کتاب «خدا به داد آدم ابله برسد» [God saves the mark]‬ نوشته‌ دانلد ای. وست‌لیک [Donald Westlake] با ترجمه‌ کیهان بهمنی منتشر شد.

خدا به داد آدم ابله برسد» [God saves the mark]‬ نوشته‌ دانلد وست‌لیک [Donald Westlake]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این رمان در ۳۲۰ صفحه و با قیمت ۶۵هزار تومان توسط نشر آموت منتشر شده است.

در معرفی «خدا به داد آدم ابله برسد» توسط ناشر می‌خوانیم: فرد فیچ، شهروند ساده‌ای است در جهنم نیویورک (شهری مملو از آدم‌های کلاهبردار و شیاد) که فقط خدا باید به داد او برسد؛ به‌ویژه هنگامی که ثروتی بادآورده، ناگهان او را به طعمه‌ای خوب برای گروه‌های گانگستری نیویورک مبدل می‌کند.

در این داستان پرفراز و نشیب، دانلد وست‌لیک، با کمک گرفتن از عناصر ادبیات پلیسی و جنایی و در عین حال با شخصیت‌پردازی خوب و خلق شخصیت‌هایی جذاب، داستانی پرکشش را پدید آورده که بیشتر شبیه نوعی معماست؛ معمایی که حل آن، تجربه‌ خواندن این اثر را به تجربه‌ای شیرین تبدیل می‌کند.

دانلد ادوین وست‌لیک، نویسنده‌ای پرکار بوده و در طول دوران کاری خود بیش از یکصد اثر را خلق کرده است. غالب آثار او در ژانر پلیسی و داستان‌های علمی‌تخیلی قرار می‌گیرند. وست‌لیک در طول دوران نویسندگی‌اش سه بار موفق به دریافت جایزه‌ «ادگار» شده است و رمان «خدا به داد آدم ابله برسد» در سال ۱۹۶۸ در بخش بهترین رمان موفق به دریافت این جایزه شد.

کیهان بهمنی، متولد ۱۳۵۰، مترجم و استاد دانشگاه است. از او ترجمه‌ کتاب‌های «خدمتکار و پروفسور»، «انتقام»، «پلیس حافظه»، «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد»، «پیرمرد صدساله‌ای که از پنجره بیرون رفت و ناپدید شد»، «پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت»، «پیرزن دوباره شانس می‌آورد»، «پیرزن دوباره قانون‌شکنی می‌کند»، «من از گردنم بدم میاد» و «کشتن عمه خانم» در نشر آموت منتشر شده است.

[این کتاب پیش از این با عنوان «حق نگهدارِ ابلهان» توسط محسن موحدی‌زاد ترجمه شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...