بیست و هشتمین چاپ کتاب «بلندترین داستان غدیر: به روایت حذیفه یمانی برای یک جوان ایرانی در مدائن» نوشته محمدرضا انصاری توسط انتشارات دلیل ما منتشر شد.

«بلندترین داستان غدیر: به روایت حذیفه یمانی برای یک جوان ایرانی در مدائن

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات دلیل ما بیست و هشتمین چاپ کتاب «بلندترین داستان غدیر: به روایت حذیفه یمانی برای یک جوان ایرانی در مدائن» اثر محمدرضا انصاری را با شمارگان دو هزار نسخه، ۱۱۰ صفحه و بهای ۱۵ هزار تومان منتشر کرد.

چاپ بیست و هفتمین این کتاب سال ۱۳۹۸ با شمارگان هزار نسخه و بهای ۱۱ هزار تومان منتشر شده بود. نخستین چاپ این اثر نیز سال ۱۳۸۱ توسط نشر اعجاز قم با شمارگان ۳ هزار نسخه و بهای ۴۵۰ تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

روایت «بلندترین داستان غدیر: به روایت حذیفه یمانی برای یک جوان ایرانی در مدائن» از این قرار است که یک جوان کنجکاو ایرانی در شهر مدائن به محضر صحابی گرانقدر پیامبر (ص) به‌نام حذیفه یمانی می‌رسد. این دوران حذیفه به فرمان امیرالمومنین (ع) حاکم مدائن است و آن جوان پس از ۲۵ سال حکومتِ سه خلیفه اول، با پرسش در مورد «امیرالمومنین حقیقی» سوالاتی را مطرح می‌کند که حذیفه را به سخن وا می‌دارد و حذیفه بلندترین و کامل‌ترین داستان واقعه غدیر را با ذکر جزئیات بسیاری نقل می‌کند.

ذکر اسناد و مدارک این روایت و همچنین روایت‌های دیگر در پانویس و ادامه داستان پس از روز غدیر تا شهادت آن جوان در جنگ جمل از امتیازات کتاب است. نویسنده همچنین پس از معرفی اجمالی حذیفه و توضیحی درباره حدیث غدیر، تیسفون یا مداین را به خواننده می‌شناساند.

همچنین نویسنده از تاریخچه مداین و دوران حکومت و امارت سلمان فارسی و حذیفه برآن سرزمین سخن می‌گوید. نگاه نویسنده بیشتر معطوف به خطابه بلندی است که حذیفه در تیسفون ایراد کرده و پاسخ‌هایی که به سوالات آن جوان ایرانی که مسلم نام دارد، داده است. زبان کتاب نیز ساده و همه فهم است و عموم مخاطبان می‌توانند به راحتی آن را مطالعه کنند.

حُذَیفه صحابی و صاحب سرّ پیامبر اکرم (ص) و از سابقون در اسلام است که مجاهدت‌های بسیاری در رکاب پیامبر (ص) کرد و در بسیاری از جنگ‌های صدر اسلام پیامبر (ص) به دین خدا و پیامبر یاری رساند.

حذیفه وی همچنین از اصحاب و شیعیان خاص حضرت امیرالمومنین امام علی بن ابی‌طالب (ع) بود و برخی روایات از او به عنوان یکی از ارکان چهارگانه صحابی امیرالمومنین (ع) یاد کرده‌اند. این صحابی گرانقدر روایات مهم در شان و منزلت حضرت امیر (ع) و اهل بیت (ع) نقل کرده است که در منابع شیعی موجود است. او همچنین از راویان مهم حدیث غدیر است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...