کتاب «از فرنگ‌شناسی تا غرب‌نگاری: مطالعه‌ای در تاریخ سینمای ایران» نوشته محمد سروی‌زرگر ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شد.

از فرنگ‌شناسی تا غرب‌نگاری: مطالعه‌ای در تاریخ سینمای ایران محمد سروی‌زرگر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این کتاب، در راستای اندیشیدن به «غرب‌شناسی» به‌عنوان «دانشی جمعی» در ایران معاصر، بر ضرورت اتخاذ رویکردی تاریخی در مطالعه غرب‌شناسی در ایران تأکید می‌کند و معتقد است سینما به دلیل حضور تاریخی طولانی‌مدت در تاریخ معاصر ایران، پیچیدگی‌های رابطه میان سازوکارهای تولید و توزیع آن و همچنین امکان‌های متکثری که بازنمایی‌های بصری برای خوانش فراهم می‌آورد، محملی مهم برای پرداختن به مفاهیم و ایده‌ها در تاریخ معاصر ایران است.

در این مطالعه هدف اصلی، فهمِ شرایط و امکان‌های شکل‌گیری استراتژی‌های متفاوت بازنمایی غرب در سینمای ایران است که نویسنده این مهم را با تمرکز بر سوژه‌های ساخته‌شده در این فرآیند و مقولات موضوعی یا مضمونی مرتبط با این سوژه‌ها پیش می‌برد. استخراج این سوژه‌ها، از دل نوعی تحلیل مضمونی از بازنمایی غرب در سینمای ایران حاصل شده است که در مرحله نخست، ابتدا آن دسته از آثاری که در آن‌ها مضمونی مرتبط با غرب یا شخصیت‌های غربی مطرح شده‌ است، بررسی شده‌اند و سپس، در قالب روایتی تاریخی به ارائه تطورات تاریخی سوژه‌های برساخته‌شده در سینمای ایران از خود و دیگری، ‌ پرداخته شده است.

نویسنده باتوجه به این هدف تلاش می‌کند به این سوالات پاسخ دهد که باتوجه به نقش بارز و برجسته رسانه‌ای مانند سینما در تاریخ ارتباطات ایران و جهان، چه تصویری از غرب در سینمای ایران ارائه شده است؟ این تصاویر یا بازنمایی بصری از غرب، چه صورت‌بندی مفهومی‌ای از فهم «اهالی سینما» مانند کارگردان‌ها و فیلمنامه‌نویسان از غرب یا غرب‌نگاری به دست می‌دهد؟ و در نهایت، چه مؤلفه‌های کلان سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی – هم در سیر تاریخی و هم در روندها یا رویه‌ها – در شکل‌گیری به غرب(های) بازنمایی‌شده در سینمای ایران دخیل بوده‌اند؟

این پژوهش، بر این ایده تأکید می‌کند که پرسش از بازنمایی «دیگری»، همزمان، پرسش از بازنمایی «خود» است، اما الزاماً این امر به معنای برساخت دوگانه «خود» در برابر «دیگری» نیست. به عبارت دیگر، این اثر یادآور می‌شود که به‌جای افتادن در دام کلیشه رایج «خود» در برابر «دیگری»، بر فهم نسبت میان این دو متمرکز شده است و «مقصد» را در کنار «مبدأ» قرار داده است؛ به‌گونه‌ای که این دو نه در مقابل هم، بلکه همراه هم فهم می‌شوند.

به استناد این مطالعه، در سینمای ایران، هرگز با صورت‌بندی واحدی از بازنمایی غرب و غربی روبه‌رو نبوده‌ایم، بلکه مهم‌تر از ارائه بازنمایی‌های متکثر از غرب، اشکال مختلف و متنوعی از «خود» نیز ارائه شده است. نویسنده پس از بررسی تاریخی، نتیجه می‌گیرد سینمای ایران در مواجهه با غرب «سوژه‌های» متنوع و متکثری بازتولید کرده است که برآمده از دل ساختارهای کلان سیاسی-اجتماعی حاکم بر هر یک از دوره‌های مورد مطالعه در این پژوهش است. بدین‌صورت که در غالب فیلم‌های تولیدشده در ایران پیش از انقلاب، تصویری «اتوپیایی» از غرب ارائه شده است و در سینمای ایران پساانقلابی، غرب بیش از هر چیزی تصویری دیستوپیایی دارد.

نویسنده در این مطالعه، با بیان اینکه صورت‌بندی‌های متفاوت از غرب در سینمای ایران، بی‌اعتنا به اصل «هم‌سرنوشتی» در حال بازتولید کلیشه‌هایی درباره خود و دیگری بوده‌اند، تأکید می‌کند که مطالعات غرب‌شناختی باید بتوانند الگوی جدیدی مبتنی بر اصل «هم‌سرنوشتی» را برای اندیشیدن درباره نحوه فهم شرقیان از غرب فراهم آورند و از ارائه گزاره‌های کُلی یا کلان‌روایت‌ها از غرب اجتناب کنند.

نویسنده در پایان متذکر می‌شود بررسی بازنمایی غرب در سینمای ایران تا به امروز نمی‌تواند کامل شود، مگر با اشاره به فضای بازنمایی دیگر یعنی شبکه‌های اجتماعی که امروزه موازی با سینما، فهم ما از غرب را با شدت و حدّتی توصیف‌ناشدنی تحت تأثیر قرار داده است. او یادآوری می‌کند، اگر سینما و تلویزیون در طول قرن بیستم نسبت میان «ما» و «غرب» را از خلال ارائه بازنمایی‌های متکثر و پیچیده‌تر از غرب متحول کردند، شبکه‌های اجتماعی به‌ویژه اینستاگرام، در حال ایجاد انقلابی در این مسیر هستند.

کتاب «از فرنگ‌شناسی تا غرب‌نگاری» مجموعاْ در ۲۸۳ صفحه و با قیمت ۳۲ هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...