برای نخستین‌بار الک پوپوف [Alek Popov] با کتاب «ماموریت لندن» [Mission London] با ترجمه‌ای از فرید قدمی به ادبیات ایران معرفی شد.

الک پوپوف [Alek Popov] ماموریت لندن» [Mission London]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «ماموریت لندن» از سوی انتشارات نون به کتابفروشی‌ها رسید. این رمان شاخص‌ترین رمان الک پوپوف است که با چاشنی طنز و با نگاهی انتقادی به یکی از مشهورترین رمان‌های اروپا در سالیان اخیر بدل شد. «ماموریت لندن» به 16 زبان ترجمه و فیلمی نیز براساس آن ساخته شده است که عنوان پرفروش‌ترین فیلم سینمایی بلغارستان در سال‌های پس از سقوط شوروی از آن خود کرده است.

فرید قدمی در توضیح کتاب «ماموریت لندن» گفته است: بی‌شک این رمان یکی از بهترین رمان‌های اروپایی در قرن تازه است؛ رمانی که بلغارها آن را «خنده‌‌دارترین کتاب بلغاری» نام نهادند و فقط می‌توانم بگویم محال است کسی از خواندنش شگفت‌زده نشود و یک دل سیر نخندد.

قدمی که در سال 2019 مهمان خانه ادبیات صوفیه بوده، «ماموریت لندن» را از روی نسخه انگلیسی و با همکاری خود نویسنده به فارسی ترجمه کرده است. این نخستین رمانی است که تاکنون از پوپوف به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

در پشت جلد کتاب آمده است: «کتاب «مأموریت لندن» نوشته «الک پوپوف» بلغار یکی از آثار برجسته ادبیات معاصر بلغارستان است که همواره در میان رمان‌های برتر قرن بیست‌ویکم معرفی شده‌است. پوپوف متعلق به نویسندگانی‌ست که پس از فروپاشی شوروی و حکومت تحت نفوذ آن در بلغارستان، تبدیل به نویسنده‌ای مشهور و محبوب شد. پوپوف داستان «مأموریت لندن» را حول محور عده‌ای از کارکنان سفارت بلغارستان در لندن روایت می‌کند که با انبوهی ماجرای سرشار از هجو و طنز در مسیر ماموریتی قرار گرفته‌اند که انجام موفقیت‌آمیز آن بسیار حیاتی‌ست.

«مأموریت لندن» با استفاده هوشمندانه از طنز و موقعیت‌های کمیک، تصویری دیگر از وضعیت کشورهای بلوک شرق پساشوروی ارائه می‌دهد و به دل مناسبات سیاسی اجتماعی بلوک شرق و غرب در گذر سال‌های پس از فروپاشی شوروی رفته و سربرآوردن تنش‌های جدید و نابسامانی‌های حاصل از آن‌ها را روایت می‌کند. سیاست و دیپلماسی انقلابیون و ضد انقلابیون و گره خوردن با ملکه و عروس ملکه، «مأموریت لندن» را به یکی از بهترین هجویه‌هایی تبدیل کرده که چهره سیاست‌ورزی، سیاست‌مداری و سیاست‎‌مداران جدید پس از نابودی بلوک شرق را به‌خوبی تصویر می‌کند.»

الک پوپوف، رمان‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس و روزنامه‌نگارِ بلغارستانی در سال 1966 در سوفیا، پایتخت بلغارستان به دنیا آمده است. کارشناسی ارشد را در رشته زبان و ادبیات بلغاری کسب کرد و مدتی نیز به عنوان دیپلمات فرهنگی در سفارت بلغارستان در لندن مشغول به کار بوده است.

فرید قدمی، نویسنده و مترجم متولد دهم بهمن ۱۳۶۴ است. «مایا یا قصه آپارتمانی در خیابان کریمخان»، «دومینانت یا مامان اون زنه رو که داره می‌دوئه می‌بینی؟»، «زن‌ها در زندگی من یا دلف معبد دلفی»، «سیاست ادبیات: تزهایی درباره نوشتار»، «پس از طوفان: در ستایش عشق»، «پاره‌های پاریسی یا پوره پنیر و پروست» و «کُمون مردگان یا مرثیه‌ای برای پیراهن خونی سوفیا» از جمله آثار قدمی در حوزه تالیف به شمار می‌آید و در بخش ترجمه نیز می‌توان به آثاری چون «جلجتا» و «گربه و ماه» اثر ویلیام باتلر ییتس، «ولگردهای دارما» نوشته جک کروآک، «عمارت آزادی» نوشته ویلیام کارلوس ویلیامز، «جوراب ساق‌بلند سفید» نوشته دی.اچ. لارنس، «بارش کلاه مکزیکی: یک رمان ژاپنی» نوشته ریچارد براتیگان، «کریسمس گردی» نوشته ویلیام اس. باروز، «آمریکا» نوشته امیری باراکا، «ویلارد و جایزه‌های بولینگ‌اش: یک رمان زیادی جنایی» نوشته ریچارد براتیگان، «سابینا» نوشته آنائیس نین، «وضعیت محاصره» نوشته محمود درویش، «هنر و مرگ» نوشته آنتونن آرتو، «عصر من» نوشته اسیپ ماندلشتام، «پاسپورت» نوشته سمیح القاسم، محمود درویش و نزار قبانی، «تکه‌های آمریکایی» نوشته آلن گینزبرگ، «دور از بودا» نوشته جک کروآک، «جیمز جویس: مجموعه کامل شعرها»، «روزهای آرام در کلیشی» نوشته هنری میلر، «تبعیدی‌ها» نوشته جیمز جویس، «اولیس» نوشته جیمز جویس، «آوازهای موتوری» نوشته نیکولا یانکوف واپتساروف، «زوزه به همراه مفت‌سواری در جاده مدرنیته» نوشته آلن گینزبرگ، «مرغ وصله چشم» نوشته ویرجینیا زاخاریه وا، «پس از کمونیسم» نوشته زدراوکا اوتیموا و دیگران، «ناهار لخت» نوشته ویلیام باروز، «عاشق مدرن» نوشته دی. اچ. لارنس، «بیگ سور» نوشته جک کروآک و «صد برادر» نوشته دونالد آنتریم اشاره کرد.

کتاب «ماموریت لندن» نوشته الک پوپوف، با ترجمه‌ای از فرید قدمی، در 300 صفحه، به قیمت 75 هزار تومان و در قطع رقعی، از سوی انتشارات نون روانه بازار کتاب شد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...