مهدی تدینی می‌گوید: کتاب‌هایی مانند «مصائب آشپزی برای دیکتاتورها» [How to feed a dictator] زاویه دید روزمره به ما می‌دهند که زیستن در نظام دیکتاتوری چگونه است؟ آشپزها به ما کمک می‌کنند تا زاویه دید مغفول در مسایل نظری را به دست بیاوریم.

مصائب آشپزی برای دیکتاتورها» [How to feed a dictator] ویتولد شابوفسکی [Witold Szabłowski]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از  ایبنا، نشست هفتگی شهرکتاب به نقد و بررسی کتاب «مصائب آشپزی برای دیکتاتورها» اختصاص داشت که با حضور منصور ضابطیان، مهدی تدینی، سودابه قیصری و زینب کاظم‌خواه به صورت مجازی برگزار شد.

کتاب «مصائب آشپزی برای دیکتاتورها» به قلم یک روزنامه‌نگار به نام ویتولد شابوفسکی [Witold Szabłowski] با ترجمه زینب کاظم خواه و به همت بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است. نویسنده به چهار قاره مختلف سفر کرده و با آشپزهای پنج دیکتاتور کشورهای عراق، کوبا، کامبوج، اوگاندا و آلبانی یعنی صدام حسین، فیدل کاسترو، پل پوت، عیدی امین و انور خوجه دیدار کرده و با آن‌ها به گفتگو پرداخته ‌است. ویتولد شابوفسکی روزنامه‌نگار لهستانی برنده جایزه و نویسنده است. هنگامی که او بیست‌وچهارساله بود، به عنوان یک آشپز در کپنهاگ تحصیل می‌کرد و در بیست‌وپنج‌سالگی جوان‌ترین گزارشگر یکی از بزرگترین روزنامه‌های روزانه لهستان شد، جایی که او به پوشش اخبار بین‌المللی در کشورها از جمله کوبا، آفریقای جنوبی و ایسلند پرداخت و به دلیل ویژگی‌های خود در مورد مشکل مهاجران غیرقانونی به سمت اتحادیه اروپا و کشتار لهستانی‌ها در سال 1943 در اوکراین جوایزی را کسب کرد.

علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی مرکز فرهنگی شهر کتاب گفت: نویسنده در این کتاب از دریچه آشپزی و آشپزخانه وارد شده ‌است تا به بررسی ویژگی‌های شخصیتی این دیکتاتورها بپردازد. شابوفسکی با آشپزهای دیکتاتورها آشپزی کرده و درباره غذای مورد علاقه آن‌ها به گفتگو پرداخته و در کنار این‌ها به وضعیت سیاسی و اجتماعی این کشورها نیز پرداخته و به آن توجه کرده‌ است.

وی افزود:‌ نویسنده از منظر آشپزی به زندگی و اوضاع سیاسی پنج کشور و پنج دیکتاتور که بر این کشورها حاکمیت کرده پرداخته است و با آشپزهای این دیکتاتورها گفت‌وگو کرده و درباره ارتباط غذا و آشپزی با زندگی سیاسی و اجتماعی این دیکتاتورها مسائلی را مطرح کرده و خاطراتی که از این آشپزها داشته‌اند، بیان کرده است. صدام حسین در عراق، عیدی امین در اوگاندا، انور خوجه در آلبانی، فیدل کاسترو در کوبا، و پول پوت در کامبوج دیکتاتورهایی هستند که در این کتاب به آن پرداخته شده است.

محمدخانی گفت: کتاب روایت جذابی دارد و خواننده را به دنبال خود می‌کشد و کششی در خواندن کتاب وجود دارد زیرا کتابی است که کمتر از این منظر به زندگی دیکتاتورها پرداخته شده است. خاطرات دیکتاتورها معمولا از سوی خود و یا مورخان دیگر بیان شده است و آشپزی که بخواهد درباره رابطه‌اش با دیکتاتور مسائلی را مطرح کند کمتر به آن پرداخته شده است. نویسنده بر این باور است که سخنان آشپزها و زندگی‌شان چقدر می‌تواند جذاب باشد آن‌ها هم شاعر و هم فیزیکدان و پزشک و روانشناس و شاعر و نویسنده هستند و بیشتر زندگی غیرعادی دارند و آشپزی چیزی است که مجبوری هر چه داری عرضه کنی.

