صادق ایینه وند

چهارمین سالگرد درگذشت زنده‌یاد صادق آئینه ‌وند، رئیس سابق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی استاد تاریخ اسلام و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس از سوی بنیاد آئینه ‌وند و در سالن فرهنگ سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد؛ در این مراسم محمد سروش محلاتی، اشرف بروجردی، عبدالله ناصری، عباس برومند اعلم سخنرانی کردند؛ فاطمه راکعی و سهیل محمودی شعر خواندند.

به گزارش اایسنا، حجت الاسلام والمسلمین محمدسروش محلاتی در چهارمین مراسم سالگرد صادق آئینه وند با اشاره به آثار وی، توضیح داد: از وقتی پیشنهاد شد که در این جلسه خدمت شما صحبت کنم به آثار فکری دکتر آئینه وند مراجعه کردم تا موضوعی را از لابه لای اندیشه‌ها و افکار ایشان انتخاب کنم. در این مراجعه به مقدمه‌کتاب «سی سال با تاریخ» که مجموعه‌ای از مقالات و پژوهش‌های استاد است، برخورد کردم.

او با اشاره به مقدمه و مدخل این مجموعه گفت: آئینه وند در این مقدمه نوشته است که «رویکرد راقم این سطور در نگارش این کتاب محور هدفمند اتصال به ریشه (اسلام) و انطباق با نیاز امروز است. آن نخی که این دانه‌ها را به یکدیگر متصل کرده دو دغدغه است، که با یکدیگر ترکیب شده؛ نخست دغدغه اتصال به ریشه و دغدغه دوم پاسخگویی به نیازهای زمان است.»

سه گروه به مساله ریشه و نیاز روز می‌پردازند

سروش محلاتی با بیان اینکه این موضوع دغدغه فکری این اندیشمند بزرگ اسلامی است، افزود: مرحوم آئینه‌وند آثار خود را هم در این جهت تدوین کرده است. به طور کلی کسانی که به موضوع «ریشه و نیاز» می‌پردازند سه گروه هستند. گروه اول کسانی که اصالت را به حفظ ریشه‌ها می‌دهند و معتقدند هرچه غیر آن ریشه باشد فاقد اصالت و اعتبار است. بنابراین به دنبال حفظ مبانی و اصول اسلامی هستند؛ اما تغییر و تحولاتی که در زندگی اجتماعی بشر اتفاق می‌افتد برای آنها اهمیت چندانی ندارد.

او ادامه داد: گروه دوم کسانی هستند که معتقدند ما در این زمان زندگی می‌کنیم و تاریخ به کار ما نمی‌آید و باید نیازهای روز را مطابق اصول روز هم برطرف کنیم. به نوعی می‌گویند اعتبار پاسخ‌های گذشته به پایان رسیده است بنابراین آنها هم دغدغه‌ریشه ندارند. بلکه توجه و اهتمام به ریشه‌ها را بازدارنده و مزاحم هم می‌دانند. هر مقدار که استقلال از ریشه پیدا شود از نظر آنها مطلوب‌تر است.

دغدغه آئینه وند، دغدغه اتصال به ریشه و انطباق با زمان است

این استاد دانشگاه در خصوص جریان سوم، عنوان کرد: اما جریان سوم که مرحوم آئینه‌وند خود را متعلق به این جریان می‌داند کسانی هستند که هم به ریشه‌ها اعتقاد دارند و هم معتقد هستند که برای استفاده کردن از آن ریشه‌ها، نیاز به علوم و تجارب جدید بشری هم دارند. این ریشه‌ها هرچند برای تغذیه مبانی فکری ما لازم است اما برای رسیدن به محصول مطلوب برای امروزکافی نیست.

این پژوهشگر دینی با نگاهی به اندیشه مرحوم شهید مطهری، بیان کرد: ایشان با اشارهبه کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» البته این کتاب هم همان مساله ریشه‌ها است. در پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در چند دهه‌اخیر بسیار مورد تردید قرار می‌گرفت. به خصوص ریشه‌های اسلامی که در فرهنگ و تمدن ایرانی وجود دارد. در این پژوهش استاد مطهری بخشی از تحقیقات برعهده خودش بوده و برخی از تحقیقات را از منابع دانشمندان دیگر استفاده می‌کند. مثلاً استاد مطهری در این کتاب از سید حسن تقی‌زاده نقل‌های متعددی دارد؛ شهید مطهری با استناد به کلام او که چه ریشه‌هایی در فرهنگ ما وجود دارد.

