صدوبیست‌ونهمین شماره از مجله «نگاه نو» با بخش ویژه کردستان منتشر شد.

نگاه نو» با بخش ویژه کردستان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، بخش ویژه این شماره از مجله که به کردستان اختصاص دارد، با مطالبی چون «کردستان توسعه‌نیافته» نوشته علی میرزایی، «کردستان و توسعه» نوشته بایزید مردوخی، «کردستان؛ گلی از گل‌های رنگارنگ گلستان ایران» نوشته صالح نیک‌بخت، «مروری بر تاریخ کردستان و ضرورت اهتمام به نگارش تاریخ شفاهی» نوشته فریدون نوری و ... همراه است.

در بخش مقاله‌های این شماره «نگاه نو» نیز محمدعلی موحد «ملی کردن نفت ایران؛ اثرات و ثمرات آن»، طهماسب مظاهری «سیاست‌گذاری در غیاب بدیهیات»، احمد سیف «افسانه اقتصادی، بخش خصوصی کارآمدتر از بخش دولتی است»، سیما راستین «نقش زنان در چرخش و دوام تبعیض جنسیتی» و فروزان افشار «سندروم استکهلم؛ پزشکی‌سازی همچون سلاحی گفتمانی» را نوشته‌اند.

همچنین در بخش نقد و نظر «قصه بی‌شک راست می‌گوید؛ درآمدی بر شعر «مرد و مرکب» اخوان ثالث» را از حسین معصومی همدانی می‌خوانیم.

در بخش داستان و شعر نیز آثاری از چارلز بوکوفسکی با ترجمه نصرالله کسرائیان و اندریا لی با ترجمه مژده دقیقی آمده است.

همچنین رویدادها و گزارش‌های این شماره از «نگاه نو» با نوشتارهایی درباره اسماعیل خویی، محمدرضا باطنی، منصور اوجی، عبدالوهاب شهیدی، بهروز دولت‌آبادی، محمود خوشنام و نوال سعداوی به ترتیب از کامیار عابدی، الوند بهاری، علیرضا آبیز، امیر بهاری، فرهود صفرزاده، ابوالحسن مختاباد و نزهت سراج همراه است.

کتاب و کاریکاتور نیز دیگر بخش این شماره از مجله است.

شماره ۱۲۹ از مجله «نگاه نو» بهار ۱۴۰۰ با صاحب‌امتیازی و مدیرمسئولی علی میرزایی در ۲۶۰ صفحه با قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...