هفتادویکمین شماره مجله «سینما و ادبیات» به سینمای ایتالیا و کارگردان آن فدریکو فلینی اختصاص دارد.

به گزارش ایسنا، در معرفی این مجله می‌خوانیم: فلینی از کارگردان‌هایی است که با فیلم‌های تأثیرگذارش چون «هشت‌ونیم»، «آمار کورد»، «جاده» و ... منبع الهام بسیاری از کارگردان‌های پس از خود بوده است. در همین شماره اسکورسیزی از تأثیراتی که از او پذیرفته می‌گوید.

 «تأثیرپذیری در سینمای ایران» موضوع بخش سینمای ایران این مجله است. مسعود کیمیایی، فرزاد موتمن، امیرحسین ثقفی و جواد طوسی به بحث درباره این موضوع نشسته‌اند: تأثیرپذیری خلاقانه در سینما چگونه صورت می‌گیرد؟ مرزها و حدود این تأثیرپذیری تا کجاست؟ و کجاها به تقلید پهلو می‌زند؟ در یک کلام سینمای ایران متأثر از کیست؟

به حاشیه‌رانده‌شدگان ادبیات چه کسانی هستند؛ این موضوع محوری ادبیات این شماره «سینما و ادبیات» است. بحثی که به ادبیات اقلیت نیز معنا می‌شود و به «ادبیات حاشیه شهر» می‌رسد و پدیدآمدن حاشیه‌های شهرها، شخصیت‌های حاشیه‌ای و زبان جدیدی که خلق می‌کنند. موضوع را از زبان مهسا محبعلی، هوشیار انصاری‌فر، حسین نمکین و کیهان خانجانی بشنوید و در مقالات احمد اخوت، شاپور بهیان، محمود حدادی، پژمان تیمورتاش، ابوتراب خسروی و مهدی افروزمنش پی بگیرید.

«رمان فارسی در آستانه ۱۴۰۰؛ چه باید کرد؟» پرونده ویژه مجله در این شماره این عنوان را بر پیشانی دارد. رمان فارسی کم‌زور شده است، کم‌توان، و ایده‌ها فرسوده شده‌اند. چند سالی تا سال ۱۴۰۰ مانده است؛ در این چند سال چه وضعیتی می‌توان برای رمان فارسی متصور شد. ابراهیم دمشناس، شهریار وقفی‌پور، امیرحسین خورشیدفر و خلیل درمنکی در میزگرد و فرهاد حیدری گوران، پیمان اسماعیلی و... در مقالات خود با دیدگاه‌های متفاوتی به این سوال پاسخ گفته‌اند.

آیا در عرصه ادبیات از فرم انتظار می‌رود تا سوءتفاهم بیافریند. «سوء‌تفاهم در ادبیات» یعنی چه و در روایت چگونه به کار می‌افتد و با زبان چه می‌کند؟ این چکیده موضوع هیروگلیف در این شماره است که بحث محوری‌اش را در مقاله ژاک رانسیر می‌توانید دنبال کنید.

بخش نوآمده سینه‌فیل موضوع مهجور اما مهم «سینما دیرکت» را برگزیده است. جریانی مهم و موثر که از اواخر دهه ۵۰ میلادی در سینمای کانادا ظهور می‌کند و به سینماهای دیگر کشورها از جمله آمریکا و فرانسه راه و گسترش می‌یابد.

چرا در سینمای امروز ایران نوعی «تهرانی‌گری و مرکزگرایی» بر همه چیز سایه افکنده است؟ چرا سینمای امروز ایران این همه نسبت به گوناگونی‌های فرهنگی و جغرافیایی و حتی تنوع روایی و داستانی مرسوم بی‌تفاوت است. گریز از مرکز به ریشه‌یابی این موضوع قابل تأمل در سینمای ایران پرداخته است.

«مسئله کردها، هویت و طبقه» موضوعی است که بخش فیلم‌ها و احساس‌ها در سومین پرونده سینمای ترکیه آن را مورد بررسی قرار داده است.

 مقاله «گدار، مسئله سینما/سینما، مسئله گدار» از امید روحانی نیز در این شماره منتشر شده است.

شماره ۷۱ مجله «سینما و ادبیات» با صاحب‌امتیازی و مدیرمسئولی همایون خسروی دهکردی و سردبیری نیلوفر نیاورانی  در ۲۳۳ صفحه با قیمت ۱۲هزار تومان منتتشر شده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...