان داستان «شهربازی» باهوش و آگاهی خاصی انتخاب شده‌ و از همان ابتدا می‌خواهد پارادوکس تزریق‌شده به داستان را کم‌کم برای مخاطب تعریف کند. تناقض آنچه می‌بینیم و آنچه تصور آن را داریم. تلاش نویسنده به ثمر نشسته، تلاشی که برای نشان‌دادن تناقضات در بدیهی‌ترین روزمرگی ها و تصوری که از مرگ و زندگی به ذهن متباتر می‌شود. خانم حنان الشیخ شخصیت‌های پخته را در دیالوگ‌‌ها و تصاویر نشان ‌می‌دهد. شخصیت‌هایی باورپذیر که مخاطب به هنگام خوانش داستان، برای هریک جایگزینی سراغ خواهد گرفت.

«لغت‌فروش» نوشته ایزابل آلنده، قصه‌ای که با حال‌وهوای همیشگی داستان‌های آمریکای ‌جنوبی همراه ‌است. «لغت‌فروش» یک رئالیسم جادویی شبیه به افسانه‎‌های قدیمی است. در «لغت‌فروش» شاعرانگی خاصی پدید آمده‌. شاعرانگی که خاص شیلی، «سرزمین شاعران» است. با همان فرهنگ و نمادهای مخصوص به خودش. قصه‌ای سرشار از عشق‌ورزیدن و هنر زنده‌ماندن. «لغت‌فروش» داستانی پر از جملات و اتفاقات زیبا و درخشان است.

«آینه قدیمی» داستان انتخاب‌شده دیگری از آمریکای جنوبی است. ماریا النا یانو نویسنده کوبایی از راز عجیب یک «آینه قدیمی» پرده‌ برمی‌دارد. داستان یک رئالیسم جادویی است. داستانی که جنسیت راوی در آن مشخص نشده. مخاطب تا پایان داستان با این دید قصه را می‌خواند که یک راوی غیرهمجنس آن را تعریف می‌کند.بانانا یوشیموتو نویسنده ژاپنی که آثار معروفش در دنیا طرفداران زیادی دارند و جوایز زیادی را از آن خود کرده‌اند. نویسنده‌ای که هرگز به زبان انگلیسی حرف نمی‌زند و تاکنون با کسی مصاحبه نکرده. داستان «تازه‌داماد» در این مجموعه از نوشته‌های او انتخاب شده‌. داستانی با راوی غیرهمجنس. داستانی که در لطافت به قطار آهنی و به شهری که از آن در حال گذر است جان و شخصیت می‌بخشد و به آن حجم می‌دهد؛ رنگ‌وبوی زندگی در آنها جریان پیدا می‌کند، آنگونه که نبض زندگی در جای‌جای داستان می‌زند و مخاطب را برسر شوق می‌آورد. شهری که تصاویر آن را از پشت شیشه‌های قطار می‌بینیم. قصه‌ای که برای ساعتی در یک قطار اتفاق می‌افتد. با ورود شخصیت داستان به قطار شروع می‌شود و با خروج شخصیت از قطار، پایان می‌پذیرد.

آنا ماریا ماتوته بانوی داستان‌نویسی که در شهر خود، اسپانیا، شهرت زیادی دارد. ماتوته در زمینه داستان‌نویسی جایزه‌های بسیاری را از آن خود کرده است. بیشتر داستان‌های این نویسنده با سانسور مواجه بوده و یکی در میان به چاپ می‌رسیده است؛ بخصوص در زمان دیکتاتوری ژنرال فرانکو در سال‌های 1936 تا سال 1975 که این سانسورها شدت می‌گیرد. «توبه» داستان منتخب این نویسنده است که در مجموعه «لغت‌فروش» آمده. داستانی رئالیستی که با ترکیبی از فقر و بی‌عدالتی نوشته شده‌؛ داستانی دیالوگ‌محور به دور از زیاده‌گویی‌های خسته‌کننده و به بیراهه‌رفتن. قصه به یک دروغ بزرگ می‌پردازد؛ دروغ بزرگ و دروغ‌هایی که در ادامه به همراه آن می‌آید و تا پایان زندگی بازتاب آن به شخصیت قصه برمی‌گردد. «توبه» در فضای کافه‌ای تاریک و رو به جاده متولد می‌شود، امن و آرام، و در ناملایمات زندگی پیش می‌رود. قصه‌ای از حرص‌وآز در زندگی و ماجرای ناپاکی که در طول عمر به دیگر زوایای زندگی انسان سرایت می‌کند و موجب ناپاکی‌‌های عظیم‌تر و غیرقابل جبرانی می‌شود.

«توبه» شروعی آرام، میانه‌ای پرتنش و پایانی ضربه‌زننده دارد که مخاطب را در اندیشه فرومی‌برد. «زن یهودی» داستان بلندی از ایرنه دیشه نویسنده‌ای یهودی آلمانی است. داستان «زن یهودی» در لفافه ماجرایی از دستیابی یک یهودی به ارثیه‌اش و در اتفاقاتی که برای او می‌افتد؛ به توضیح زندگی یهودیان در آلمان و مقایسه آن با زندگی مهاجران یهودی در دیگر کشورها دارد. «زن یهودی» بلندترین داستان کتاب است که در هفتادودو صفحه به حوادث داستان پرداخته‌ است. ایرنه دیش قسمت‌های مختلف داستان را با سی‌و‌دو سر فصل متفاوت از یکدیگر جدا کرده. هر سرفصل جمله‌ای است نشان‌دهنده موضوع آن قسمت از داستان. قسمت‌هایی که معمولا کوتاه و حداکثر در دوصفحه به شرح حوادث آن پرداخته شده ‌است. در داستان «زن یهودی» برخلاف انتخاب عنوان زنانه، شخصیت مردانه‌ای دارد که داستان حول محور او می‌گردد. حتی شخصیت «زن یهودی» واردشده به داستان نیز ظرافت‌های رفتار یک زن جوان را ندارد و شخصیت‌های میانه داستان نیز غیرهمجنس انتخاب شده‌اند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...