معاون فرهنگی مرکز فرهنگی شهر کتاب افزود: دیکتاتورها معمولا چه غذایی می‌خورند. کدام یک از دیکتاتورها غذاهای تند دوست دارند، کدام خیلی می‌خورند؟ و چه زمانی بی‌اشتها می‌شوند؟ چه کسی از این دیکتاتورها با غذا بازی می‌کنند؟ آیا غذایی که می‌خورند روی سیاست بر کشورها و حکومتی که حاکم آن هستند تاثیرگذار است؟ این‌ها پرسش‌هایی است که در این کتاب بیان شده است.

وی افزود: نویسنده با اباعلی آخرین آشپز زنده صدام صحبت می‌کند، از صدام و همسرانش و از جنگ ایران و عراق می‌گوید و اشاره‌هایی به جنگ ایران و عراق می‌‌کند و از غذاهایی که صدام می‌خورد، می‌گوید. صدام به صلاح‌الدین ایوبی احترام می‌گذاشته و ایمان داشته که خود رهبر بعدی جهان اسلام است. یکی از نکات جالب این است که صدام برای آشپزها هر سال یک ماشین متفاوت هدیه می‌داد. صدام خیلی بی‌رحم بود و این‌که استالین را الگوی خود کرده بود و دوست داشت بیوگرافی او را بخواند. اباعلی می‌گوید صدام وقتی وارد سیاست شد یک گام به عقب نرفت و همیشه سعی می‌کرد جلو برود. صدام از خاندان تکفیری‌ها بود به آن منطقه علاقه داشت و به مسیحیان نیز اعتقاد داشت و تمام کارکنان آشپزخانه‌اش مسیحی بودند. آشپز صدام می‌گوید من با صدام به کشورهای مختلف رفتم و گورباچف را دیده بود و به نکته‌هایی که بین گورباچف و صدام بود اشاره می‌کند.

محمدخانی افزود: عیدی امین یکی از دیکتاتورهای بی‌رحم آفریقا بود که در اوگاندا حکومت می‌کرد و دشمنانش را به دهان کروکودیل‌ها می‌انداخت و حتی گوشت انسان هم می‌خورده است. آشپز انور خوجه از کارهای وی در آلبانی می‌گوید که بیش از نیم قرن حکومت کرده است و پرداختن به مذهب را غیرقانونی ساخت. انورخوجه در حکومت خود 6 هزار تن را تیرباران کرد و بیشتر اوقات مردم چیزی برای خوردن نداشتند اما هر کسی که در ملاعام اعلام می‌کرد که گوشتی وجود ندارد کارش به اردوگاه می‌رسید و بقیه که بیشتر سر ناسازگاری داشتند اعدام می‌شدند. آشپز وی بیشتر نکات دیکتاتوری را اعلام می‌کند و نحوه برخوردش با مردمان و تحولاتی که در آلبانی صورت گرفت تا اینکه در سال 1985 فوت کرد.

وی افزود: نویسنده از دو آشپز فیدل کاسترو در کوبا نیز می‌گوید که هر چیزی برایش می‌پخته می‌خورد اما برادرش که به حکومت رسید از آشپزی وی انتقاد می‌کرد. آشپزها اوضاع این پنج کشور را بیان می‌کنند و وضعیت زندگی درونی و بیرونی دیکتاتورها را مطرح می‌کنند. آشپز کاسترو از دیدار اوباما از کوبا و از سلایق اوباما می‌گوید و یک بخشی از کتاب از اوضاع کامبوج و ویتنام از سوی آشپز پول پوت بیان می‌شود. آشپزهای این پنج کشور روایت‌هایی را مطرح می‌کنند تا با اوضاع سیاسی، فرهنگی و روابط انسان‌ها آشنا می‌شویم.