او تصریح کرد: حتی تقی‌زاده هم این ریشه‌ها را انکار نمی‌کند. تقی‌زاده به نقل از کتاب «خدمات متقابل» این‌طور می‌گوید: «اسلام آئینی نو، دارای محاسن و اصول و قوانین منظم آورد. انتشار اسلام در ایران روح تازه و ایمانی قوی‌تر دمید، که دو مایه مطلوب نیز بر اثر آن به این دیار آمد.»او در این کتاب ایران قبل از اسلام و ایران بعد از اسلام را مقایسه می‌کند و تحولاتی که اسلام به وجود آورده است. یکی از آثاری که اسلام آورد زبان بسیار غنی، پرمایه و وسیع یعنی عربی بود. این زبان وقتی که به ایران آمد و به تدریج با زبان لطیف و نغز و دلکش آریایی و تمدن ایرانی ترکیب شد.

سروش محلاتی با اشاره به سخنان تقی زاده درباره تأثیر اسلام در ایران، ادامه داد: نماینده‌درخشان آن سعدی، حافظ، ناصرخسرو و امثال آن هستند. اما تأثیر دوم علوم، معارف و تمدن پر مایه‌ای بود که به وسیله ترجمه‌های کتب یونانی، سریانی و هندی به زبان عربی در مشرق اسلامی و قلمرو خلافت شرقیه از اواسط قرن دوم تا قرن سوم بین مسلمین آشنا به زبان عربی و به خصوص ایرانیان انتشار یافت.

سروش محلاتی اظهار کرد: این تحقیقات به استناد پژوهش‌های امثال تقی‌زاده، دکتر زرین‌کوب و تحقیقات دیگری که بزرگوارانی مانند استاد مطهری داشتند، تلاش شده تا این ریشه‌ها را سعی به نسل دیگر هم معرفی شوند. که این محققین در تحقیقات علمی بی‌طرف و بی‌نظر هستند آنها این ریشه‌ها را دیده‌اند و پذیرفته‌اند و قابل انکار نیست.

این پژوهشگر دینی با نگاهی به سخنرانی تقی‌زاده درباره «اخذ تمدن غربی» اظهار کرد: درست بر عکس آنچه به او نسبت داده می‌شود که او اصلاً به ریشه‌ها و مایه‌های تمدن اسلامی و ایرانی اعتنایی نداشت، در این دو سخنرانی توضیح می‌دهد آن جمله‌ای که من گفته‌ام به چه معنا و مقصودی بوده است. آیا مقصود من درست درک شده یا نشده؟ این نکته را به این لحاظ پیش کشیدم که شخصی مانند تقی‌زاده نظری داشته و این نظر می‌تواند درست یا نادرست باشد و مورد نقد قرار بگیرد، به لحاظ نظر شخصی اهمیت چندانی ندارد اما این برای ما مهم است که در مواجهه با فرهنگ بیگانه چقدر اصالت فرهنگی ریشه‌های خودمان را شناخته باشیم.

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به بخشی از مجله «یغما» که در سال ۱۳۳۹ منتشر شد، توضیح می‌دهد: «چنانچه اغلب می‌دانند اولین نارنجک تسلیم به تمدن فرنگی را  ۴۰ سال قبل بی‌پروا انداختم و چون این عقیده قدری افراطی دانسته شد، بهتر است خودم قبل از خاتمه حیات، توضیح دهم منظور من از آن تمدن، روح تمدن، فهم، پختگی، رشد اجتماعی، آزاداندیشی و خلاص از تعصبات افراطی، متانت فکری، وطن‌دوستی محکم است که هنوز به این مرحله رشد نرسیده‌ایم».

