«مهمانی شکار» [[The Hunting Party]] اولین رمان معمایی لوسی فولی [Lucy Foley] با ترجمه محدثه احمدی منتشر شد و به بازار کتاب آمد.

مهمانی شکار» [[The Hunting Party]] لوسی فولی [Lucy Foley]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین، «مهمانی شکار» داستانی هول‌انگیز، رمزآلود و مهیج است با رگه‌های روان‌شناختی، به‌سبک آگاتا کریستی.

ماجرا از این قرار است که در تعطیلات کریسمس، گروهی از دوستان قدیمی، طبق سنتی ۱۰ ساله، برای آغاز سال نو دور هم جمع می‌شوند. آن‌ها عمارتی دورافتاده در ارتفاعات اسکاتلند را انتخاب کرده‎اند؛ مکانی مناسب برای دور شدن از هیاهوی شهر و رسیدن به آرامش. در ابتدا، همه‎چیز خوب است اما پس از گذشت این سال‌ها خشم و کینه‌های پنهانی در دل اعضای گروه سنگینی می‌کند. در میان شور و هیجان آغاز سال نو، ناگهان ریسمان رفاقت پاره می‎شود؛ یک نفر می‌میرد و یک نفر قاتل است.

«مهمانی شکار» اولین رمان معمایی لوسی فولی نویسنده جوان بریتانیایی است که در ایران با رمان «فهرست مهمانان» معرفی شد. او دانش‎آموخته رشته ادبیات انگلیسی است و سال‎ها ویراستار ادبیات داستانی بوده است. فولی در سال ۲۰۱۸، با الهام گرفتن از منطقه‎ای دورافتاده در اسکاتلند، رمان «مهمانی شکار» را منتشر کرد که از همان ابتدا با استقبال بسیار خوب مخاطبان مواجه شده و پیوسته در فهرست پرمخاطب‌های ساندی تایمز قرار داشته است.

این رمان با ترجمه محدثه احمدی در ۳۳۶ صفحه توسط نشر نون به بازار کتاب راه یافته است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...