سپس زینب کاظم‌خواه از ترجمه کتاب «مصائب آشپزی برای دیکتاتورها» گفت: نویسنده کتاب یک روزنامه‌نگار لهستانی است. این کتاب را می‌توانیم در ژانر روزنامه‌نگاری تاریخی قرار دهیم، تاریخی که بیشتر عامه‌پسند و خواندنش برای علاقه‌مندان آسان است. قرار دادن تاریخ و غذا ناهمگون است و این تاریخ از دید آشپزهای دیکتاتورها بیان می‌شود اما نویسنده به خوبی این سیاست و غذا را کنار هم قرار داده است و به خواننده از وجهی از دیکتاتورها می‌گوید که خیلی بیان نشده است.

وی افزود: رفتار دیکتاتورها با آشپزهایشان عموما خوب بوده است شاید برخی از آن‌ها ترس از آن دوره داشته باشند و ممکن است در عصر حاضر نخواهند دیگران بفهمند که آن‌ها برای دیکتاتورها کار کرده‌اند و این رفتار در تناقض با رفتاری است که دیکتاتورها با مردمانشان داشته‌اند. صدام حسین در عراق کُردها را قتل عام کرد و جنایات زیادی را مرتکب شد اما با آشپزها رفتاری خوبی داشته و ما وجه شخصی‌تر دیکتاتورها را می‌بینیم. شاید بسیاری از مورخ‌ها به این رفتارهای شخصی دیکتاتورها دسترسی نداشته‌اند و این روایت‌ها بسیار جذاب است و از پشت پرده که هیچ کس به آن دسترسی نداشته می‌گوید.

کاظم‌خواه ادامه داد: طنزی که در کتاب جاری است نوشته‌های کتاب را خواندنی کرده است. بعضی از این دیکتاتورها شوخ بودند و کتاب‌های تاریخی که درباره آن‌ها خواندیم کنار هم سنخیتی نداشته است. صدام حسین با زیردست‌هایش شوخی می‌‌کند و وجه شوخی در این کتاب دیده می‌شود و نویسنده کلیشه‌ای که درباره دیکتاتورها داریم می‌شکند و می‌گوید که این‌ها یک وجه انسانی‌تر دارند که در کتاب‌های تاریخ به آن پرداخته نشده است.

وی افزود: نویسنده درباره آشپز پول پوت در کامبوج می‌گوید که با اینکه کشتار بسیاری انجام داد اما بسیار شوخ بوده است و درباره عیدی امین که هیبت ترسناکی هم داشته اما آدم شوخی بوده و با سر به سر گذاشتن افراد کلی می‌خندیده است. خود نویسنده در خلال داستان آشپزها کار جالبی می‌کند و تاریخ مختصری از کشورها به ما ارائه می‌دهد و غیر از خلق و خوی شخصی در دل این مصاحبه‌ها درباره دیکتاتورها و وجه دیگری که همه درباره‌اش می‌دانند اطلاعاتی ارائه می‌دهد. نویسنده خودش نیز قلم طنزی دارد و کتاب را خواندنی کرده است و آگاهانه درباره دیکتاتورها می‌گوید درباره گاو معروف کاسترو که توانست با شیر دادن رکورد گینس را بشکند و طنز کتاب را بیشتر کرده است.

این مترجم در پایان سخنانش گفت: یکی از جذابیت‌های دیگر کتاب این است که دستور پخت غذا برای دیکتاتورها را آورده و این به جذابیت کتاب کمک کرده است. نویسنده با آشپزها همراه شده و خرید کرده و به داخل آشپزخانه آشپزها رفته و درباره دیکتاتورها صحبت کرده است. نویسنده هوشمندانه سوژه‌ای را انتخاب کرده و به خوبی به آن پرداخته و از سابقه روزنامه‌نگاری خود در این مصاحبه‌ها بهره گرفته است.

مصائب آشپزی برای دیکتاتورها» [How to feed a dictator : Saddam Hussein, Idi Amin, Enver Hoxha, Fidel]  ترجمه زینب کاظم‌خواه

منصور ضابطیان نیز درباره‌ کتاب «مصائب آشپزی برای دیکتاتورها» گفت: انواع آثار فرهنگی و هنری و ادبی وجود دارند که معروف‌ترین و بهترین‌های آن حاصل ایده‌ای متفاوت است. یک ایده متفاوت می‌تواند جایگاه یک کتاب را از یک اثر معمولی به مرتبه بلند برساند. این کتاب حاصل ایده بسیار خوبی است که نویسنده سال‌های سال روزنامه‌نگار بوده و ماجرای زندگیش نیز بسیار جذاب بوده است؛ مهاجر بوده کارگری می‌کرده و بعد که به کشور مبدا برمی‌گردد کار روزنامه‌نگاری را شروع می‌کند.