ریشه را باید حفظ کرد و زمینه را برای رشد و به بار رسیدن آن را فراهم کرد

سروش محلاتی با توجه به نوع گرایش‌ها و اصالت داشتن یا نداشتن ریشه‌ها، عنوان کرد: تقی‌زاده بحث‌های دیگری نیز دارد و واقعاً آن دو خطابه از این نگاه خواندنی است و موضع برخی از رجال فکر و اندیشه را در کشور ما نشان می‌دهد. این یک جریان در حوزه اصالت داشتن یا نداشتن ریشه است. آن گرایش نخست که دغدغه‌اش چیزی غیر از ریشه‌ها نیست، اما نمی‌داند امروز آن ریشه در چه فضایی قابل نگهداری و رشد است. ریشه را باید حفظ کرد و زمینه را برای رشد و به باررسیدن آن را فراهم کرد، چون گروه نخست فقط دغدغه حفظ ریشه دارد اما اعتنایی به تحولاتی که در زندگی بشر اتفاق می‌افتد و دستاوردهای علمی و فرهنگی پیدا نمی‌کند.

او توضیح داد: در این زمینه سخنان بسیاری گفته شده، اما این سخن را نیز بر همه گفته‌ها و شنیده‌های خود اضافه کنید، آن موضوعی که استاد بزرگوار مرحوم مطهری در یادداشت‌های خودشان ثبت کرده بودند؛ اگرچه بسیاری از مطالب را استاد در یادداشت‌هایش آورده که هنوز به کتاب‌ها منتقل نشده بود، منتقل می‌کند: «عده‌ای آن‌گاه که خزانه‌ها بسته می‌شود، فریاد وا اسلاما می‌کشند و وقتی آرزوی ظهور حضرت حجت را دارند، برای این است که حضرت بیاید و به خیال آنها، حمام‌های دوش را تبدیل به خزینه کند.»

این مثال به دهه‌های قبل است. مسائل دیگری که در سال‌های بعد هم رخ می‌دهد، مشابه چنین مسأله‌ای بود و با همین واکنش‌ها روبرو بودند. امروز هم چنین موضوعاتی را هم در دانشگاه، حوزه و جامعه خودمان هم داریم. وقتی برخی می‌گویند اسلام ناب یعنی ظهور حضرت عصر (عج) زمانی اتفاق می‌افتد که تمام آثار و تمدن فرهنگ بشری از بین خواهد رفت و به گذشته برمی‌گردیم.

او با بیان اینکه اگر شخص دیگری این جمله را می‌گفت شاید قبول آن سخت بود، اظهار کرد: اما شهید مطهری آن روزها به عنوان خاطره‌خودش نوشته است و می‌گوید: یادم هست، مرحوم آیت‌الله بروجردی که به قم مشرف شدند از همان ابتدا در منزلشان تلفن داشتند. آقای مطهری جز حلقه‌اول شاگردان آیت الله بروجردی بود و تا قبل از هجرت ایشان به قم هم در بروجرد خدمت ایشان رسیده بود و او را می‌شناخت. مطهری می‌گوید: آمدند قم و به ایشان پیشنهاد کردند که تلفن را بردارید. این مسائلی که امروز نمونه‌های آن در جامعه‌ما اتفاق می‌افتد مخالفت با بعضی از ابزارهای ارتباط جمعی این‌ها مسائل جدید و تازه‌ای نیست.

جریان اول دغدغه اصالت و فرهنگ دارد

سروش محلاتی در خصوص مقاومت علمای آگاه نسبت به مخالفت‌ها با ابزار جدید، اضافه کرد: این تلاش‌ها وجود داشته و پیوسته این مقاومت‌ها در چنین مسائلی توسط علمای آگاه و دانا صورت می‌گرفته است. بنابراین ما باید این مقاومت‌ها را تقویت کنیم و تسلیم این جریان نشویم. به هر حال جریان اول جریانی است که دغدغه‌ی اصالت و فرهنگ را دارد اما دغدغه‌پاسخگویی به نیازهای روز را ندارد و آنچه را که وارد می‌شود از زلال بودن آن چشمه‌اصیل اسلامی می‌کاهد.

این استاد حوزه با اشاره به جریان دوم، بیان کرد: این جریان به عکس معتقد است این‌ها به غیر از مانع و مزاحم چیزی نیستند ومانع عقب افتادگی ما در طول تاریخ هستند. باید این ریشه‌ها را قطع کرد؛ یعنی می‌خواهند عقبه‌فکری و تمدنی ما را نابود کنند.

