رمان «کیمیا؛ دختر مولانا» اثر ولید علاء‌الدین نویسنده مصری با ترجمه کریم اسدی اصل (پورزبید)  توسط انتشارات «مروارید» منتشر و روانه بازار کتاب شد.

کیمیا؛ دختر مولانا ولید علاء‌الدین

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، این رمان که به کیمیا، دخترخوانده مولانا می‌پردازد، از زاویه‌ای کاملا متفاوت به این شخصیت که اطلاعات اندکی درباره وی وجود دارد می‌پردازد. از زاویه‌ای برخلاف رمان‌هایی که تاکنون در ایران نوشته یا ترجمه شده‌اند.

قهرمان داستان که خود نویسنده یعنی ولید علاء‌الدین است، بابت نوشتن پژوهشی برای یک موسسه فرهنگی به مناسبت هشتمین سده مولانا، از دبی به ترکیه سفر می‌کند. در آن‌جا به سرنوشت کیمیا علاقه‌مند می‌شود و به جست‌وجوی هرچیزی که مرتبط با کیمیاست، می‌پردازد. به‌ویژه دنبال قبر کیمیا می‌گردد که آن را نیز پیدا نمی‌کند.

از آن جایی که قهرمان داستان از دوران بچگی درگیر خواب و خیال بوده و اتفاقاتی برایش بین خواب و بیداری می‌افتاده در این سفر و در ترکیه نیز در زمان جستجو جهت یافتن اثری از کیمیا در حافظه مردمی و نیز تجسس قبرش اتفاقاتی بین خواب و بیداری می‌افتد.

داستان کتاب بین تخیل و واقعیت در رفت‌وآمد است. برای قهرمان داستان در شهر قونیه و در نزدیکی مقبره مولانا و حتی در «آق شهر» شهر «ملانصرالدین» که در فرهنگ عربی مشهور به «جحا» است اتفاقاتی می‌افتد که متوجه نمی‌شود در خواب برای او افتاده یا در واقعیت. به عبارتی این رمان تلفیقی از واقعیت و خواب است.

قهرمان داستان در ابتدا از استانبول به قونیه سفر می‌کند و در طی مسیر هم برایش اتفاقاتی جالب رخ می‌دهد؛ ولی بیشتر داستان حول‌وحوش کیمیا دختر مولوی است و تلاش زیاد قهرمان برای بیرون‌کشیدن چیزی درباره کیمیاست. آخر سر هم بدون آنکه چیزی از کیمیا پیدا کند؛ همان‌طور که به ترکیه با هواپیما آمده بود با هواپیما به دبی برمی‌گردد.

قهرمان کتاب برای یافتن اثری از کیمیا کتاب‌های زیادی را مطالعه می‌کند و با آدم‌های زیادی از جمله یک نویسنده ایرانی هم تماس برقرار می‌کند تا شاید در حافظه مردمی ایرانی‌ها چیزی پیدا کند؛ ولی در این امر هم ناکام می‌شود.

او همچنین در خواب و بیداری از زبان علاء‌الدین ولد، پسر مولانا سخن می‌گوید و ماجراهایی که با حضور شمس و ازدواج‌اش با کیمیا رخ داده را نیز در کتاب می‌آورد.

نویسنده در رمان کیمیا برخلاف رمان‌هایی که تاکنون درباره این شخصیت نوشته یا ترجمه شده است، کیمیا را قربانی دوستی و علاقه مولانا به شمس معرفی می‌کند، مولانا برای حفظ ارتباطش با شمس، کیمیای کم‌سن‌وسال را به شمس هبه می‌کند (به همسری او در می‌آورد).

برخلاف رمان‌های دیگر درباره کیمیا، در این رمان کیمیا یک قربانی است.

علاء‌الدین کیمیا را از حاشیه به متن آورده و او را تبدیل به اسطوره کرده است، همانند همان اسطوره‌هایی که به وی ستم کردند و به حاشیه راندند.

ولید علاء‌الدین قهرمان رمان به مانند علاءالدین ولد پسر مولانا که عاشق کیمیا شد، او هم عاشق کیمیا می‌شود؛ ولی هر دو در رسیدن به عشق‌شان یعنی کیمیا ناکام می‌مانند. حالا باید دید آیا کریم اسدی اصل مترجم نیز به عشق کیمیا می‌رسد یا نه!

چاپ نخست رمان کیمیا در 226 صفحه و با قیمت 54هزار تومان توسط انتشارات مروارید منتشر و روانه بازار شد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...