مجموعه داستان «یک بعدازظهر شصت سالگی» اثر نجیب محفوظ با ترجمه اصغر علی کرمی توسط نشر ایهام منتشر شد.

صباح الورد یک بعدازظهر شصت سالگی اثر نجیب محفوظ

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر ایهام کتاب «یک بعدازظهر شصت سالگی» اثر نجیب محفوظ را با ترجمه‌ای از اصغر علی کرمی در شمارگان دو هزار نسخه منتشر کرد. این اثر ترجمه فارسی کتاب «صباح الورد» است که ترجمه تحت اللفظی آن به فارسی می‌شود «صبح بخیر».

«صباح الورد» نام مجموعه داستان مستقلی است که نجیب محفوظ آن را در ۱۹۸۷ یعنی یک سال قبل از انتخاب وی به عنوان برگزیده جایزه نوبل، منتشر کرده و اصغر علی کرمی برای ترجمه فارسی آن نام یکی دیگر از داستان‌های این کتاب را انتخاب کرده است. این مجموعه متشکل از سه داستان نسبتاً بلند است که از نظر موضوعی و زمانی به ترتیب پشت سر هم آمده‌اند و چه بسا بتوان آنرا یک رمان تلقی کرد.

از سوی دیگر می‌توان داستان‌های این مجموعه را اشاره‌های دوری به سه رمان‌ معروف نجیب محفوظ یعنی «قصر شوق»، «بین القصرین» و «سکریه» دانست که در کنار هم سه گانه معروف او را تشکیل داده‌اند و نجیب به خاطر این سه‌گانه جایزه نوبل را دریافت کرده است. نجیب محفوظ به خاطر جایگاه ویژه در نمایشنامه نویسی و داستان و رمان و نیز شیوه روایت منحصر به فرد، شایسته دریافت جایزه نوبل به عنوان تنها نویسنده عرب‌زبان شده است. او بی شک بارزترین چهره داستانی از ادبیات معاصر عرب است.

اصغر علی‌کرمی از مترجمان پرکار در حوزه ترجمه ادبیات معاصر عرب است. عناوین برخی از کتاب‌های منتشر شده با ترجمه او از این قرار است: «هر عید محبوبه منی»، «همه چیز ممکن است»، «معشوقه من و سیگارهایم»، «خداوند فقط نامه‌های عاشقانه را جواب می‌دهد»، «همه چیز ممکن است» و «دوستت دارم امضای من است» جملگی از نزار قبانی، «پیاده روی با تبعید» اثر عدنان صائغ، «صبح بخیر» اثر نجیب محفوظ، «و در آغاز زن بود» سروده سعاد الصباح، «از پیکر تا دریا» اثر آدونیس و «آن زن جمله اسمیه است» اثر محمود درویش.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...