این پژوهشگر دینی در خصوص نوع نگاه دکتر آئینه‌وند به ریشه‌ها توضیح می‌دهد: آنچه که این استاد بزرگوار دکتر آئینه‌وند در آثار خودش به آن اشاره کرده است، دغدغه اتصال به ریشه و با انطباق با زمان استکه البته کار آسانی هم نیست. گرچه ادعا کردن در این زمینه بسیار آسان است.

اگر نیاز روز رفع نشود، اتصال به ریشه قطع می‌شود

او ادامه داد: حل مشکلات نا همخوان به دانش و اطلاعات بسیار زیادی نیاز دارد تا بتوان تک تک مسائل مورد تردید را حل کرد و اتصال به ریشه را هم حفظ کرد. وگرنه اگر پاسخ داده نشود این اتصال به صورت قهری قطع می‌شود و مراجعه به ریشه‌های دیگر فرهنگی اتفاق می‌افتد. ایشاندر حوزه تاریخ متخصصبودند این راه را شروع کرد. حالادر این زمینه که ما چه مقدار پیش آمدیم بحث دیگری است اما شروع، شروع مبارکی بود.

سروش محلاتی باتوجه به نگاه دکتر آئینه‌وند در مورد رسیدن به ریشه‌ها، گفت: اولین نکته برای رسیدن به ریشه این است که ابتدا باید ریشه‌ها را شناسایی کرد یعنی باید بفهمیم ریشه کجاست؟ ریشه چیست؟ این جریان فرهنگی با خودش نا خالصی‌های زیادی آورده است؛ در ابتدا آب زلالی از چشمه سرازیر شده اما آیا بعد از گذشت سال‌ها در اختیار ما هم به همان زلالی است یا خیر؟ چه کسی می‌تواند در این زمینه داوری کند؟ دکتر آئینه‌وند دانش خودش را برای زلال سازی این فرهنگ و پاکسازی ناخالصی‌هایی که به این فرهنگ اضافه شده است، به کار گرفته است.

او با اشاره به نگاه دکتر آئینه‌وند برای شناخت ناخالصی‌ها در اسلام، تصریح کرد: خرده فرهنگ‌هایی وارد اسلام شدند و با بن مایه‌های این فرهنگ سنخیت ندارد به نام اسلام شناخته می‌شود؛ چنین موارد را تنها با تحلیل دقیق تاریخی می‌توانیم بشناسیم. باید بررسی کرد هر یک از این افکار، اندیشه‌ها در کجا و در چه شرایطی در جویبار فرهنگی اسلامی وارد شدند و متصل شدند. این کاری بود که این بزرگوار آغاز کرد. حالا اجازه بدهید من از همین کتاب سی سال با تاریخ یک بخش کوتاهی را خدمت شما بخوانم برای این که وضع ما در تاریخ چه تغییر و تحولاتی پیدا کرده است.

سروش محلاتی با بیان بخشی از سخنان دکتر آئینه‌وند، عنوان کرد: آئینه‌وند می‌گوید: بعد از کتاب خدا؛ اسلام معیار کجاست؟ پیامبر (ص) آری، علی (ع) آری اما آیا هر دولت و حکومتی که به نام اسلام در طول تاریخ آمده است، باید به عنوان اسلام معیار بشناسیم یا خیر؟ و تأثیراتی که این دولت‌ها به نام این در جامعه‌ی اسلامی داشته‌اند. بعضی‌ها این مطلب را دارند که باید توسط نخبگان و اسلام شناسان بررسی شود.

