کتاب «مفاخرنامه» مجموعه پیشگفتارها و سخنرانی‌های حسن بلخاری بر بزرگداشت نامه ها، کتاب‌ها و نشست‌های تخصصی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و دیگر سازمان‌ها از سوی انتشارات انجمن منتشر شد.

مفاخرنامه حسن بلخاری

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در پیشگفتار این اثر به قلم حسن بلخاری استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی آمده است: «قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: مَن‎ أكرَمَ عالِماً فَقَد أكرَمَنی وَ مَن أكرَمَنی فَقَد أكرَمَ اللهَ و مَنْ أكرَمَ الله فَمَصیرُهُ الی الجَنَّهِ.

هر كس عالمی را گرامی بدارد، مرا گرامی داشته و هركس مرا گرامی بدارد و اكرام كند، خدا راگرامی داشته و اكرام نموده و هركس خدا را اكرام كند، به سوی بهشت روانه خواهد شد.

سنت حسنه‌ای که استاد فرزانه دکتر مهدی محقق در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بر جای گذاشتند، نه تنها بزرگداشت و تجلیل و تکریم مفاخر با حضور سخنوران و اندیشمندان، که چاپ کتابی نیز از زندگی نامه و فعالیت‌های فکری و فرهنگی هر کدام از آن بزرگان اندیشه و ادب ایران و اسلام بود.

در این مجموعه ضمن شرح کامل زندگی هرکدام از مفاخر، مقالات متعددی از آن شخصیت یا در باره او چاپ می‌گردید تا منبع و مرجع ماندگاری از حیات و آثار مفاخر برجسته ایران باشد. این سنت همچنان در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی پابرجا و مستقر است.

مقدمه این مجموعه‌ها یا همان شرح احوال و آثار مفاخر، توسط حضرت استاد نگاشته می‌شد و غالباً در باب آن شخصیت یا موضوعی بود که آن مفخر به آن، مُشتهر و شناخته شده بود.

بعدها مجموعه این مقدمه‌ها در کتابی جداگانه تحت عنوان مفاخرنامه توسط انجمن چاپ گردید.

کتابی که پیش روی شماست ادامه همان سنت حسنه دکتر محقق در چاپ کامل مقدمه‌های نگاشته شده بر زندگی‌نامه علمی و فرهنگی استادان مفاخر و نیز برنامه‌های دیگری است که در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برای بزرگداشت مفاخر ملی ایران چون حافظ، سعدی، فردوسی، مولانا، ابوریحان، ابن‌سینا و ... طی سالهای 1396 تا 1397 برگزار گردید.

امید است مجموعه فعالیت های انجمن آثار و مفاخر فرهنگی که به همت و پایمردی کارکنان متعهد و دلسوزش به ویژه در حوزه معاونت محترم پژوهشی و نیز بخش انتشارات آن انجام می شود مورد قبول حضرت حق تعالی و نیز مردم فهیم و معزز ایران سربلند قرار گرفته و در شناساندن جایگاه و عظمت مفاخر ملی ایران مؤثر و مفید باشد.»

این کتاب در شمارگان 300 نسخه و با قیمت 50000 تومان روانه بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...