رمان «دیوار ۱۳۵۸» نوشته امیر حسین قاضی توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر شد. رمان درباره شخصیتی از زمان حال است که در زمان سفر کرده و درگیر قتل‌های زنجیره‌ای تهران در سال ۵۸ می‌شود.

دیوار ۱۳۵۸» نوشته امیر حسین قاضی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، رمان «دیوار ۱۳۵۸» نوشته امیر حسین قاضی در ۳۴۷ صفحه و بهای ۵۲ هزار تومان توسط انتشارات کتابستان معرفت منتشر شد.

آرزوی سفر در زمان بخشی از خیال‌پردازی هر کدام از ماست. اینکه سفر به آینده باشد یا گذشته به نسبت هر کس متفاوت است. بعضی سودای سر درآوردن از آینده و زیستن با آیندگان را در سر می‌پرورانند و بعضی رؤیای سیر و سلوک میان گذشتگان را دارند. ادبیات داستانی هم از دل همین خیالات سربرمی‌آورد و اندیشیدن به زمان و مکان‌هایی متفاوت است که داستان را می‌آفریند.

امیرحسین قاضی در کوششی چشمگیر در داستانی پرکشش و ملموس دنیایی آفریده که می‌توانست تاریخ همین سرزمین باشد. قاضی در رمان «دیوار ۱۳۵۸» در ژانر علمی‌تخیلی در دوره‌ای از تاریخ ایران دست برده که هر روزش اتفاقی سرنوشت‌ساز می‌افتاده؛ تهران سال ۱۳۵۸.

داستان با سفر جوانی از امروز به گذشته شکل می‌گیرد. نویسنده شخصیت محوری داستانش را در موقعیتی قرار می‌دهد که دست به تغییر تاریخ بزند. جوانی شبیه به جوان‌های اطراف ما که در موقعیتی تاریخی از لاک روزمرگی بیرون می‌آیند و در موقیعت‌های سرنوشت‌ساز گوهر نهفته‌ی خود را بروز می‌دهند و به قهرمان‌های تاریخ‌ساز تبدیل می‌شوند.

داستان دیوار در بحبوحه روزهای پرتلاطم سال ۱۳۵۸ ایران می‌گذرد. قهرمان داستان در خیابان‌های تهران آن روزگار قدم می‌زند، از ساختمان نوپای پلاسکو خرید می‌کند و به تهران این روزها برمی‌گردد و چیزهایی را می‌بیند که دیگر نیست.

این کتاب از اولین‌های این ژانر جذاب است که به همت انتشارات کتابستان به چاپ رسیده است و می‌توان گفت نویسنده نیز در پیاده‌سازی دنیای داستانی این ژانر درست عمل کرده و ماجرایی خلق کرده که به شدت ملموس، باورپذیر و البته پرالتهاب است. داستان مایه‌های جنایی هم دارد و شخصیت داستان که به دلایلی خاص می‌تواند به گذشته سفر کند، درگیر ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای می‌شود که در آینده درباره‌اش می‌دانسته و حالا در گذشته به دنبال قاتل می‌گردد.

البته ماجراجویی قهرمان داستان به همین‌جا محدود نمی‌شود به ترورهای معروف آن سال‌ها هم می‌پردازد که ماجراهای نفس‌گیرش را باید در کتاب بخوانید. امیرحسین قاضی نشان داده که در داستان‌سرایی عاشقانه نیز کارش را بلد است و در فضایی غبطه‌برانگیز داستان عشق قهرمان داستانش را به گرمی روایت می‌کند. خواندن این رمان که دست‌های شما را می‌گیرد و به تهران ۱۳۵۸ می‌برد از دست ندهید.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...