این استاد حوزه و دانشگاه، با مثالی از دکتر آئینه‌وند، افزود: شیعه‌قرن اول هجری برای شیعه قرن سوم هجری متسامح است. شیعه‌قرن سوم برای شیعه‌قرن پنجم متسامح است. قرن پنجمی‌ها هم اگر شیعیان قرن سوم را ببینند می‌گویند این چه دینداری‌است! این جریان دینداری تورم پیدا می‌کند، تحریف پیدا می‌کند؛ یک طرف تسامح به خرج می‌دهد و دیگری غلو می‌کند. حال سوال این است که آیا نصوص و سیره‌ای که در اختیار قرن اول قرار داشت در اختیار قرن سومی یا قرن چهارمی نبود؟ پس این تفاوت نگاه از کجا نشأت می‌گیرد؟

این پژوهشگر دینی ادامه داد: دکتر آئینه‌وند صرفاً یک مورخ نیست که حوادث تاریخی را ثبت و تحلیل کند بلکه او یک دغدغه‌دیگری دارد و این دغدغه، دغدغه‌بسیار مقدسی است. ایشان به سراغ نقش‌هایی که خلفا داشتند، می‌رود و نگاه فقهای مستقل را در جامعه‌اهل سنت و حکومت‌ها را بررسی می‌کند تا ببیند این فقها با حکام چگونه برخورد می‌کردند و چگونهاهداف سیاسی شان را به نام اسلام نشاندند. این مجموعه‌مطالعات سی ساله استاد آئینه‌وند است.

او توضیح داد: ایشان می‌گوید: «اقتضائات حکومتی بر مبنای مصلحت خلیفه نه اسلام و امت اسلامی. با ادبیاتی تقدس آمیز توسط فقیهان سلطانی به شکل احکام جا باز می‌کرد». از اینجا خطر شروع شد اقتضائات حکومتی بر مبنای مصلحت خلیفه نه اسلام و امت اسلام. در حال حاضر اگر از گروه‌های افراطی مانند داعشی‌ها و وهابی سوال کنید، ادعای همه آنها اتصال به ریشه است. اما کدام ریشه؟ ریشه را کجا می‌بینید؟ اینجاست که برای اینکه جلوی این خطر گرفته شود.

توجه ویژه آئینه‌وند به فعالیت‌های اجتماعی زنان

این استاد حوزه و دانشگاه با تشریح نگاه آئینه‌وند، گفت: برای من شگفت آور بود که ایشان چقدر و با چه انگیزه‌های قوی بحث حضور اجتماعی و فعالیت‌های علمی زنان را به لحاظ تاریخی تحلیل کرده است. این قسمت از مباحث ایشان بسیار جذاب و عمیق است. همه‌آن کسانی که حرکات قهقرایانه علیه حضور، فعالیت‌های فکری، اجتماعی و سیاسی زنان دارند مساله اتصال به ریشه را بیان می‌کنند. اینکه حضور زن در تاریخ اسلام چگونه بوده و ما هم می‌خواهیم همان الگو را حفظ کنیم.

سروش محلاتی اظهار کرد: تلاش علمی این بزرگوار این است که نشان دهد کدام تاریخ؟ تاریخ بنی عباس را می‌گویید؟ بله. همین طور است. اما آنها ریشه‌های ما نیستند و هر کجا که آنها تاثیر گذاشتند ما باید آن تاثیرات را رد کنیم؛ اصلاً حذف زنان در خلافت عباسی ریشه و مایه‌ی سیاسی داشته است. از همین جا ادبیاتی در باب زن وارد اسلام می‌شود، به نام مرد محوری! چون ثمرات چنین نگاهی را خلفا می‌بردند.

او در پایان اضافه کرد: اما فکر می‌کنم همین یک مثال برای تبیین این دیدگاه کافی باشد و نشان بدهد که دغدغه‌ی اصلی این استاد بزرگوار که چیزی جز اتصال به ریشه و تامین نیاز روز است.

بنیاد مرحوم آئینه‌وند آرزوهای ایشان را پیگیری کند

عبدالله ناصری از دیگر سخنرانان چهارمین سالگرد در گذشت دکتر صادق آئینه‌وند بود و به مرور خاطرات خود با ایشان پرداخت و گفت: اولین دیدار من با ایشان اردیبهشت ۵۹ اتفاق افتاد و انقلاب فرهنگی رخ داده بود و دانشگاه‌ها هم تعطیل بودند. استاد برای تدریس آمدند و من هم که معطل تحصیل بودم؛ شاید بتوان این سابقه آشنایی حدود چهل ساله را به سه دوره تقسیم کرد.

