کتاب «چقدر تو مهربونی! (مجموعه نیایش خردسال)» اثر مریم زرنشان توسط انتشارات کتاب پارک منتشر و راهی بازار نشر شد.

چقدر تو مهربونی! (مجموعه نیایش خردسال) مریم زرنشان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «چقدر تو مهربونی! (مجموعه نیایش خردسال)» با تصویرگری عاطفه شفیعی‌راد به‌تازگی توسط انتشارات کتاب پارک منتشر شده است.

مخاطبان اصلی این‌کتاب،‌ خردسالان ۳ تا ۶ ساله هستند و کتاب نیز مناجات‌های ساده‌ای را در قالب شعر کودکانه شامل می‌شود. در این‌شعرها به این‌نکته توجه شده که خردسالان سوالاتی درباره خدا و آفرینش دارند و خدا را با نشانه‌هایش می‌شناسند. مریم زرنشان معتقد است برای بچه‌های کوچک، باید خدا را به‌عنوان پناهگاه مهربان و روزی‌دهنده معرفی کرد.

در مجموعه‌شعر «چقدر تو مهربونی!» مهربانی‌های خدا تصویر شده و شاعر، شکرگزاری همه مخلوقات را به مخاطب کتاب می‌آموزد.

دست‌های چوبی، سوال، مثل باد، آشتی، پالتوپوست، تونل، مورچه، هزارپای قطاری، ماهی، بارون عناوین شعرها و مناجات‌های این‌کتاب هستند.

در بخشی از این‌کتاب که درباره ابر و باران است، می‌خوانیم:

سوال:

خداجونم، چه‌جوری/ اَبری می‌شه آسمون/ تو دِلِ ابر تُپُل/ جا می‌شه برف و بارون؟
یه روز هوا برفیه/ یه روز هوا بارونی؟/ جواب این سوالو/ فقط خودت می‌دونی
وقتی بارون می‌باره/ از ابرا هِی شُر و شُر/ می‌گه: «خدای خوبم،/ یه عالمه تشکر!»

این‌کتاب با ۲۴ صفحه مصور رنگی، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...