رمان «کشتی توفان‌زده» نوشته فرهاد کشوری با داستانی از انسان‌های گیرافتاده در جزیره خارک به چاپ دوم رسید.

کشتی توفان‌زده فرهاد کشوری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، داستان این رمان در دو زمان گذشته و حال روایت می‌شود. شخصیت‌های رمان در جزیره خارک گیر افتاده‌اند و هرچه می‌کنند، راهی برای خلاصی از آن نمی‌یابند. کشوری با روایتی رئال و جذاب هر دو زمان را به تصویر ‌کشیده و خواننده را تا رسیدن به پاسخی برای حل مشکلات این انسان‌ها همراهی می‌کند.

امین فقیری، پژوهشگر، نمایش‌نامه‌نویس و نویسنده پیشتر در نقدی بر رمان «کشتی توفان‌زده» نوشته است: «جان این رمان جمع‌وجور در نامی است که نویسنده بر آن گذاشته است. نامی سمبولیسم و کنایی که خواننده آگاه به رموز ادبی، به‌آسانی پی به نیت خاص نویسنده می‌برد. کشتی که بر دریا هست و نیست. امواجی که چون مرغابیان سپید به‌سوی ساحل می‌آیند و می‌روند؛ و تو گویی از فراز سر ما می‌گذرند. آدم‌هایی کاریکاتوروار که همه‌جا می‌پلکند و از پدیده‌ای به‌نام مبارزه و ایستادگی کاملا بی‌بهره‌اند و درمقابل این‌ها، آدم‌هایی بی‌چهره که سرشان چهار وجه دارد و از هر طرف که به آنها بنگری اجزای صورت آنها را می‌بینی!»

در بخشی از کتاب «کشتی توفان‌زده» می‌خوانیم: «موج انفجار گلوله‌ی توپی در اتاق را باز کرد و به چارچوب زد. میرمهنا رفت و سر از درگاه بیرون برد. دو انفجار دیگر، برج طرف چپ رو به دریای دژ را ویران کرد و چند سنگ توی حیاط دژ افتاد. شمشیر کشید و نعره‌زنان از اتاق بیرون رفت. پله‌های برج ویران را دوتایکی بالا رفت. از بالای برج ویران هفت کشتی شاه‌زند را دید که مثل پیک‌های شومی روی امواج متلاطم دریا به آرامی پیش می‌آمدند. از چهار توپ پای دژ، تنها یکی شلیک کرد که گلوله‌ی آن هم نرسیده به کشتی‌ها به میان امواج افتاد. توپچی‌ها با همان شلیک، توپ را گذاشتند و با عجله گریختند. در برج سالم طرف راست رو به دریا کسی نبود. آن‌ها هم گریخته بودند. هرچه از بالای برج فریاد زد و تهدید کرد کسی گوشش بدهکار نبود. نعره‌زنان از پله‌ها پایین آمد و میان دژ با سه نفر از یارانش و دیلماج روبه‌رو شد. شمشیر را غلاف کرد.»

فرهاد کشوری در سوم تیرماه ۱۳۲۸ در محله‌ی کارگری شهرک شرکت نفتی میانکوهِ آغاجاری به دنیا آمد. او اهل مسجدسلیمان و ساکن شاهین‌شهر است. رمان «مریخی/ نشر نیماژ»، رمان «صدای سروش/ نشر روزنه»، رمان «دست نوشته‌ها/ نشر نیماژ»، رمان «سرود مردگان/ نشر زاوش»، رمان «مردگان جزیره‌ی موریس/ نشر زاوش»، رمان «آخرین سفر زرتشت/ نشر ققنوس»، رمان «کی ما را داد به باخت؟ / نشر نیلوفر»، مجموعه داستان «گره کور/ نشر ققنوس»، داستان کودکان «بچه آهوی شجاع/ انتشارات رز»، مجموعه داستان «بوی خوش آویشن/ نشر فردا»، مجموعه داستان «دایره ها/ نشر دورود» و رمان «شب طولانی موسا/ نشر ققنوس» از آثار این نویسنده به شمار می‌آید.

چاپ دوم رمان «کشتی توفان‌زده» نوشته فرهاد کشوری، در قطع رقعی و جلد شومیز، به بهای 52 هزار تومان و در 159 صفحه، از سوی انتشارات چشمه روانه بازار کتاب شد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...