او با اشاره به سال‌های آشنایی با دکتر آئینه‌وند، بیان کرد: سال ۵۹ تا ۶۳، ۶۳ تا ۶۷ و ۶۷ تا به زمان فوت ایشان. بعد از آشنایی اولین سوال من این بود که چطور با توجه به تحصیلات دانشگاهی در رشته‌ی ادبیات عرب کار خودتان را روی تاریخ متمرکز کردید؟ جواب ایشان این بود آنچه که من را به تاریخ کشاند ادبیات سیاسی متعهد شیعه بود که از این رهگذر با علمای شیعه در تاریخ آشنا شدم و به حوزه مطالعات تاریخی علاقمند شدم.

ناصری عنوان کرد: جز یک دوره کوتاه تمام فعالیت‌های او در رشته تاریخ و مسئولیت‌های ایشان هم در حوزه تاریخ بود. دوره دوم آشنایی ما هم به سال ۶۳ تا تقریباً ۶۸ بر می‌گردد. دوره‌ای که من در دمشق خدمت ایشان بودم و قبل از تشریف فرمایی جناب آقای دکتر محسن آرمین، به عنوان رایزن فرهنگی ایران در لبنان بود. من هم کمی از امور فرهنگی لبنان را دنبال می‌کردم این دوره دوره‌ای بود که ذهنیت تاریخی دکتر آئینه‌وند را به خوبی شکل داد. آشنایی با امثال دکتر ابراهیم البزون، دکتر وجیه کوثرانی که استاد دانشگاه لبنان بودند و دکتر عماد الدین خلیل هم از اساتید تاریخ در سوریه بود. دکتر آئینه‌وند تحت تاثیر نگاه‌های تاریخی این اساتید قرار داشت.

آئینه وند یک مورخِ موحدِ سوسیالیست است

این استاد تاریخ دانشگاه با اشاره با بیان خاطره‌ای، اظهار کرد: یک روز با هم صحبت می‌کردیم، بعد از اینکه مطالبی را بیان کردند من از ایشان سوال کردم که من این اجازه را دارم که شما را به عنوان یک مورخِ موحدِ سوسیالیست قلمداد کنم؟ ایشان گفتند تعبیر خوبی ایست و برداشت خیلی‌خوبی هم هست. بنابراین بیشترین دغدغه ایشان در حوزه اجتماع بود و دغدغه‌هایی هم که داشتند در حوزه تاریخ اجتماعی بود.

عبدالله ناصری طاهری درباره ذهنیت تاریخی استاد آئینه‌وند، توضیح داد: این دوره از ذهنیت جدید تاریخی یا ذهنیت جامع تاریخی با آشنایی همین مورخانی که عرض کردم شکل گرفت و سرفصل یک سری آشنایی‌های جدیدی بود که در کشور لبنان برای دکتر آئینه‌وند اتفاق افتاد. سال ۶۴ که سفر یک سفر کوتاهی به بیروت داشتیم، از برخی از مراکز فرهنگی دیدن کردیم. شاید طولانی‌ترین دیدار ما از مرکز دراسات الوحده بالعربیۀ در بیروت بود. آنجا پایگاه تحقیق و نشری بود که تا به امروز بیش از نیم قرن در حوزه‌های مختلف دینی فعالیت می‌کند.

او ادامه داد: بعد از اینکه از مرکز دراسات بیرون آمدیم دکتر فرمودند من به ایران برگردم حتماً یکی از دغدغه‌های من احداث یک مرک مشابه با دراسات الوحده است. این دغدغه همیشه در ایشان وجود داشت تا اینکه سال‌های آخر عمرشان همین مرکزی که با کمک جناب آقای مهندس زنگنه و آقای دکتر حیدری راه اندازی کردند. یکی دیگر از دغدغه‌های ایشان تخصصی کردن حوزه تاریخ و رشته‌ی تاریخ در دانشگاه‌ها بود.

