• 23 فروردین 1401

    پیرامون-ارتباط-بدون-خشونت-زبان-زندگی-الهه-خراسانچی

    ارتباطات روزانه و تعاملات خانوادگی، یکی از مهمترین کلاس‌های درس رشد اجتماعی و به خصوص رشد هیجانی است... لازم است ارتباط بین هیجان و نیاز را درک کنیم به هیجاناتمان آگاه باشیم و بتوانیم آنها را کنترل کنیم... هیجانات مانند صفحه نشانگر ماشین است که به ما نشان می‌دهد درون ما چه خبر است... کودکان با نگاه به بزرگسالانی که هیجاناتشان را کنترل می‌کنند؛ راهبردهای تنظیم هیجان را یاد می‌گیرند... با واژگانی که احساسات و هیجان‌های مختلف ما را نشان دهند آشنا نیستیم ...

  • 18 آبان 1400

    نگاهی-به-زندگی-مادر-ادبیات-کودک-توران-میرهادی

    مادری هنرمند، کاتولیک‌زاده‌ و آلمانی تبار... به دخترش آموخت که غم‌های بزرگ را به کارهای بزرگ تبدیل کند... با یکی از افسران ارتش به نام جعفر وکیلی ازدواج کرد... به دلیل هواداری از دکتر مصدق، دستگیر و در آبان همان سال اعدام شد... غم از دست دادن پسرش کاوه را برای خودش این‌گونه تعریف کرده که باید باشم و پل بسازم که کاوه‌های دیگر در آب غرق نشوند... کودک باید بعد از فضای آموزشی به بهشتی کوچک برود. بهشتی که کتابخانه نام دارد و پر از کتاب‌های با ارزش است... یک دانشنامه برای کودکان و نوجوانان ایران ...

  • 17 آذر 1398

    تیستوی-سبز-انگشتی-با-عمو-سیبیلو-به-کانون-برگشت

    پسرک درمی‌یابد انگشتانش خاصیت سبزکننده دارند. بذر هر گیاهی که با انگشتان تیستو تماس برقرار کند سبز می‌شود و به سرعت به گیاهی زیبا تبدیل می‌شود. تنها دوست و همدم او باغبان پیری‌ است به نام سبیلو که به تیستو می‌آموزد ویژگی منحصر به فرد انگشتان او می‌تواند تغییرهای شگرفی در دنیای اطرافش ایجاد کند... نسخه اصلی این کتاب به سال 1957 و در فرانسه منتشر شده است... تاکنون بیش از ۵۷هزار نسخه از آن به چاپ رسیده است. ...

Loading
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاح‌پذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایه‌های این مملکت، مثل رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌هایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب می‌فرساید، اما داستان‌های کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون می‌شوند و شخصیت بچه‌های ما را می‌سازند ...
اگر متوجه شویم کودکمان در آزمون تقلب کرده... آن دزد هم احتمالا در کودکی روی صحنه نمایش مهدکودک یا بعد از آزمون مدرسه، مایه افتخار والدینش بوده است... در همان حال که از چنین افرادی بیزاریم، ممکن است یکی از همان‌ها را در خانه تربیت کنیم... احتمالا سرعت پیشرفت او کم می‌شود... این چیزها نشانه «ضعف» او خواهند بود... نمی‌شود تصمیم بگیرید کودکتان را تربیت کنید، در حالی که خودتان تربیت نشده باشید ...
زمانی که ما تنها به رفتار فرزندمان توجه می‌کنیم و نسبت به ریشه آن رفتار و احساسات او بی‌تفاوتیم... با مهارت‌هایی آشنا می‌شویم که به کودکمان کمک می‌کند تا از رفتارهای منفی فاصله بگیرد و خودانضباطی، مسئولیت پذیری، همکاری و مهارت‌های حل مسئله را بیاموزد... باعث شده است نزاع بین کودکان تا هشتاد درصد کاهش یابد و مشاجره روزانه به کلی حذف شود... مهارتِ دریافت تمام پیام‌هایی که از طرف مقابل برای ما ارسال می‌شود ...
شکل نوشتن از عشق متفاوت است... منظومه‌های ما، عشق‌هایشان نافرجام است؛ خسرو و شیرین، وامق و عذرا و لیلی و مجنون هیچ‌کدام به وصال نمی‌رسد... کاش نویسنده‌های ما به این سمت بروند که عاشقانه بنویسند و از عشق‌هایی بنویسند که برای ماست... وجودم را به تو دادم و حالا تو مرا در قفس کرده‌ای... نوجوان را نمی‌خواهم در این سن به وصال برسانم ...
همراه چند کودک دیگر در یتیم‌خانه‌ای کوچک روزگار می‌گذراند و زندگی‌اش خالی از هرگونه ماجرا و هیجان است... غول از بین بچه‌های یتیم‌خانه، او را می‌رباید... اعتراف می‌کند که هیچ‌وقت آدم‌ها را نتوانسته درست بشناسد، زیرا آن‌ها همیشه کارهایی می‌کنند که با هیچ منطقی، جور درنمی‌آید... تیمی از بچه‌ها تشکیل می‌دهند و از تجارب تک‌تک اعضا برای رسیدن به بهترین نتیجه بهره می‌برند ...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...