وی افزود: روزنامه‌نگارها آدم‌های جستجو‌گر و باهوشی هستند. چرا این ایده جذاب است زیرا می‌تواند کسانی که علاقه‌مند به سرگذشت‌نامه‌ها هستند به خود مشغول کند و همچنین کسانی که علاقه‌مند به آشپزی و تاریخ هستند. زندگی دیکتاتورها همیشه برای ما زندگی پررمز و رازی بوده و کسی از دریچه آشپزی و علاقه‌مندی دیکتاتورها به غذا با ما سخن می‌گوید بسیار جذاب است. نویسنده در هر جایی از کتاب اطلاعات تاریخی به خواننده می‌دهد زیرا این مساله برای سفرنامه‌نویس‌ها و سرگذشت‌نامه‌نویس‌ها مهم است و کسانی که به این شکل نوشتارهای ادبی و تاریخی را دنبال می‌کنند و اطلاعاتی را که به مخاطب می‌دهند این است که چطور به ماجرای اصلی مساله تزریق کنند که خواننده را از ماجرای اصلی کتاب دور نکند و توی ذوق نزند و نویسنده به خوبی این نکته را می‌داند.

این سفرنامه‌نویس بیان کرد: شاید به نظر برسد بخشی از این داده‌ها را نویسنده در دهان آشپز دیکتاتورها گذاشته است چون مستند هم هست این مساله اشکالی ندارد و طعم و عطری که از نوشته‌های کتاب دریافت می‌کنید جالب است. ایده انتخاب کتاب و ترجمه آن بسیار مهم است انتخاب این کتاب برای ترجمه انتخاب درجه یکی است و ترجمه روان و فارسی‌‌گونه کتاب یکی از امتیازهای ویژه کتاب است.

مهدی تدینی نیز گفت: تمام کتاب‌هایی که منتتشر کرده‌ام در حوزه فاشیست‌پژوهی و توتالیتاریسم است که یکی از اَشکال دیکتاتوری است و من از همان زاویه مطلوب خودم درباره این کتاب سخن می‌گویم و در قالب نظری که برای من آشناست و درباره آن کار کردم درباره این کتاب هم توضیح می‌دهم. در نگاه نخست موضوعی که در این کتاب مطرح شده به نظر حاشیه‌ای است و بیشتر جنبه هیجان‌انگیز دارد. یک دیکتاتوری سرنوشت انسان‌ها را در دست می‌گیرد، سرنوشت ملت‌ها را رقم می‌زند، باعث بروز جنگ‌ها در داخل و خارج می‌شود، آزادی‌ها را از بین می‌برد و ساختار سیاسی را مطلوب حاکمیت خود می‌کند تا بتواند حاکمیت خود را پایدار و موروثی کند، سعی می‌کند رسانه‌ها را در دست بگیرد و انتقادی که بُرنده و خطرناک باشد از هیچ رسانه و جوهر هیچ قلم و میز تحریر هیچ روزنامه‌نگاری بلند نشود تا حیات و ممات یک ملت وابسته به خیر شخصی آن دیکتاتور باشد.

وی افزود: سرنوشت سیاسی یک کشور در حاکمیت دیکتاتوری برای آن ملت تاریخ و نظریه سیاسی مهم و تعیین‌کننده است و می‌توان از زاویه دید جامعه‌شناسی سیاسی و تاریخی و نظامی‌گری و مناسبات بین‌المللی و فرهنگی آن را دید که هر فرهنگی مستبد چه نوع دیکتاتوری است و هر فرهنگی چه نوع دیکتاتوری را می‌تواند در خود به وجود بیاورید. اینکه زاویه دوربین را در یک جایی مثل آشپزخانه قرار دهیم و نقش دیکتاتور را از زاویه دید آشپز بیان کنیم بسیار نادر است. دوربینی که قرار است از مجرای آن دیکتاتوری را بشناسیم و از پشت اجاق گاز یک دیکتاتور فیلمبرداری کنیم این همان زاویه دید عجیب است که در نگاه نخست شاید صرفا هیجان‌انگیز به نظر برسد است اما وقتی وارد کشاکش‌ها و رخدادها می‌شویم می‌بینیم زاویه دید بی‌اهمیتی نیست و دریافت‌های ما باید به‌گونه‌ای باشد که تمام زوایای دید را بگوید.