ناصری گفت: در سال‌های ۶۴ بزرگداشت سید رضی در دمشق بود و وزیر آموزش عالی سوریه هم در این جمع حضور داشت، او چهره‌ای فرهیخته در جهان عرب است و از دکتر آئینه‌وند در مورد تخصص وزیر علوم ما سوال می‌کردند و آقای دکتر آیینه‌وند گفتند وزیر علوم پزشک هستند، آن موقع سکان وزارت را آقای دکتر معین در دست داشتند؛ این اساتید برتر علوم انسانی یک عکس العمل خاصی نشان دادند و می‌گفتند چطور کشوری که این همه تاریخچه و میراث وافری دارد، وزارت آموزش عالی را به دست پزشکان سپرده است.

این استاد دانشگاه با اشاره به تاکید دکتر آئینه‌وند برای تخصصی کردن رشته تاریخ در دانشگاه، بیان کرد: با اینکه من از نزدیک شاهد نوع نگاه و فعالیت‌های دکتر معین بودم و ایشان در حوزه مطالعات علوم انسانی و توسعه‌ی علوم انسانی در دانشگاه هم فعالیت خوبی داشتند؛ اما این خاطره را از این جهت گفتم که اتفاق ناخوشایندی برای اساتید عرب بود؛ یکی از دغدغه‌هایی که دکتر آئینه‌وند هم در دوره‌ی ماموریت در شامات پیگیر بودند و همیشه هم می‌گفتند من به ایران برگردم، پیگیر تخصصی کردن دانش تاریخ در دو مقطع فوق و دکتری می‌شوم. من به عنوان یک دانشجوی تاریخ یادم هست که مقاومت‌های بسیار سنگینی در برابر تلاش‌های آقای دکتر آئینه‌وند صورت می‌گرفت.

ناصری در پایان اشاره کرد: امیدوارم بنیاد دکتر آئینه‌وند با کمک انجمن علمی تاریخ این آرزوهای برجای مانده و بر زمین مانده از مرحوم دکترصادق آیینه‌وند را دنبال کنند.

برومند اعلم: آئین‌نامه جایزه آئینه‌وند تدوین و تصویب شده است

عباس برومند اعلم -عضو هیات مدیره انجمن ایرانی تاریخ و دبیر علمی اولین دوره جایزه علمی مرحوم آئینه‌وند ضمن اظهاراتی عنوان کرد: ایده بسیار مبارکیاز طرف خانواده دکتر آئینه‌وند در خصوص اهدای جایزه‌ای علمی و ملی با نام این استاد فرزانه شکل که قرار استاجرایی شود.

او ادامه داد: رویکرد خانواده ایشان قابل تحسین است؛ خیرات علمی و فرهنگی جزو اتفاقات پر تکرار در تاریخ ایران است اما در دهه‌های اخیر کمرنگ شده است و تلاش برای احیای این سنت اقدام بسیار مبارکی است. نام دکتر آئینه‌وند در سالروز وفاتشون هم شایسته این است که پرچمدار احیای یکی از سنت‌های ایران و اسلام باشد.

این پژوهشگر تاریخ عنوان کرد: اقدام مبارک دوم این بود که برای اجرای این جایزه بنیاد دکتر آئینه‌وند به سراغ انجمن ایرانی تاریخ آمدند که یکی از محصولات وجودی ایشان است؛ ایشان تلاش زیادی برای شکل گیری انجمن علمی تاریخ داشتند و بنابراین تلاش در جهت تقویت این بنیاد بسیار مهم است.

برومند اعلم در خصوص جایزه دکتر آئینه‌وند توضیح داد: این جایزه در گام نخست همه علوم تاریخ را شامل می‌شود و تلاش خواهد شد که همه علوم تاریخ و وجوه آن را شامل شود اما در گام نخست پژوهشگران جوان را در بر می‌گیرد. بایسته است که در جهت دیده شدن علوم انسانی تلاش کنیم چون هنوز علوم تاریخی و علوم انسانی مهجور هستند.

او در پایان باتوجه به آئین‌نامه این جایزه تصریح کرد: آئین‌نامه‌ای تدوین شده است و به تصویب هیات مدیره انجمن علمی تاریخ رسیده است و به عنوان نقشه راه این جایزه است در هفته آینده این سند در مجمع عمومی به تصویب خواهد رسید. همین طور در تیرماه شورای علمی این جایزه را تشکیل خواهیم داد و به امید خدا فراخوان اولین دوره این مسابقه، شهریورماه امسال منتشر خواهد شد. سعی می‌شود که فرآیندهای داوری چند لایه نیز مورد توجه قرار بگیرد.

