«مرد سوت‌زن» [Bay Duduk] عزیز نسین [aziz nesin] را نشر نگاه منتشر کرد.

مرد سوت‌زن» [Bay Duduk] عزیز نسین [aziz nesin]

به گزارش کتاب نیوز، مجموعه داستان کوتاه «مرد سوت زن» اثر عزیز نسین توسط نشر نگاه و با ترجمه پئریکا گلیاری و پدرام رمضانی به چاپ رسید.

مهمت نصرت معروف به عزیز نسین، نویسنده، طنزپرداز و مترجم اهل ترکیه (زاده ۲۰ دسامبر ۱۹۱۵ و در گذشته ۶ ژوئیه ۱۹۹۵) است.

ناشر در معرفی این اثر اینگونه آورده است که:

عزیز نسین در آثارش به نقد نابرابری های اقتصادی، سیستم اداری کشور و بسیاری از ویژگی های جامعه می پردازد. مجموعه داستان مرد سوت زن نیز دربردارنده مضامین اجتماعی و اخلاقی است که به زبانی ساده و البته طنز آمیز جامعه را نقد می کند. این مجموعه با چهارده داستان کوتاه، موضوعاتی همچون بوروکراسی رایج در ادارات تا رفتار فرصت طلبانه مردم نسبت به یکدیگر را دستمایه طنز خود قرار میدهد. در بخشی از کتاب می خوانیم: «خدا خودش می داند که من جز سوت زدن هیچ گناه دیگری نداشتم. بعد از آن، فهمیدم درست است که سوت زدن در کشور ما کارها را راه می اندازد، ولی باید بلد باشی که چطور سوت بزنی.»

همچنین پئریکا گلیاری و پدرام رمضانی مترجمان این اثر پیش از این کتاب «قصبه» را برای انتشارات آگاه ترجمه کرده اند.

«مرد سوت زن» نوشته عزیز نسین توسط نشر نگاه در 112 صفحه، با قطع رقعی و با قیمت 22هزار تومان منتشر و در کتابفروشی ها در دسترس علاقمندان است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...