کتاب «بچه‌گربه، کارگاه پرماجرا» [Cat Kid Comic Club] نوشته‌ دیو پیلکی [Dav Pilkey] با ترجمه‌ ابوذر مؤمنی‌زاده از سوی انتشارات مهرسا منتشر شده است.

بچه‌گربه، کارگاه پرماجرا» [Cat Kid Comic Club] نوشته‌ دیو پیلکی [Dav Pilkey]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، دیو پیلکی در این کتاب در قالب داستانی جذاب و پرکشش کودکان را با مهارت داستان‌نویسی آشنا می‌سازد.

در این کتاب به‌طور غیرمستقیم مخاطب می‌آموزد چگونه داستان بنویسد و چه نکاتی را باید در داستان‌نویسی رعایت کند. داستان‌های کوتاه، طنز و خلاقانه‌ این کتاب آن‌قدر جذاب است که شما را تا پایان ماجرا می‌کشاند و چشم‌انتظار جلد دوم این مجموعه -که امسال منتشر می‌شود- نگه می‌دارد.

مخاطب با دنبال‌کردن سیر داستان با فرایند خلق داستان مصور (کمیک)، خطاها و پیشرفت‌هایی که با تلاش و تمرین و ممارست رفع می‌شوند آشنا می‌شود و می‌آموزد چطور از «شکست» نترسد. «نقلی‌ماهی و ملخ»‌؛ «دارودسته‌ی بچه‌قورباغه‌ها»؛ «ساندویچ پنیر گودزیلا» تنها بخشی از داستانک‌های بامزه‌ای است که در دل داستان اصلی روایت می‌شود؛ هرکدام از آن‌ها کمیک‌های کوچک، مجزا و متفاوتی هستند که با استفاده از سبک طنز، داستانی، شعر و نثر بیان شده‌اند. دیو پیلکی در تصویرگری هم ابتکار داشته و کار متفاوتی ارائه کرده است، رنگ اکریلیک، مداد رنگی، ماژیک، کاراکترهای دست‌ساز، عکس، کلاژ تصاویر و حتی کوکی.

خوانندگان همه‌ سنین از مطالعه‌ داستان‌های این کتاب لذت می‌برند. «بچه‌گربه، کارگاه پرماجرا» اثر نویسنده‌ پرفروش، دیو پیلکی است که در قالب کمیک استریپ ارائه شده است.

«بچه‌گربه، کارگاه پرماجرا» که ماه دسامبر سال 2020 منتشر شده، به‌تازگی در 176 صفحه، با قیمت 35000 هزار تومان و در 1500 نسخه برای گروه سنی +8 سال از سوی انتشارات مهرسا منتشر شده است.

[دیو پیلکی (1966- )، تصویرساز و نویسنده آمریکایی ست که بیشتر به عنوان نویسنده و تصویرساز مجموعه کتابهای «کاپیتان زیرشلواری» در دنیای ادبیات کودک شناخته می‌شود.]

ترجمه‌‌ داستان‌های کمیک «پایم را بو کن!» و «تخم‌مرغ یا تخم‌چشم؟» از مجموعه‌ی «جوجه و نابغه» و مجموعه‌‌ شش‌جلدی «بیگ‌نیت» تاکنون از ابوذر مؤمنی‌زاده منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...