اشرف بروجردی: همه دغدغه آئینه وند تفهیم ذات گفتگویی تمدن اسلامی بود

رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به عنوان میزبان چهارمین سالگرد در گذشت دکتر آئینه‌وند گفت: بنده از جهت مقام بالای این استاد در خود نمی‌بینم که در ارتباط با مقام علمی، معنوی، روحانی و مقام ارزشمندشان چیزی بگویم و ترجیح می‌دهم چند کلامی از دل نوشته‌ای که نگاشته‌ام، ارائه کنم. تمدن اسلامی ذات گفتگومندی دارد، تنوع فرهنگی اسلام را در ایران تمدن ساز کرده است.

بروجردی در خصوص با اشاره به آیه‌ای از قرآن کریم، عنوان کرد: دریافتم که همه این جملات نغز و این باورها ریشه در کلام وحی دارد واینکه ما ملت ایران هویتمان را از ایرانی بودن و مسلمان بودنمان به دست آورده ایم، فرهنگی که ماندگاری ما را تضمین می‌کند، و اصالتمان را معنی می بخشد به شرط آنکه کلام حق را بر زبان جاری کنیم و جز از عشق و مهربانی، صدق و نیکی نگوییم تا سخنانمان اثربخش شود و آرامش و طمانینه بر جامعه حکمفرما شود همانطور که خالقمان وعده داده است: «أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا»

او ادامه داد: «آیا ندیده‌ای که خدا چگونه مثل زد سخن پاک چون درختی پاک است که ریشه‌اش در زمین استوار و شاخه‌هایش در آسمان است به فرمان خدا هر زمان میوه خود را می‌دهد» و آن میوه امروز فضای روشنگری و روشن بینی جامعه را ثمر داده است، چرا که ریشه ثابت است و آثار برکات کلام طیب است که مردم را صیانت می‌کند و آگاهی می‌بخشد و جامعه آگاه و دانا ماندگار است و بر جهان حکم می‌راند، آنگونه که تو می‌سرودی (العلم السطان)

رئیس کتابخانه ملی باتوجه به دغدغه آئینه‌وند اظهار کرد: همه دغدغه او تفهیم این نکته بود که تمدن اسلامی ذات گفتگویی دارد. همان اصل فراموشی شده‌ای که فقدانش می‌تواند جامعه‌ای را به تخاصم برساند و توسعه اش کمال انسانی را به همراه داشته باشد و تو نگران از اینکه مبادا گفتگو جای خود را به ستیزه‌گری بدهد و مردمان این سرزمین را از فرهنگ اصیل خود دور بدارد. رفتار و گفتارت گویای همآوایی و همدلی با همه کسانی بود که باورهای متجانس و نامتجانس با تو داشتند چرا که نیک می‌دانستی ساخت فرهنگ و تمدن این سرزمین بربال گفتگو نشسته است.

لازم به ذکر است حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی، حجت الاسلام هادی خامنه‌ای، نجفقلی حبیبی هادی خانیکی، مصطفی معین، محسن آرمین، غلامرضا ظریفیان، عباس آخوندی، شهیندخت مولاوردی، غلامرضا حیدری، محمدجواد حق شناس، فیاض زاهد، جواد محقق، سید محمد میرمحمدی، حجت‌الاسلام سید عبدالواحد موسوی لاری، حسینعلی قبادی، جعفر حبیب زاده، فاطمه جان احمدی، ایرج حسابی، حجت میرزایی، ولی الله شجاع پوریان، محمدرضا زائری، محمود صادقی، فیض الله عرب سرخی، جواد امام، سید صفدر حسینی، مهرنوش جعفری، کبری روشنفکر، احمد مسجدجامعی، مسعود روغنی زنجانی، محمدجواد مظفر، رحیم عبادی، محسن ترکاشوند، نیکنام حسینی پور و بسیاری از شخصیت‌های علمی، فرهنگی و سیاسی، حاضران در مراسم چهارمین سالگرد درگذشت دکتر صادق آئینه‌وند بودند.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...