رمان «زوبین بیابان» [The desert spear] نوشته پیتر وی‌برت [Peter V. Brett] با ترجمه فاطمه سعیدی توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

زوبین بیابان» [The desert spear] نوشته پیتر وی‌برت [Peter V. Brett]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب دومین عنوان از مجموعه فانتزی حماسی «شیاطین» است.

«شیاطین» یک‌مجموعه ۵ جلدی است که ترجمه جلد اول آن، پیش‌تر با عنوان «مرد محروز» چاپ شده است. در جلد اول پس از غروب خورشید و با تاریک شدن هوا، دوزخی‌ها برمی‌خاستند که شیاطینی با قدرت ماورایی بودند و نفرت از انسان‌ها در وجودشان زبانه می‌کشید. آن‌ها انسان‌ها را شکار کرده و امید به آینده را از بین برده بودند.

در جلد اول، سه بازمانده جوان از حملات وحشیانه شیاطین، قدم از امنیت متزلزل حرزها بیرون گذاشته و خطر کردند تا به شرایط گذشته و روزگار بدون شیاطین برسند.

در جلد دوم این‌مجموعه، خورشید انسانیت رو به غروب دارد و شب متعلق به شیاطین سیری‌ناپذیری شده که برای انسان‌ها، چاره‌ای جز پناه در سایه طلسم‌های از یاد رفته گذشته، باقی نگذاشته‌اند. این‌میان افسانه‌هایی هستند که از یک منجی سخن گفته‌اند؛ فرمانده‌ای که زمانی تمام انسان‌ها را در ارتشی واحد گردآورد و بر شیاطین غلبه کرد. اما سوال این است که بازگشت منجی فقط یک افسانه‌دیگر است یا نه؟

در ادامه قصه، پای فرمانده‌ای به میان می‌آید که قبایل بیابان را تبدیل به ارتش ضدشیطان کرده و پس از صدها سال، بیابان را پشت سر گذاشته است. او آهمن جاردیر نام دارد و خودش را شارداماکای منجی نامیده است. این‌منجی یک نیزه و تاج دارد ادعای منجی‌بودنش را اثبات می‌کنند. اما مردم مناطق شمال منجی خود را دارد؛ مرد محروز که شخصی شوم است. زمانی در گذشته بوده که شارداماکا و مرد محروز با هم برادر بوده‌اند اما حالا دشمنان قسم‌خورده یکدیگرند...

این‌کتاب با ۸۷۲ صفحه و قیمت ۱۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...