اگر در خیابان تصادفی را می‌بینیم هر کسی روایت خودش را دارد اگر روایت‌ها یکسان باشد و به واقعیت نزدیک‌تر باشد و بازنمایی کننده حقیقت باشد بهره‌اش هم بیشتر است. ما پدیده‌ها را این‌گونه می‌شناسیم و از زوایای مختلف سعی می‌کنیم به پدیده پی ببریم. روایت هر چقدر با واقعیت همخوانی بیشتری داشته باشد بهره بیشتری خواهد داشت. زوایای دید متفاوت کمک می‌کند تا به حقیقت نزدیک‌تر شویم. یکی از زاوایای دیدی که ما برای فهم دیکتاتوری داریم زاویه دید زندگی روزمره است که دیکتاتور را از جهت کارکرد اجتماعی، پیشنیه اندیشه سیاسی، دیدگاه ایدئولوژی و ساختار حزبی و نقش آن در روابط بین‌الملل بیان می‌کند.

تدینی ادامه داد: زندگی روزمره با آن چیزی که شهروندان زیر دیکتاتوری لمس می‌کنند نزدیک است و قضیه از حالت نظری خارج می‌شود. اینکه دیکتاتوری را زندگی کنیم و آن را نفس بکشیم چیز دیگری است و برای شهروند حاکمیت دیکتاتوری این زاویه دید از همه مهم‌تر است و آنجایی تبدیل به یک دغدغه برای شهروند می‌شود که آن را زندگی و لمس کند. دید روزمره درباره دیکتاتوری این است که باید با آن زندگی کنید. شناختی که ما از دیکتاتوری به عنوان یک شهروند می‌توانیم به دست بیاوریم این است که با دیکتاتوری زندگی کنیم که با نزدیکانش چگونه زندگی کرده است و از طریق مشاهدات دریافت بسیار ملموسی از دیکتاتوری داشته است.

وی افزود: این دست کتاب‌ها زاویه دید روزمره به ما کمک می‌دهند که زیستن در نظام دیکتاتوری چگونه است؟ یک آشپز نه دولتمرد است و نه عضو حزب است و نه از سیاست چیزی می‌داند و نه از آن دیکتاتوری سهمی داشته است. آشپز یک کارمند ساده است که به دلیل نوع کاری که دارد ارتباط بسیار خطیری با ارباب قدرت دارد و یک خطای کوچک می‌تواند بسیار گرانبار و فاجعه‌بار باشد و در عین حال از یک زاویه دیگر با دیکتاتور طرف می‌شود که بسیاری این زاویه را ندیده‌اند. از عادات غذایی دیکتاتور باخبر است که چه موقع سر پرخوری دارد و چه زمانی به کم اشتهایی می‌افتد و از همه این‌ها مهمتر به عنوان کارمند دون‌پایه در کنار بالاترین ارباب قدرت قرار دارد و مثل ماهی کوچکی در کنار کوسه حرکت می‌کند.

وی در پایان سخنانش گفت: آشپزها به ما می‌کنند تا زاویه دید مغفول در مسایل نظری را به دست بیاوریم، به همین دلیل خواندن رمان‌ها مهم است و نمی‌توانیم تصور کنیم که با خواندن کتاب‌های نظری به رازهای سیاسی آن پی ببریم. چیزی که در یک رمان دست ما را می‌گیرد زندگی روزمره دیکتاتورهاست،‌ زیرا رمان همان زیستن در نظام دیکتاتوری است و از همین منظر من شما را دعوت می‌کنم که این کتاب را بخوانید زیرا شما را به آن زاویه دید می‌برد که ملاط خوبی را برای دریافتن مسایل نظری داشته باشید بدون این‌که پیچیدگی‌های نظری داشته باشد و در کنار کتاب‌های نظری می‌تواند زوایای کور آن‌ها را پوشش بدهد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...