«قدرت ابتذال و دروغ»، «چه کسانی دروغ و ابتذال را اشاعه می دهند؟»، «چرا مطالب دروغ و مزخرف تاثیرگذارند؟» و «چگونه جلوی مطالب دروغ و مزخرف را بگیریم؟» عناوین اصلی فصول چهارگانه کتاب «پسا حقیقت» (جهان در تسخیر اخبار جعلی و مبتذل) هستند.

پسا حقیقت»  [Post-truth : how bullshit conquered the world] نوشته «جیمزبال» [James Ball]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از آنا، کتاب «پسا حقیقت»  [Post-truth : how bullshit conquered the world] نوشته «جیمزبال» [James Ball] روزنامه نگار سرشناس بریتانیایی و برنده جایزه پولیتزر، با ترجمه مسعود میرزایی منتشر شد.

ترجمه این کتاب که نحوه تسخیر جهان توسط اخبار جعلی و مبتذل را با مطالعه چند مورد عینی در اروپا و آمریکا بررسی کرده، در چهار فصل و ۱۱ گفتار و از سوی انتشارات روزنامه ایران روانه بازار کتاب شده است.

«قدرت ابتذال و دروغ»، «چه کسانی دروغ و ابتذال را اشاعه می دهند؟»، «چرا مطالب دروغ و مزخرف تاثیرگذارند؟» و «چگونه جلوی مطالب دروغ و مزخرف را بگیریم؟» عناوین اصلی فصول چهارگانه کتاب پسا حقیقت (جهان در تسخیر اخبار جعلی و مبتذل) هستند.

جیمز بال در پیش گفتار کتاب، با اشاره به اینکه دیگر اصطلاح اخبار جعلی به تنهایی برای توصیف حجم عظیم مطالب مبتذل و مزخرف کفایت نمی کند، می نویسد:

عواقب تولید و انتشار انبوه مطالب جعلی، مبتذل و مزخرف حتی برای رسانه های صادق و متعهدی که تلاش شان گزارش منصفانه و دقیق مسائل است نیز بسیار سنگین می باشد به گونه ای که ممکن است تلاش شان ناکام بماند. دلیل آن هم روشن است؛ فرهنگ و هنجارهای حاکم بر چنین رسانه هایی که عمیقاً عادت کرده اند استدلال های مخالفت و موافق را به طور متوازن در مورد یک موضوع پوشش دهند، نمی تواند از پس تهاجم همه جانبه مطالب مزخرف برآید. در واقع کار جریان اصلی رسانه ای برای مقابله با اشاعه دهندگان مطالب جعلی و مزخرف، مثل وارد شدنِ با چاقو به یک جنگ مسلحانه تمام عیار است (ص ۲۷).

وی در ادامه با بررسی زمینه های به وجود آمدن چنین وضعیت آشفته ای، تاکید می کند: سیاستمداران عموماً به طور ناگهانی کذّاب نشده اند. رسانه ها هم به طور ناگهانی به سمت دروغ و دروغگویی متمایل نشده اند و به رغم ادعاهای مطرح شده، عامه مردم نیز احمق تر و سر به هواتر نشده اند، بلکه برعکس به طور میانگین توده های مردم امروز تحصیل کرده تر و آگاه تر از هر زمان دیگری هستند. پس چرا اکنون دروغ، ابتذال و مزخرف در حال ارتقاء و استیلا است؟

نویسنده در فصول مختلف کتاب تلاش می کند هم به این سوال مهم پاسخ دهد و هم راهکارهای عملی برای مقابله با پدیده اخبار جعلی و مبتذل ارائه نماید، اما در عین حال اعتراف می کند: واقعیت بسیار پیچیده تر از این حرف ها است.

وی می نویسد: این وضعیت به خوبی در یک ضرب المثل قدیمی بیان شده است؛ «قبل از این که حقیقت بخواهد چکمه هایش را بپوشد، دروغ نیمی از جهان را طی کرده است.» هر آنچه که در این کتاب بیان شده در واقع این هشدار را به ما می دهد که چرا فرآیندهای کنترل واقعیت و اعتبارسنجی حتی وقتی با دقت کامل با هم تجمیع می شوند، باز هم برای عقب راندن مطالب جعلی و مزخرف مشکل دارند و مدام در حال دست و پا زدن هستند(ص ۳۲۹).

مهدی شفیعی مدیرمسئول روزنامه ایران نیز در مقدمه ای که برای ترجمه فارسی این کتاب نوشته، مقابله با اخبار جعلی را یک ضرورت فوری خوانده و تاکید کرده است: برای مقابله با پدیده اخبار جعلی که با ظاهری موجه و حتی فریبنده، کل نظام های دموکراتیک و جریان اصلی رسانه ای را در جهان در معرض تهدید قرار داده، اقدام فوری و عاجل ضروری است ولی بدون تردید نحوه تنظیم و اعمال مقررات در این حوزه، عاری از جنجال و سروصدا نخواهد بود. چرا که سانسور برخط اخبار جعلی که خود را به عنوان اخبار واقعی و اصیل جا زده اند، احتمالاً در ابتدا عواقب و بازتاب های منفی زیادی به دنبال خواهد داشت.

وی افزوده است: برقراری تعادل و توازن حرفه ای، فنی و حقوقی در این زمینه – مقابله با اخبار جعلی و فریبکارانه بدون لطمه زدن به اخبار واقعی ولی ناخوشایند – مهمترین چالش سال های آینده خواهد بود که برای گذار موفقیت آمیز از آن همکاری رسانه های اصیل، کارشناسان و متخصصان عرصه ارتباطات، دولت ها، سازمان های بین المللی و نهادهای غیردولتی و به ویژه مراکز آموزشی و آکادمیک ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

«آلکس گیبنی» مستندساز برنده جایزه اسکار درباره کتاب پسا حقیقت گفته است: در عصـر ترامپ اخبارجعلـی و مبتذل مثل یـک ویـروس همه جـا پخـش می شـد. جیمـز بـال در ایـن کتـاب تلاش کـرده اسـت بـا حضـور در آلوده تریـن مناطـق، راهی بـرای متوقف کردن اشـاعه اخبارجعلـی و مبتـذل در جهان پیـدا کند.

«آلن رُسبریجر» سردبیر سابق روزنامه گاردین نیز در اظهارنظری «پسـاحقیقت» را یـک کتـاب مهم خوانده که در بهتریـن زمـان ممکن و توسـط یکی از تیزهوش تریـن و خـوش فکرتریـن روزنامـه نـگاران عصـر جدید به رشـته تحریـر درآمده اسـت.

چاپ نخست کتاب پسا حقیقت (جهان در تسخیر اخبارجعلی و مبتذل) در ۴۱۲ صفحه و به قیمت ۸۵ هزار تومان هم اکنون در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...