رمان «برش جنگل» [Il taglio del bosco] اثر کارلو کاسولا [Carlo Cassola] منتشر شد.

برش جنگل» [Il taglio del bosco] اثر کارلو کاسولا [Carlo Cassola]

به گزارش کتاب نیوز، «برش جنگل» نوشته کارلو کاسولا را که طاهر نوکنده برای نشر نو ترجمه کرده، حكايت زندگى پنج مرد در جنگل توسكاناست كه به بريدن درخت‌ها و فروش چوب و آماده‌كردن زمين براى دورِ بعدی مشغول‌اند.

ناشر در معرفی این اثر داستانی و نویسنده آن آورده ست:

كارلو كاسّولا (1917-1987) يكى از برترين نويسندگان نسل بعد از جنگ جهانى دوم ايتالياست و او را از پيشاهنگان جنبشى مى‌دانند كه در فرانسه، به شیوه‌ای دیگر، نام «رمان نو» گرفت. آثارش كه عمدتاً دربارۀ زندگى مردم عادى توسكاناى ايتالياست سرشار است از تصویرهای دقيق و گيرا با بهره‌گيرى فراوان از كنش. عنصر مهم در آفريده‌هايش پرداختن به مضامين زندگی سخت مردم توسكاناست كه به هستۀ اصلى فرهنگ ايتاليايى بعد از جنگ تبديل شد. كاسّولا واقعيت را، بدان‌گونه كه هست، می‌بیند و بازنمایی می‌کند بى‌‌آنكه در دام آرايه‌ها و صنايع بیانیِ سبكى بيفتد. آثار او نه‌تنها درد و رنج شهروندان عادى، بلكه سرخوردگى روشنفكران ايتاليايى را برجسته می‌کند كه در دورهٔ فاشیسم مجال چندانى براى بيان آزادانه نداشتند.

بُرش جنگل حكايت زندگى پنج مرد در جنگل توسكاناست كه به بريدن درخت‌ها و فروش چوب و آماده‌كردن زمين براى دورِ بعدی مشغول‌اند. گولى‌يلمو، قهرمان داستان، خود را غرق كار كرده است تا غم مرگ همسرش را فراموش كند. حال و روز قهرمان بيانگر احوال خود نويسنده است كه در گرماگرم نوشتن اين كتاب همسرش را از دست مى‌دهد. اين ضايعه نگاه او به زندگى و ادبيات را دگرگون مى‌كند.

چاپ اول برش جنگل نوشته کارلو کاسولا در 142 صفحه با قیمت 42 هزارتومان در کتابفروشی ها در دسترس علاقمندان به داستان قرار دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...